skip to Main Content
محتوای اختصاصی کاربران ویژهورود به سایت

فراموشی رمز عبور

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

ثبت نام سایت

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ وارد شوید

فراموشی رمز عبور

وارد شوید یا عضو شوید

جشنواره نوروزی آنر

مشاور PWC از غلبه بر چالش‌های تحول دیجیتال در خاورمیانه می‌گوید

۲۳ مرداد ۱۴۰۳

زمان مطالعه : ۶ دقیقه

وثیم حسونه (wassim hassouneh) مشاور امور دیجیتالی و فناوری خاورمیانه در PWC و یکی از داوران جوایز سرآمدی فناوری خاورمیانه ۲۰۲۴ است که در این گفتگو درباره تحول دیجیتال در خاورمیانه  صحبت می‌کند و از  نقش داده، مدل‌های عملیاتی کارآمد فناوری اطلاعات و استراتژی‌های روشنی می‌گوید که می‌توانند بر موانعی مانند قدیمی بودن سیستم‌ها غلبه کنند.

او درباره چالش‌های منحصربه‌فردی صحبت می‌کند که صنایع در مسیر تحول دیجیتال با آنها مواجه‌اند. حسونه از راهبردهای مهمی را بررسی کردیم که می‌توانند غلبه بر مشکلات را امکان‌پذیر سازند. وثیم حسونه، چهره‌ای پیشرو  با سوابق غنی در حوزه استراتژی تحول و اجرا، سرویس‌های مشاوره در بخش‌های مختلف را هدایت کرده است.

از نظر شما، صنایع با چه چالش‌هایی در تحول دیجیتالی مواجه‌اند و چگونه می‌توانند به آنها رسیدگی کنند؟

صنایع اغلب با چند چالش در تحول دیجیتالی مواجه‌اند؛ از جمله یکپارچه‌سازی سیستم‌های قدیمی، نگرانی بابت امنیت داده‌ها و نیاز به تغییر فرهنگی در سازمان‌ها. سازمان‌ها برای رسیدگی به این مسائل باید تلاش کنند یک استراتژی دیجیتالی روشن توسعه دهند. رئوس این استراتژی عبارت‌اند از: مدرن‌سازی سیستم‌های قدیمی، پیاده‌سازی تدابیر علمی امنیت سایبری و پرورش فرهنگی که به استقبال تحول و نوآوری می‌رود. تعهد رهبری و مشارکت کارمندان نقش مهمی در غلبه بر این موانع ایفا می‌کنند.

علاوه ‌بر این، مهم است که برنامه‌های تحول دیجیتال در خاورمیانه را بر اساس مسائل کاری منحصربه‌فرد سازمان و اهداف راهبردی آن تنظیم کنیم. هر صنعتی و حتی هر سازمانی در صنعت مجموعه چالش‌ها و اولویت‌های خودش را دارد که موقع توسعه استراتژی دیجیتالی باید در کانون توجه قرار گیرد.

برای مثال، سازمانی که هدف استراتژیکش کارآمدی از نظر هزینه است می‌تواند بر فرآیندهای اتوماسیون تمرکز کند تا هزینه‌های عملیاتی را کاهش و بازده را افزایش دهد. برعکس، شرکتی که قصدش افزایش درآمد یا سهمش از بازار است می‌تواند ارتقای تجربه مشتری را در اولویت قرار دهد و برای آن از تعامل‌های دیجیتالی شخصی‌سازی‌شده بهره بگیرند. همچنین با استفاده از تجزیه‌وتحلیل پیشرفته داده می‌توان در بازارهای جدید گسترش پیدا کرد. هماهنگ کردن برنامه‌های تحول دیجیتالی با اهداف کاری خاص و در نظر گرفتن زمینه منحصربه‌فرد صنعت و سازمان مد نظر به شرکت‌ها کمک می‌کند تا تضمین کنند که زحمت‌هایشان ارزش قابل ‌سنجش به بار می‌آورند و رشد پایدار را پیش می‌برند.

پیشرفت‌های تجزیه‌وتحلیل داده چگونه تجربه دیجیتالی مشتری را در سال‌های اخیر تغییر داده‌اند؟ می‌توانید مثال بیاورید و نشان دهید تجزیه‌وتحلیل موثر داده چگونه منجر به بهبود رضایت مشتری و خروجی کسب‌وکار شده است؟

پیشرفت‌های تجزیه‌وتحلیل داده از طریق ایجاد امکان تعامل‌های شخصی‌سازی‌شده، بینش‌های پیش‌بینانه و بازخورد بی‌درنگ باعث ارتقای چشمگیر تجربه دیجیتالی مشتری شده‌اند. این ظرفیت‌ها به کسب‌وکارها اجازه می‌دهند ترجیحات مشتری را درک کنند، نیازهایشان را پیش‌بینی کنند و به نگرانی‌هایشان سریع پاسخ دهند. بنابراین تجربه مشتری با مشارکت و رضایت بیشتری همراه می‌شود.

برای مثال، دولت از تجزیه‌وتحلیل داده برای بهبود سرویس‌های عمومی و مشارکت شهروندان استفاده می‌کند. بسیاری از دولت‌ها پلتفرم‌های داده‌محور را برای سرویس‌های شهروندی عمومی پیاده‌سازی کرده‌اند؛ مانند درگاه‌های دیجیتالی برای پردازش سرویس‌های شهرداری. این پلتفرم‌ها با تحلیل الگوهای مصرف و بازخورد می‌توانند بهینه شوند تا رابط‌های ساده‌تر و پاسخ‌های سریع‌تر را فراهم سازند. این روند باعث افزایش رضایت شهروند و کارآمدی عرضه خدمات می‌شود. برای مثال، یک شهر ممکن است از تجزیه‌وتحلیل استفاده کند تا فرایند تقاضای مجوز یا گزارش مسائل را تسهیل کند. این کار منجر به ایجاد راه‌حل‌های سریع‌تر و بهبود تجربه شهروند می‌شود.

در بخش املاک، تجزیه‌وتحلیل داده به شرکت‌ها کمک می‌کند بخش‌های مختلف بازار را درک و بر همان اساس محصولات‌شان را عرضه کنند. شرکت‌ها با بررسی داده‌های جمعیتی، سلایق مصرف‌کننده و الگوهای خرید می‌توانند محصولات‌شان را توسعه دهند یا به‌روز کنند تا نیازهای خاص بخش‌های مختلف را برطرف کنند. این رویکرد هدفمند نه‌تنها رضایت مشتری را بهبود می‌دهد بلکه دسترسی بازار و سودآوری را نیز به حداکثر می‌رساند. علاوه‌ بر این، دیجیتالی شدن روش فروش املاک باعث می‌شود سرمایه‌گذارهای جهانی بتوانند وارد بازار املاک شوند. این کار دسترسی، ارزیابی و سرمایه‌گذاری در املاک را در سطح جهانی تسهیل می‌کند.

یک مدل عملیاتی کارآمد فناوری اطلاعات برای پشتیبانی از تحول دیجیتالی چه عناصر مهمی دارد؟ چگونه می‌توانید در این فضای فناوری که با شتاب در حال تغییر است استراتژی اطلاعات را با اهداف کلی کسب‌وکار سازگار کنید؟

یک مدل عملیاتی کارآمد فناوری اطلاعات باید چابک، مقیاس‌پذیر و مشارکتی باشد. این مدل باید از توسعه شتابان و چرخه‌های استقرار پشتیبانی کند. همچنین زیرساخت مقیاس‌پذیر برای مدیریت بارهای کاری مختلف و مشارکت برون‌بخشی برای یکپارچه‌سازی برنامه‌های فناوری اطلاعات با اهداف کسب‌وکار در اولویت این مدل قرار دارند. هماهنگ کردن استراتژی اطلاعات با اهداف کسب‌وکار مستلزم این است که روندهای فناوری به ‌طور مستمر ارزیابی، نیازهای کسب‌وکار شناسایی و فرهنگ نوآوری تقویت شود. به‌روزرسانی مرتب نقشه‌راه فناوری اطلاعات برای در نظر گرفتن اولویت‌های در حال ‌تغییر کسب‌وکار این هماهنگی را تضمین می‌کند.

شما در انواع صنایع مختلف کار کرده‌اید. به نظرتان کدام استراتژی‌های مشترک تحول دیجیتالی را می‌توان در صنایع مختلف پیاده‌سازی کرد؟

استراتژی‌های رایج تحول دیجیتالی عبارت‌اند از: استفاده از فناوری‌های ابر، بهره‌برداری از تجزیه‌وتحلیل داده و پیاده‌سازی رویکردهای مشتری‌محور. کسب‌وکارها در صنایع مختلف بر خودکارسازی فرایندها تمرکز می‌کنند تا بهره‌وری‌شان را افزایش دهند. بیگ‌دیتا برای پیشبرد تصمیم‌گیری مورد استفاده قرار می‌گیرد و تعاملات مشتری نیز از طریق کانال‌های دیجیتالی بهبود پیدا می‌کنند. این استراتژی‌ها کمک می‌کنند تا عملیات عالی شود و تجربه برتری برای مشتری فراهم شود.

استراتژی کلیدی بعدی اتوماسیون عملیات پشتیبانی سازمانی و سرویس‌های مشترک است؛ از جمله منابع انسانی، امور مالی، تدارکات، بازاریابی و مدیریت. خودکار کردن این کارکردها به سازمان اجازه می‌دهد هزینه‌های عملیاتی را کاهش دهد، خطاها را به حداقل برساند و منابع ارزشمند را برای تمرکز بیشتر بر فعالیت‌های اصلی کار آزاد کند. برای مثال، اتوماسیون فرایندهای منابع انسانی مانند استخدام، معارفه و پرداخت حقوق می‌تواند زمان استخدام شدن را کاهش و رضایت کارمند را افزایش دهد. به همین طریق، اتوماسیون کارکردهای مالی مانند صدور صورت‌حساب و مدیریت هزینه‌ها می‌تواند دقت و بهره‌وری را بهبود دهد.

این استراتژی‌های رایج وقتی به ‌صورت کارآمد پیاده‌سازی می‌شوند به سازمان‌ها در صنایع مختلف اجازه می‌دهند عملیات را تسهیل کنند، تصمیم‌گیری را بهبود دهند و سرویس‌های بهتری را در اختیار مشتری‌ها و صاحبان منافع قرار دهند.

شرکت‌ها چگونه می‌توانند بین نیاز به نوآوری و واقعیت‌های عملی و محدودیت‌های زیرساخت‌های کنونی فناوری اطلاعات تعادل برقرار کنند؟

ایجاد تعادل با زیرساخت موجود فناوری نیاز به رویکرد چندمرحله‌ای دارد. شرکت‌ها باید بهبود تدریجی را در اولویت قرار دهند و مدل‌های ترکیبی‌ای را به کار گیرند که فناوری‌های جدید را با سیستم‌های قدیمی یکپارچه می‌سازند. سرمایه‌گذاری در راه‌حل‌های مقیاس‌پذیر و پیمانه‌ای امکان انعطاف‌پذیری و مدرن‌سازی تدریجی را فراهم می‌کند. علاوه ‌بر این، مشارکت صاحبان منافع در واحدهای کسب‌وکار و فناوری اطلاعات برای تدوین برنامه تضمین می‌کند که نوآوری‌ها با محدودیت‌های عملی و اهداف کسب‌وکار سازگارند.

به نظر شما به‌ عنوان یکی از داوران جوایز سرآمدی فناوری خاورمیانه ۲۰۲۴، موقع ارزیابی نوآوری فناوری باید چه عوامل مهمی را در نظر گرفت؟

من موقع ارزیابی نوآوری فناوری به عواملی مانند اصالت راه‌حل، تاثیر آن بر صنعت، مقیاس‌پذیری و سازگاری با روندهای آینده توجه می‌کنم. علاوه‌ بر این، فرآیند پیاده‌سازی، از جمله میزان کارآمدی استفاده از راه‌حل و سطح مشارکت صاحبان منافع، نقشی مهم ایفا می‌کند. نوآوری‌هایی که ظرفیت ارزش روشنی دارند و به پایداری بلندمدت کمک می‌کنند در فرایند ارزیابی به چشم می‌آیند.

منبع: آسین بیزینس ریویو

https://pvst.ir/iob

0 نظر

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

برای بوکمارک این نوشته
Back To Top
جستجو