۹ مهر ۱۴۰۳
دیتاسنترها در کدام نقطه فناوری ایستادهاند
جادوی دیتاسنتری
با هر جستوجو در گوگل، با هر کلیک در اینترنت و با هر اشتراکگذاری فایل، عکس یا موسیقی، حجم عظیمی از داده به جریان میافتد که فضایی را در دیتاسنتر اشغال میکند و به واسطه آن انرژی مصرف میشود. طی هر ۶۰ ثانیه در اینترنت گوگل بیش از چهار میلیون سوال یا کلمه را جستوجو میکند، کاربران یوتیوب بیش از ۷۲ ساعت فیلم بارگذاری میکنند، ۲۰۴ میلیون ایمیل فرستاده میشود، کاربران فیسبوک حدود 46/2 میلیون قطعه محتوا به اشتراک میگذارند و کاربران اپل حدود ۴۸ هزار اپلیکیشن دانلود میکنند (بر اساس آمار سال ۲۰۱۴). مری وتمن، بنیانگذار Parhelion، میگوید: «تعداد تعاملات اجتماعی ما در توییتر، فلیکر و همه این برنامهها به سرعت در حال افزایش است، اما این تنها بخش کوچکی از ماجراست.» با وجود این واقعیت که دیتاسنترها نقش مهمی در پشتیبانی زندگی دیجیتالی ما دارند و کسب و کارهای بسیار از جمله غولهای فناوری مثل گوگل، مایکروسافت و فیسبوک از این مراکز محاسباتی استفاده میکنند، ویژگی حیاتی دیتاسنترها از دید کاربران نهایی پنهان مانده است. دموکرات شدن فناوری در سالهای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ سیستمی اصلی وجود داشت که نوعی سیستم اشتراکی بود. این سیستمها گران و بزرگ بودند و شرکتهای معدودی میتوانستند از عهده هزینه آنها برآیند. علاوه بر این، مساله تخصص لازم برای مدیریت و نگهداری این فناوری مطرح بود. بعدتر سیستمهای باز کلاینتسرور وارد کار شدند. همچنان طراحی قدیمی بود، بزرگترین چالش این بود که افرادی که عملکرد را مدیریت میکردند، بر tier تمرکز داشتند نه بر سیستمها به طور کلی. کمکم نوبت اینترنت شد. با پیشرفت اینترنت همان پیکربندی وجود داشت، اما متصل بود و اتصال سیستم باعث بهبود نقصها و تداوم کسب و کار میشد. نیاز به مدیریت عملکرد شبکه وجود داشت و پاسخ به موضوعها و مشکلات عملیاتی عموماً این بود که «به خاطر مشکلات شبکه است». در نتیجه تنها راه افزایش کارایی...