۹ آبان ۱۴۰۳
ملاحظاتی چند در مورد صادرات نرمافزار
ماهیان کوچک در حوض
به جز چند کشور با بازارهای بسیار بزرگ (مثل چین و آمریکا)، محصور ماندن در مرزهای ملی و بهرهبرداری فقط از بازارهای محلی باعث محدود شدن رشد شرکتها میشود. چنین شرکتهایی را اصطلاحاً «ماهیان کوچک در حوض» مینامند. همانگونه که هیچگاه نمیتوان نهنگها را در جایی غیر از اقیانوس مشاهده کرد، شرکتهای بزرگ نیز تنها در بازارهای بزرگ بینالمللی قابل مشاهده هستند. از همین رو صادرات نه یک انتخاب لوکس بلکه یک ضرورت و الزام برای شرکتهایی است که میخواهند ماهی کوچک نباشند. به همین ترتیب هر کشوری که به دنبال پویایی اقتصاد و رشد زیاد آن است بازار خود را به بازارهای بینالمللی وصل کرده و تلاش میکند جزئی از چرخه بینالمللی گردش کالا، خدمات و پول شود و در این چرخه نقطه انتهایی (یعنی مصرفکننده صرف) نباشد. بدین ترتیب در سطح ملی نیز صادرات نه یک گزینه بلکه یک ضرورت است. از طرف دیگر جهان به سمت دیجیتالی شدن پیش میرود. در فرایند دیجیتالی شدن نرمافزار مهمترین عنصر است. بدین ترتیب مهم نیست ما کجا هستیم و چه میکنیم، در هر حالت کار ما وابستگی زیادی به نرمافزار دارد. این بدان معنی است که امروز کالاها و خدمات نرمافزاری در همه شئون زندگی بشر نفوذ کردهاند و از لحاظ ارزشآفرینی در بالاترین ردهها قرار دارند. نتیجه اینکه اگر در قرن بیستم نرمافزار در تولید ثروت نقش اندکی داشت، امروز وضعیت تغییر کرده و نرمافزار تبدیل به نقطه کانونی ثروت شده است. نگاهی به بزرگترین و ثروتمندترین شرکتهای دنیا نیز همین مساله را تایید میکند. بدیهی است در چنین شرایطی تمرکز بر صادرات نرمافزار گزینهای منطقی و طبیعی است. آیا به نظر خواننده منطقی نیست که تلاش کنیم صادرات خدمات و کالاهای نرمافزاری از صادرات نفتی پیشی بگیرد و مانند اغلب کشورهای پیشرفته در ردههای نخست تولید ارزش ناشی از صادرات قرار بگیرد؟ از نظر نگارنده این امر نه...