توسعه فضای استارتآپی کشور و شرکتهای دانشبنیان طی نیمه اول دهه ۹۰ این انتظار را…
۹ آبان ۱۴۰۳
«با زیرساختها کاری خواهیم کرد که تکتک شما جوانان با گوشی خود، صدا و سیما باشید.» این جمله را میتوان شاهبیت برنامههای حسن روحانی در زمینه ارتباطات و فناوری اطلاعات دانست و هم میتوان آن را نقطه پایانی بر دوران طلایی تلویزیون به شمار آورد. دوران یکهتازی تلویزیون به سر آمده است. کمتر از یک سال پیش در ترکیه کودتایی شبانه صورت گرفت و کودتاچیان خیلی سریع تلویزیونهای دولتی و خصوصی را وادار به انتشار پیام دلخواهشان کردند، اما پیام اردوغان که با استفاده از یک گوشی تلفن همراه ضبط شده بود از طریق اینترنت به تمام جهان مخابره شد و هنوز خورشید به آنکارا نرسیده بود که کودتاچیان مجبور به تسلیم شدند. کمی قبلتر از آن، تلگرام در ایران توانست سرنوشت انتخابات مجلس را تغییر دهد. پیامها و لیستهایی که از رسانههای رسمی امکان انتشار نداشتند در کمتر از دو روز به دورترین نقاط کشور رسیدند و یک اپلیکیشن موبایلی به تنهایی توانست سازمان صداوسیما را با بیش از هزار میلیارد تومان بودجه شکست دهد. و حالا در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، اینترنت آنچنان قدرتی یافته که حتی مخالفانش را نیز به بهرهبرداری از آن وادار کرده است. پخش برنامههای تبلیغاتی کاندیداها در نقاط مختلف کشور به صورت زنده، بررسی صحت و سقم سخنان و ادعاهای رقبا، تبلیغات گسترده، حمایتها و… همگی به فضای مجازی رفتند و حتی نشریات چاپی را بینصیبتر از همیشه گذاشتند.
صداوسیما با پیکرهای بزرگ و سنگین حتی نتوانست در سادهترین کارها با اینترنت رقابت کند. ترجمه همزمان سخنان کاندیداها برای ناشنوایان، کاری نه سخت بود و نه غیرقانونی، و این کار را هم تلویزیون نتوانست انجام دهد. از سوی دیگر خط قرمزهای منطقی و غیرمنطقی تلویزیون آنچنان زیاد شدهاند که فعالان تبلیغاتی ترجیح میدهند عطای این رسانه را به لقایش ببخشند و سراغ رسانهای بروند که این روزها در دست هر ایرانی وجود دارد.
بر اساس آماری که مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) منتشر کرده است، در بهمنماه سال ۹۵ از هر ۱۰ ایرانی شش نفر در شبکههای اجتماعی عضوند و تلگرام در صدر شبکههای اجتماعی قرار دارد و بیشترین افراد عضو نیز از میان افراد تحصیلکرده دانشگاهی هستند. نتایج این نظرسنجی نشان میدهد در حال حاضر 7/59 درصد افراد بالای ۱۲ سال کشور حداقل عضو یک شبکه اجتماعی هستند که نسبت به آذرماه سال ۹۴ رشد هفت درصدی داشته است.
و این همانجایی است که روحانی بر آن دست گذاشته. وقتی یک پیام تبلیغاتی از فردی که ممنوعالتصویر است در کمتر از ۲۴ ساعت حدود سه میلیون بیننده در تلگرام پیدا میکند، آیا میتوان آیندهای برای صداوسیمای پر از خط قرمز تصور کرد؟ شرایط بد صداوسیما در انتخابات اخیر را میتوان در بیتوجهی کاندیداها به ضبط برنامههای رادیویی یا حتی سهلگیری در ساخت فیلمهای تبلیغاتی نیز مشاهده کرد. تا همین چند سال پیش مهمترین کارگردانان سینما برای ساخت فیلم تبلیغاتی دعوت میشدند، اما اکنون دیگر چنین حساسیتی وجود ندارد. همه میدانند که تلویزیون دیگر چندان مهم نیست. حتی مناظرهها که علاوه بر وجوه سیاسی اقتصادی جنبه سرگرمکننده داشتند نیز تنها ۵۰ درصد مردم را به خود جلب کردند.
این یادداشت چند روز پیش از انتخابات نوشته شده است، اما از حالا میتوان تصور کرد اگر حسن روحانی مجدداً به ریاست جمهوری برسد، چهار سال بعد کاندیداها حتی از سوگیری برنامههای صداوسیما گلایه هم نمیکنند