نشان: بهجای انتساب دستاوردهای بخش خصوصی به فیلترینگ دلایل واقعی محدودیتها را بگویید
نشان در بیانیهای نسبت به صحبتهای رسول جلیلی عضو شورای عالی فضای مجازی که رشد…
۳۰ آبان ۱۴۰۳
۵ فروردین ۱۴۰۳
زمان مطالعه : ۷ دقیقه
تاریخ بهروزرسانی: ۲۶ اسفند ۱۴۰۲
برای چندین دهه، شکست به عنوان دشمن موفقیت در نظر گرفته شده بود و همواره ما از ترس عواقب اشتباهات برای کمال تلاش کردهایم. با این حال، امی ادمونسون، یک محقق پیشگام در روانشناسی سازمانی، در کتاب خود به نام نوع درست شکست (Right Kind of Wrong)، به چرایی یادگیری شکست میپردازد که چگونه میتواند به ما آموزش دهد که پیشرفت کنیم. امی ادموندسون، نویسنده این کتاب استدلال میکند که وجود این دیدگاه سیاه و سفید از موفقیت و شکست مانع پیشرفت میشود. در عوض، ادمونسون چارچوبی را برای درک و مهار قدرت شکست «خوب» در این کتاب پیشنهاد میکند.
به گزارش پیوست، کتاب «نوع درست شکست» ۲ رویکرد غالب و معیوب به شکست را از بین میبرد. اولین مورد فرهنگ مبتنی بر ترس است که اجتناب از اشتباه به هر قیمتی را در اولویت قرار می دهد. این امر نوآوری و یادگیری را متوقف میکند. زیرا مردم برای ریسک کردن یا فکر کردن درمورد ایدههای جدید مردد میشوند. نمونه افراطی دیگر عبارت «سریع شکست بخور، اغلب شکست بخور» است که در سیلیکون ولی رایج شده است. در حالی که افراد را به آزمایش راههای مختلف تشویق میکنند تا با تجربه شکستهای مختلف به موفقیت میتوان رسید، اما بین شکستهای مولد و غیرمولد تمایز قائل نمیشوند.
برخی از شکستها در واقع بد هستند و میتوان و باید تا حد امکان از آنها جلوگیری کرد. اما برخی از شکستها واقعا خوب هستند، زیرا دانش جدید ارزشمندی را به ارمغان میآورد که به هیچ وجه نمیتوان آن را بهدست آورد.
اینها را شکستهای هوشمندانه مینامند. شکست زمانی هوشمندانه است که در قلمرو جدید، در تعقیب یک هدف رخ دهد. همچنین، دلیل خوبی داشتید که فکر کنید آنچه امتحان کردید ممکن است موثر باشد. در نهایت، آزمایش بهطور مناسب کوچک بود، بهطوری که متحمل خطرات مالی، اعتباری یا ایمنی ناخواسته نشود. شکستهای هوشمند نوع درستی از اشتباه است. آنها کلیدهای نوآوری، ماجراجویی و موفقیت بزرگ را تقریبا در هر زمینهای به ارمغان میآورند.
در حالی که کاهش اشتباهات در زندگی و کار شما یک جاهطلبی ارزشمند است، اما اجتناب از شکست چنین نیست. این به این دلیل نیست که اشتباهات کوچکتر از شکست است. به این دلیل است که با هوشیاری و دقت میتوان از اشتباهات جلوگیری کرد. بهترین روشها برای انجام این کار در خانه و محل کار به راحتی در دسترس قرار دارد. طبق تعریف، اشتباه شامل انحرافات ناخواسته از استانداردها، رویهها، قوانین یا سیاستهای از پیش تعیینشده است.
با هوشیاری، آموزش و کار گروهی، اشتباهات را میتوان در زمینههایی که برتری بیشترین اهمیت را دارد به صفر رساند. در مقابل، شکست نتیجهای است که از یک نتیجه دلخواه منحرف میشود، خواه شکست در یک تورنمنت تنیس، استارتآپی که سوددهی ندارد یا پختن بیش از حد ماهی برای شام است. برخی از خرابیها به دلیل اشتباهات (پختن بیش از حد ماهی) ایجاد می شود. برخی از آنها ناشی از کاستیهای مهارتی یا آموزشی است (شاید مسابقات تنیس واجد شرایط باشد). اما برخی دیگر نتایج اجتنابناپذیر و مفید آزمایشهای هوشمند است. اینها همگی شامل شکستهای هوشمندانه میشود.
درس گرفتن از شکست بسیار ساده بهنظر میرسد، درست است؟
نگاهی بیندازید و بررس کنید چه مشکلی پیش آمده است و دیگر این کار را نکنید. اما انسان، با چندین دشمن شایسته روبهرو است که توانایی او را در درس گرفتن از شکستهایی که در زندگی شخصی و کاری تجربه میکند، به چالش میکشد.
اول، بیزاری خود به خود از شکست باعث میشود که ما تمایلی به نگاه دقیق به تجزیه و تحلیل و یادگیری دقیق آنچه که اتفاق افتاده است نداشته باشیم. این احساسات موجب میشود تا ندانیم در این مسیر شکست خورده چه کارهای مثبت و درستی داشتهایم و دفعه بعد چه کارهایی را بهتر انجام دهیم.
دوم، این باور اشتباه که مردم از موفقیت، بیشتر از شکست یاد میگیرند، اغلب باعث میشود که حتی زحمت نکشیم.
سوم، توقف با سطحیترین تحلیلها آسان است. به عنوان مثال، ممکن است به سادگی تصمیم بگیرید که دفعه بعد بیشتر تلاش کنید.
در نهایت، خجالت ما از به اشتراک گذاشتن شکستهایمان با دیگران، توانایی خانوادهها و تیمهایمان را برای درس گرفتن از شکستها محدود میکند.
اگر شما مسئول تست پایلوت محصول هستید تا یک نوآوری جدید را آزمایش کنید. وسوسهانگیز است که تمام تلاش خود را انجام دهید تا مطمئن شوید که همه چیز به خوبی پیش میرود. حتی اگر این بدان معناست که آزمون نوآوری شما به هیچ وجه به شرایط واقعی عملیاتی نزدیک نباشد.
یک شرکت مخابراتی که مورد مطالعه قرار گرفته است، پس از یک نمونه آزمایشی کامل از یک فناوری جدید، با یک شکست شرمآور و گرانقیمت راهاندازی سرویس جدید روبهرو شد. در عوض، سازمانها باید مشوقهایی ایجاد کنند که رهبران پروژه را تشویق کند تا اطمینان حاصل کنند که به اندازه کافی آموخته شده و تغییرات کافی صورت گرفته است تا راهاندازی نوآوری در مقیاس موفقیتآمیز باشد. یک پایلوت موثر محصول مملو از خرابیهای هوشمند است که اطلاعات ارزشمندی در مورد آنچه کاملا برای زمان اصلی آماده نیست تولید میکند.
دانشمندان برنده نوبل، ورزشکاران نخبه و مبتکران فناوری بیشتر از مردم شکست میخورند، نه کمتر. بدون شکست، موفقیتهای خارقالعاده آنها غیرممکن بود.
این مسیر با تمایل آنها به ریسکهای هوشمندانه شروع میشود، زیرا به خوبی میدانند که برخی از اقدامات آنها به شکست ختم میشود. آنها از راحتی برای پیگیری رشد اجتناب میکنند. آنها بی وقفه در مورد آنچه ممکن است رخ دهد کنجکاو هستند.
افراد موفق به جای اینکه برای نباختن بازی کنند، برای بردن بازی میکنند.
آنها همچنین تمایل دارند یک کار را چندبار انجام دهند و این یک سوگیری برای تکرار تلاش است. به جای اینکه برای نباختن بازی کنند، برای بردن بازی میکنند. آنها مایل هستند آنچه ممکن است را گسترش دهند، زیرا با شکست دوست شدهاند و بهطور غیرعادی میتوانند درسهای قدرتمند آن را جمعآوری کنند.
ادموندسون ۳ الگوی مهم شکست را در این کتاب بیان میکند:
کتاب «نوع درست شکست» فراتر از یک تئوری است و راهنماییهای عملی برای پرورش فرهنگ ایمنی روانی ارائه میدهد. این شامل ایجاد محیطی است که در آن افراد با اعتراف به اشتباهات، پرسیدن سوال و به اشتراک گذاشتن ایدهها بدون ترس از سرزنش یا مجازات احساس راحتی کنند. رهبران با الگوبرداری از آسیبپذیری و تشویق ارتباطات باز، نقشی حیاتی ایفا میکنند. این کتاب راهبردهای عملی را برای تقویت ایمنی روانی مانند مثال زدن، گوش دادن فعالانه به نگرانیها و جشن گرفتن به مناسبت یادگیری از شکستها و اشتباهات ارائه میکند.
تخصص ادموندسون در رفتار سازمانی در سراسر کتاب مشهود است. او از دههها تحقیق در زمینههای مختلف، از مراقبتهای بهداشتی گرفته تا تولید و هوافضا استفاده میکند. مطالعات موردی و نمونههای دنیای واقعی، پیامدهای فرهنگ شکست مثبت و منفی را نشان میدهد و کتاب را قابل ارتباط و جذاب میکنند.
با بازخوانی شکست به عنوان بخشی ضروری از فرآیند یادگیری، «نوع درست اشتباه» به افراد و سازمانها قدرت میدهد تا ریسکهای محاسبهشده را بپذیرند، از شکستها درس بگیرند و در نهایت به موفقیتهای بیشتری دست یابند. این یک منبع ارزشمند برای هر کسی است که به دنبال کشف پتانسیل کامل خود و پرورش ذهنیت رشد در خود یا تیم کاری است.