توسعه فضای استارتآپی کشور و شرکتهای دانشبنیان طی نیمه اول دهه ۹۰ این انتظار را…
۹ آبان ۱۴۰۳
همسایه ما دو کودک شش و ۱۰ ساله دارد. این روزها وقتی با مادرم صحبت میکند تمام نگرانیاش خلاصه شده در ابزارهایی که دست فرزندانش است و او نمیداند چگونه اشتیاق فرزندانش به این ابزارهای جدید را کنترل کند.
به گفته خودش، کودکانش از صبح تا شب با آن بازی میکنند یا با دوستانشان صحبت میکنند و زمان خود را در آن میگذرانند و حتی اگر مادر چیزی نمیداند، فرزندانش برایش در آن وسیله پیدا میکنند و کمکش میکنند.
کودکانش به گونهای عمل میکنند که او بیشتر از این ابزار میترسد، چرا که جواب هر سوالی را در این وسیله جستوجو میکنند و طبق گفته مادر نان و خوراکشان منحصر به آن شده است.
در مقابل مادر هیچچیز از آن نمیداند. نمیداند از وسیلهای که در اختیار کودکانش قرار داده چگونه استفاده کند. چگونه همچون فزرندانش با مهارت از آن استفاده کند و چگونه موضوعی را بیابد. حتی نمیداند چگونه مسیر فعالیتهای کودکانش را رصد کند. تنها کاری که از دستش برمیآید این است که هر از چند گاهی وقتی دیگر ناتوان میشود و صبرش لبریز، ابزار کودکان را از دستانشان میگیرد و به صورت تنبیه چند روزی در اختیارشان قرار نمیدهد.
در این مواقع است که کودکان نیز معذرتخواهی میکنند و قبول میکنند طبق خواسته او عمل کنند، اما ناتوانی مادر همچنان ادامه دارد و بسته به اینکه تا چد توان تحمل دارد این ابزارها در دست کودکان باقی میماند، اما در نهایت مادر است که کوتاه میآید. مادر در نهایت به این نتیجه رسیده که چاره کار او تسلط یافتن بر این ابزار است. اگر آن را بشناسد و مسیرهای کنترلش را بداند، مطمئناً میتواند فرزندانش را بهتر هدایت کند.
این داستانی بود که هرچند خیالی اما برشی از واقعیت امروز ما در آن نهفته است، زیرا حکایت فینتکها و دولت نیز تقریباً بر همین روال است؛ زمینه فعالیت بسیاری از این استارتآپها برایشان مشخص نیست. فناوریهای جدید و فناوری اطلاعات بستر فعالیتها را به گونهای گسترده کرده است که افراد گوناگونی میتوانند از آن ابزار برای مقاصد مختلفی استفاده کنند. بنابراین دولتمردان هم نمیتوانند برای فضای ناشناخته قانونگذاری کنند و تا زمانی که قانونی نوشته نشده نمیتوانند انتظار داشته باشند که همه طبق یک روال عمل کنند.
از همین روست که آنان برای کنترل این بازار هر از چند گاهی به فیلترینگ روی میآورند و میخواهند فضایی را کنترل کنند که نمیدانند در آن چه خبر است. در اصل میخواهند از ابزارهای سنتی نظارتی برای نظارت بر فناوریهای جدید بهره برند که تقریباً غیرممکن است. این در حالی است که زمانی دولت میتواند بر این بستر سوار شود و نظارت خود را به شکل واقعی دربیاورد که خودش به صورت کامل بر این ابزارها مسلط شود. فیلترینگ راه چاره نیست. فقط دولت را در شرایط ضعف قرار خواهد داد، چرا که نتیجهاش این خواهد بود که چون توان نظارت درست نداشته، از کوتاهترین مسیر برای کنترل بهره برده است