بیتکوین را بزرگترین و آشکارترین حباب نامیدن ممکن است در تاریخ مدرن صدمه جبرانناپذیری به فراواقعیت آن وارد کند. قیمت بیتکوین امسال چهار بار دوبرابر شده است. در اوایل ژانویه یک بیتکوین به ارزش هزار دلار ارزشگذاری شد که در ماه مه دو هزار دلار قیمت داشت. در ژوئن با چهار هزار دلار شکافی عظیم در مبادلات ایجاد کرد. در جشن شکرگزاری هشت هزار دلار و دو هفته بعد 16 هزار دلار قیمت داشت. این مسیر نجومی ممکن است برای یک شرکت سهامی عام نوپا که سودش در حال افزایش است منطقی به نظر آید. با این حال بیتکوین نه تنها سودی ندارد بلکه حتی یک شرکت هم نیست. بیتکوین ارز رمزگذاریشده دیجیتالی است که توسط شبکه کامپیوترهای غیرمتمرکز از سراسر جهان اداره میشود. پولهای رایج مانند دلار آمریکا در طول یک ماه ارزششان دوبرابر نمیشود، مگر در صورت وجود یک بحران تاریخی ضدتورم مانند وحشت و هراسی که در سال 1837 رخ داد. در عوض رفتار بیتکوین بیشتر شبیه شوریدگی کلکسیونهایی مانند Beanie Babies در اداخر دهه 1990 است. اما، مانند خود بیتکوین، تعریف و شناسایی حبابها از آنچه به نظر میآید سختتر است. از نظر فنی حباب به مالی گفته میشود که قیمتش به طرز چشمگیری از ارزش ذاتی آن بیشتر است. اما چه کسی قیمت و ارزش را تعیین میکند؟ اینها مفاهیم علمی فرمولبندیشده مانند جاذبه زمین یا طول وتر نیستند. گاهی یافتن یک حباب بسیار آسان است. سه شرکت سهامی عام چرم درک، چرم جو و چرم بکا را در نظر بگیرید که با سود سهام، مخارج، استعداد بالقوه و جمعیت مشتری یکسان چرم کفش تولید میکنند. فرض کنیم ارزش هر سه کمپانی در بازار در سال اول یک میلیارد دلار باشد و چرم درک و چرم جو به آن توجه نمیکنند. در همین حال ارزشگذاری عمومی چرم بکا به دو میلیارد میرسد که در عرض...