سند ساماندهی رمزارزها مصوب مرکز ملی فضای مجازی با عنوان «نظامنامه رمزارز اعم از ایجاد…
۱۰ بهمن ۱۴۰۳
تا ۲۰ سال پیش کمتر ایرانیای نام «ارج» و «آزمایش» را نشنیده بود. این دو کارخانه بزرگ که در دهه ۵۰ مهمترین تولیدکنندگان لوازم خانگی در ایران بودند پس از انقلاب از حالت خصوصی درآمدند و دولتی شدند. همین تغییر وضعیت بود که سبب شد نامهای ارج و آزمایش کمکم از خاطر ایرانیها پاک شوند و تنها زمانی دوباره به صدر اخبار بازگشتند که موضوع تعطیلی آنها به میان آمد. سرنوشت این دو کارخانه را میتوان نماد مدیریتی دانست که تنها به حال توجه دارد و آینده را نمیبیند. با تغییرات روز حرکت نمیکند و میداند هر وقت ورشکست شد، همه چیز را تعطیل میکند و میرود سراغ یک بنگاه سودده دیگر. نمونه این اتفاق تاحدودی برای شرکت مخابرات ایران نیز رخ داد. با این تفاوت که اختلافات سیاسی باعث شد جلوی این روند گرفته شود. درست زمانی که روند فناوری ارتباطات ثابت در دنیا تغییر میکرد شرکت مخابرات ایران به بخش غیردولتی واگذار شد. از روند اجرایی واگذاری و قیمتگذاری که بگذریم، مخابرات در زمان نامناسبی واگذار شد. این زمان نامناسب را در مقایسه با اپراتور تلفن همراه میتوان بهتر متوجه شد. در سالهای اولیه عرضه تلفن همراه در ایران، ابتدا تعرفه خدمات آن آزادسازی شد. اپراتور تلفن همراه در آن زمان گرچه دولتی بود، اما خدماتش به عنوان سرویسهای پایهای شناخته نشد و به همین دلیل تعرفه آن به صورت واقعی تعیین شد. در مرحله بعد، آزادسازی فضای رقابت در این حوزه با ارائه مجوز به اپراتور دوم تلفن همراه صورت گرفت و در مرحله سوم، اپراتور دولتی تلفن همراه به بخش غیردولتی واگذار شد. حاصل این روند آن چیزی است که اکنون در کشور میبینیم: خدمات مناسب، شبکههای گسترده، زیرساختهای بهروز و تعرفههای رقابتی. اما در حوزه ارتباطات ثابت این روند طی نشد. سرویسهای تلفن ثابت به عنوان خدمات اولیه و اجباری دولت شناخته شدند و تعرفه آنها غیرمنطقی ماند. از سوی دیگر آزادسازی رقابت در این حوزه انجام نشد و ناگهان در میانه دهه ۸۰ تنها اپراتور ارتباطات ثابت کشور به بخش غیردولتی واگذار شد. حاصل این روند وضعیت فعلی است: تعرفههای پایین (که فغان مخابرات را درآورده)، شبکه قدیمی، انحصار خصوصی و خدمات نامناسب. نه مردم از این وضعیت راضی هستند، نه فعالان ارتباطات ثابت و نه مالکان مخابرات. در سالهای پس از خصوصیسازی بهروزرسانی شبکه شرکت مخابرات ایران (که تنها شبکه موجود در کشور است) به فراموشی سپرده شد و مخابرات میرفت تا به ارج و آزمایش دیگری تبدیل شود. با این تفاوت که اگر مخابرات ورشکسته شود، کل ارتباطات کشور از بین میرود. پس از خصوصیسازی مخابرات تلاشهایی برای آزادسازی فضای رقابت در حوزه ثابت انجام شد. واگذاری پروانه ایرانیاننت و ارتقای پروانه شرکتهای PAP را میتوان از جمله این تلاشها ارزیابی کرد، اما با گذشت چند سال مشخص شد که نمیتوان راه را از آخر به اول رفت. به هر دلیل شرایط برای ساخت شبکهای مانند آنچه مخابرات دارد میسر نیست و همچنان چشمها به دست مخابرات ایران است که آیا شبکهاش را بهروز میکند یا نه. مخابرات ایران پس از تغییرات مدیریتی در سال گذشته سرگرم بهروزرسانی شبکه خود است- هرچند در راه مشکلات فراوانی دارد- اما مشخص نیست این روند تا چه زمانی ادامه مییابد و با تغییرات مدیریتیای که همواره در این شرکت رخ میدهد باز هم این روند ادامه خواهد داشت یا نه. ارتباطات ثابت کشور این روزها در خوف و رجا به سر میبرد.