هوش مصنوعی و رباتهای مخرب؛ طراحی نوین و پیچیده حملات سایبری
استفاده از هوش مصنوعی در طراحی حملات سایبری هم دیده میشود. رباتهای مخرب که به…
۱۹ مهر ۱۴۰۳
۵ آبان ۱۴۰۲
زمان مطالعه : ۱۴ دقیقه
انتخاب و استخدام کارکنان از مهمترین فرآیندهای ضروری هر کسبوکار است. به خصوص در مورد استارتآپها، پس از موفقیت در مرحله جذب سرمایه چالش بعدی استخدام است. استخدام کارکنان خوب هم بسیار سخت و هم بسیار مهم است. در واقع، میتوان گفت این مهمترین کاری است که یک بنیانگذار باید انجام دهد.
به گزارش پیوست، اگر این فرآیند به درستی انجام نشود، آینده آن مجموعه با مشکلات متعددی مواجه خواهد شد. شرکتها محصول گروهی هستند که بنیانگذاران میسازند. انتخاب افراد موثر و متناسب با شرایط کاری در موفقیت آن مجموعه به شدت تاثیرگذار است. در این مطلب مهمترین نکات انتخاب و استخدام کارکنان را از نظر سم آلتمن (Sam Altman) بیان میکنیم.
سم آلتمن یک کارآفرین، سرمایه گذار خطرپذیر و نویسنده آمریکایی است. او بنیانگذار و مدیرعامل شرکت سرمایه گذاری خطرپذیر Y Combinator است که یکی از بزرگترین و موفق ترین شرکت های سرمایه گذاری خطرپذیر در جهان است. آلتمن همچنین نویسنده کتاب “Zero to One: Notes on Startups, or How to Build the Future” است که یک راهنمای عملی برای راه اندازی و رشد استارتاپ ها است.
بیشتر بنیانگذاران زمان کافی را برای فرآیند انتخاب و استخدام کارکنان صرف نمیکنند. پس از اینکه چشمانداز خود را مشخص کردید و به تناسب محصول با بازار رسیدید، احتمالاً باید یک سوم تا نیمی از زمان خود را صرف استخدام کنید. با وجود مشغلههای فراوانی که به عنوان مدیر خواهید داشت، اما باید بدانید که استخدام نیروی کار عالی در رشد و موفقیت سازمان تاثیر غیر قابل انکاری دارد.
به هیچ عنوان نباید این کار را برونسپاری کنید بلکه لازم است زمانی را صرف شناسایی افراد کنید. نامزدهای بالقوه را برای کار در شرکت خود جذب کنید و با هر فردی که برای مصاحبه میآید ملاقات داشته باشید. کیت رابویس (Keith Rabois) معتقد است تا زمانی که شرکت حداقل ۵۰۰ کارمند داشته باشد، مدیرعامل یا بنیانگذاران باید شخصاً با افراد مصاحبه کنند.
درک کامل موقعیت شغلی برای انتخاب و استخدام کارکنان
پیش از انتخاب و استخدام کارکنان برای یک موقعیت شغلی، باید زمانی را صرف یادگیری وظایف آن شغل کنید. اگر وظایف و روش انجام آنها را درک نکنید، پیدا کردن فرد مناسب بسیار سخت است. بنابراین یک مدیرعامل حتی برای استخدام معاونین و مدیران باید ابتدا خودش این کارها را انجام دهد و فرآیندها را با جزئیات یاد بگیرد. پس از آن، او باید با همگاری هیئت مدیره یا سرمایهگذاران در مورد چند نامزد نهایی نظرات خود را اعلام کنند.
در فرآیند انتخاب و استخدام کارکنان برخی ویژگیها مانند هوشمندی و تاثیرگذاری برای برخی موقعیتهای شغلی خاص ضروری هستند، ولی کمتر به آن توجه میشود. چشمپوشی از این الزامات توسط برخی مدیران بسیار تعجببرانگیز است. به طور قابل پیشبینی، این روش استخدام در مراحل اولیه یک استارتآپ اصلا کارایی ندارد.
خوشبختانه یافتن چنین کارمندانی آسان است. با متقاضیان در مورد کارهایی که انجام دادهاند صحبت کنید. از آنها در مورد چشمگیرترین پروژهها و بزرگترین دستاوردهایشان بپرسید. به طور خاص، از آنها بپرسید که در طول یک روز وقت خود را چگونه سپری میکنند و در ماه گذشته چه کارهایی انجام دادهاند. همچنین از آنها بپرسید که چگونه مشکلات و چالشهای معمول مرتبط با وظایفشان را حل میکنند.
این موارد همراه با سوالات درست معمولاً نتیجه درستی در مورد اثربخشی افراد به شما میدهد. همچنین معمولاً در پایان یک مکالمه یک ساعته میتوانید هوش مصاحبه شونده را بسنجید. سعی کنید در هر مصاحبه چیزی یاد بگیرید و مصاحبه را از جو کسلکننده دور کنید. یک مصاحبه خوب باید شبیه یک گفتوگو باشد، نه پرسش و پاسخ.
در انتخاب و استخدام کارکنان یک استارتآپ به یاد داشته باشید که هر فردی را که استخدام کنید احتمالاً در عرض سه تا شش ماه، کار جدیدی انجام میدهد. افراد باهوش و موثر سازگار هستند.
این مورد میتواند مهمترین توصیه تاکتیکی در انتخاب و استخدام کارکنان باشد. صرفا پس از چند جلسه مصاحبه فهمیدن اینکه کار کردن با یک نفر چگونه است، دشوار خواهد بود. بلکه تنها پس از کار کردن با افراد میتوان چگونگی کار آنها را درک کرد. میتوانید از اشخاص بخواهید قبل از استخدام یک یا دو روز با شما کار کنند. به عنوان مثال پس از ساعات کاری یا آخر هفته میتوان این برنامه را اجرا کرد. اگر با یک توسعهدهنده مصاحبه میکنید، از او بخواهید کدی را برای یک پروژه واقعی اما غیر مهم بنویسد. برای یک کارشناس روابط عمومی، از او بخواهید که یک بیانیه مطبوعاتی بنویسد و خبرنگارانی را برای ارائه آن شناسایی کند.
میتوانید فقط از فرد بخواهید قرارداد پیمانکاری امضا کند و مانند یک پیمانکار معمولی هزینه این کار را به او بپردازید. در این صورت شما در مقایسه با مصاحبه کردن، درک بسیار بهتری از کار کردن با این شخص و اینکه چقدر در این موقعیت شغلی خوب است، به دست خواهید آورد. همچنین شخص متوجه خواهد شد که کار کردن در شرکت شما چگونه است.
معمولا پیدا کردن متقاضیان به استفاده بیشتر از شبکههای شخصی مدیران خلاصه میشود. اگر فکر میکنید نمیتوانید این افراد را پیدا کنید در میان اطرافیان به دنبال بهترینها باشید. اگر ۵ درصد هم نتیجه دهد، باز هم ارزش صرف انرژی را دارد. بهترین استارتآپها آنهایی هستند که از شبکههیا ارتباطب گستردهتری برای انتخاب و استخدام کارکنان استفاده میکنند.
برای موقعیتهای شغلی فنی در میان روشهای انتخاب و استخدام کارکنان، روش برونسپاری به متخصصین منابع انسانی و انتشار آگهی معمولا موثر نیست. در مقابل پیدا کردن افراد فعال در کنفرانسها و گفتگوهای فنی مناسبتر است. حتی جذب از طریق دانشگاه هم میتواند روش موثری برای موقعیتهای شغلی باشد.
همچنین جستوجو را به متقاضیان ساکن در منطقه خود محدود نکنید. به دلیل اینکه ممکن است افراد زیادی به دلیل شرایط مناسب یک منطقه قصد فعالیت شغلی و سپس نقل مکان به آن را داشته باشند. پیدا کردن متقاضیان را به عنوان یک سرمایهگذاری بلندمدت ببینید. شاید لازم باشد در حال حاضر زمان خود را با فردی بگذرانید که حتی یک سال بعد بخواهید با او درباره شغل مورد نظر صحبت کنید. از سرمایهگذاران و شبکههای آنها هم برای یافتن نامزدهای شغلی مناسب استفاده کنید. کافی است به آنها بگویید که قصد استخدام چه نوع افرادی را دارید.
شما به یک ماموریت نیاز دارید تا بتوانید افرادی با مهارت، با تجربه و متناسب با شرایط موجود را استخدام کنید. کاندیدها علاوه بر اینکه میخواهند با یک تیم عالی کار کنند، باید به ماموریت و اهداف کسبوکار اهمیت داده و برای آن تلاش کنند. این موضوع به متقاضیان کمک میکند درک کنند که چرا این شغل بهتر از هر شغل دیگری است که میتوانند انجام دهند. داشتن ماموریت علاوهبر اینکه که افراد را هیجان زده و مشتاق کار میکند باعث میشود تا افراد فعال و توامندتری وارد مجموعه شوند.
اگر ماموریت خوبی مشخص کنید و در ارائه آن مهارت داشته باشید، میتوانید افراد با مهارت را استخدام کنید. همچنین باید از هیئت مدیره و سرمایهگذاران خود برای کمک به انتخاب و استخدام کارکنان بهره ببرید. هنگامی که تصمیم گرفتید کسی را انتخاب کنید، او را تحت نظر بگیرید. با او درباره مسائبل مختلف گفتوگو کنید و نظر و دیدگاه او را درباره چالشها و موقعیتهای مختلف بپرسید.
همدلی و حس مثبت روابط کاری در محیط کار در بهبود فرهنگ شرکت تاثیر زیادی دارد. بخش قابل توجهی از روز در محل کار میگذرد و ارتباط با همکاران امری اجتنابناپذیر است. بنابراین حضور افرادی که حامی و همدل هستند و در شرایط دشوار به یکدیگر کمک میکنند موضوع مهمی است.
با این وجود، این را هم به یاد داشته باشید که شما برای انتخاب و استخدام کارکنان به دنبال افراد دارای تفکرات متفاوت و در عین حال سازگار در برخی ویژگیها هستید. در کنار این عوامل یکپارچگی، هوشمندی، و سایر ویژگیهایی که به دنبال آن هستید را در نظر بگیرید.
زمان زیادی را به کشف ارزشهای فرهنگی که برایتان اهمیت دارد اختصاص دهید. میتوانید از نمونههای خوب موجود در اینترنت کمک بگیرید. سپس اطمینان حاصل کنید که همهی افراد شرکت از آنها اطلاع دارند و رعایت این موارد برایشان مهم است. در نهایت هر کسی را که استخدام میکنید باید متناسب با ارزشهای شرکت باشد.
طبق گفته اندرو میسون (Andrew Mason): «ارزشها چارچوب تصمیمگیری هستند و در اتخاذ تصمیمات مناسب به افراد کمک میکنند. به عنوان مثال بنیانگذار در شرایطی که منافع متضاد وجود دارد (مانند رشد در مقابل رضایت مشتری) میتواند بر اساس ارزشهای شرکت تصمیمگیری کند».
این ارزشها را در میان کاندیدها بررسی کنید و اگر نامزدی با وجود خوب بودن، از نظر فرهنگی مناسب با شرایط شما و محیط کاری کمترین تناسب را دارد از استخدام او صرف نظر کنید. به طور کلی در یک کسبو کار نوپا تنوع عقاید، مهارتها، تخصص و ویژگیهای خاص خوب است ولی تفاوت در ارزشها موجب بروز مشکل خواهد شد.
در یک استارتاپ، شما همیشه به افراد و نیروهای جدید برای انجام کارهای مختلف شده نیاز دارید. بنابراین ممکن است به دلیل نیاز به انجام یک کار خاص مجبور شوید فردی را استخدام کنید که به اندازه کافی توانمند نباشد یا فرهنگ مناسبی نداشته باشد. به خصوص در روزهای اول، هرگز مصالحه و سازش نکنید. تنها یک استخدام بد که برای مدت طولانی ثابت بماند، میتواند یک شرکت را از بین ببرد. بهتر است یک معامله یا یک محصول یا هر چیز دیگری را را از دست بدهید، در مقایسه با اینکه فردی را استخدام کنید که کمترین سود و بیشترین ضرر را برای شما دارد.
افراد بزرگ، افراد بزرگ دیگر را جذب میکنند. به محض اینکه یک فرد با قابلیتهای متوسط را در شرکت قرار دهید، این موضوع میتواند به سرعت به دیگر کارمندان تعمیم پیدا کند.
استارتاپها اغلب نیاز به صرفهجویی و کاهش هزینه دارند. با این حال، گاهی لازم است سخاوتمند باشید. در حالت ایدهآل، پرداختی شما به کارکنانتان کمی پایینتر از حقوق متوسط بازار است و باید از بستههای سهام بسیار سخاوتمندانه استفاده کنید. در این میان افراد باتجربه اغلب نرخ خروج بالاتری دارند و بنابراین گاهی اوقات باید به آنها حقوق بیشتری پرداخت کرد. ولی این نکته را به یاد داشته باشید که استارتاپ در ابتدا نیازمند این نیست که همه نیروهایش متخصص باشند. در مراحل ابتدایی میتوان افرادی را استخدام کرد که با توانایی و حقوق متوسط حاضر به فعالیت هستند.
دربارهمیزان حقوق و سهام هم باید به نکات مهمی توجه کنید. در حالت ایدهآل، شما به عنوان مدیر باید به اندازه کافی به کارکنانتان پول بدهید تا در این مساله به مشکل بر نخورید. ولی تعیین ارزش سهام سختتر است.
به عنوان مثال، شرکت بسیار موفق YC برای همه مهندسان خود حقوق ثابتی در نظر گرفته است و به نظر می رسد که این روش تاثیرگذار بوده است. با وجودی که این میزان حقوق کمتر از چیزی است که این افراد میتوانند در شرکتهای دیگر به دست آورند، اما واضح است که کارکنان از کار لذت میبرند و معتقدند که سهامشان ارزش زیادی خواهد داشت. افرادی که حاضر به پذیرش چنین معاملهای باشند برای استخدام در یک استارتاپ مناسب خواهند بود. و اگر واقعا مشکلی پیش نیاید، در نهایت، این مهندسان پول بیشتری در مقایسه با دریافت حقوق بالاتر در شرکتهای دیگر به دست میآورند. در این میان نوع و جو محیط کاری هم اهمیت بسیاری دارد.
کافی است از قدرت مذاکره در انتخاب و استخدام کارکنان استفاده کنید و انجام درست آن را یاد بگیرید. به طور کلی، شکستن ساختار معمول برای به دست آوردن یک نفر ایده نامناسبی است. چون سایرین از آن مطلع میشوند و به ناراحتی و کاهش رضایت شغلی منجر خواهد شد.
چند مورد در فرآیند مصاحبه یا مذاکره وجود دارد که باید مراقب آنها باشید. چون معمولا به این معنی است که شخص مورد نظر در یک استارتاپ موفق نخواهد بود. به عنوان مثال میتوان به افرادی اشاره کرد که بر عناوین و تیترها زیاد تاکید میکنند. یا بر آمارهای ظاهری و غیرمفید مانند «چند گزارش در دپارتمان من خواهد بود» تمرکز زیادی دارند. شما خیلی سریع چنین مسائلی را احساس خواهید کرد. پس از آنها چشمپوشی نکنید و به احساس و شهود خود اعتماد داشته باشید.
متأسفانه، انتخاب و استخدام کارکنان به صورت تراکنشی و نوسانی کارایی ندارد. شما باید به این فرآیند به عنوان کاری نگاه کنید که همیشه باید انجام دهید، نه کاری که صرفا برای پر کردن یک موقعیت شغلی باید صورت گیرد. این فرآیند به میزان زیادی غیرقابل پیشبینی است. اگر فرد مناسبی را برای یک موقعیت شغلی پیدا کردید که دو ماه دیگر به او نیاز دارید، لازم است همین الان او را استخدام کنید.
در انتخاب و استخدام کارکنان و حتی اخراج آنها سریع باشید
بنیانگذاران تازه کار معمولا در انتخاب و استخدام کارکنان به اندازه کافی سریع کار نمیکنند. ولی همگی آنها پس از چند سال این درس را یاد میگیرند. به خصوص اینکه همهی افراد استخدام شده مناسب نخواهند بود و بنابراین بهتر است آنها را به سرعت جدا و خارج کنید. برخی مدیران فکر میکنند با گذشت زمان اوضاع بهتر خواهد شد. ولی در واقعیت احتمال اینکه فرد نامناسب در جهت مثبت تغییر کند، بسیار کم است. اخراج افراد یکی از بدترین کارهایی است که یک بنیانگذار یا مدیر مجبور به انجام آن است، اما شما باید این کار را در صورت لزوم انجام دهید و مطمئن باشید که نتیجهی بهتری از صبر کردن به دست خواهید آورد.
همه اعضای تیم مصاحبه شونده را متعهد کنید که به تنهایی در مورد استخدام متقاضیان تصمیم بگیرند و افکارشان را بنویسند. این موارد در صورت بروز اشتباه در انتخاب و استخدام کارکنان به شما کمک خواهد کرد تا متوجه اشتباه خود شوید. همچنین بهتر است پس از خروج یک متقاضی، یک گفتوگوی حضوری کوتاه با کل تیم مصاحبهکننده ترتیب دهید. به یاد داشته باشید که تیم مصاحبه کننده شرکت شما ممکن است با وجود عالی بودن در کاری که انجام میدهند، مصاحبه خوبی را نداشته باشد. بنابراین سعی کنید روشهای مصاحبه را به آنها آموزش دهید.
یک نفر از تیم باید کل فرآیند مصاحبه را سازماندهی و هماهنگ کند. مطمئن شوید که هر موضوعی که میخواهید پوشش دهید در نظر گرفته میشود، همچنین یک چارچوب ثابت برای تصمیمگیری استخدام داشته باشید.
بسیاری از بنیانگذاران بیدلیل و بدون توجه به جوانب مختلف استخدام میکنند. شرکتها به طور معمول وقتی کوچکتر هستند، بهتر کار میکنند و چنین تصوری دارد که در صورت گسترش مجموعه این روند تصاعدی ادامه خواهد یافت و بهتر میشود. به جای فکر به توسعه کسبوکار بهتر است به بهینهترین روشهای انجام پروژه یا کار شرکت فکر کنید و تا حد امکان تیم کوچکی برای انجام آن داشته باشید. در واقع هرگز به خاطر جذب نیروی جدید و گسترش بیدلیل مجموعه استخدام نکنید.
انتخاب و استخدام کارکنان کاری بسیار سخت اما بسیار مهم است. مهمتر از این موارد فراموش نکنید که پس از استخدام افراد، باید آنها را حفظ کنید. به یاد داشته باشید که با کارکنانتان ارتباط برقرار کنید. مدیر خوبی باشید، جلسات منظمی داشته باشید و مطمئن شوید که افراد استخدام شده از انجام کار در این مجموهخ خوشحال و هیجانزده هستند. هر شش ماه یا بیشتر به افراد نقشهای جدیدی بدهید و البته، همچنان بر روی استخدام افراد با استعداد تمرکز کنید. این به تنهایی باعث میشود افراد خوب دیگر برای ماندن در شرکتتان انگیزه داشته باشند.
همیشه استعدادهای جدید را شناسایی کرده و آنها را زیر نظر داشته باشید. شاید این کار به اندازه سایر وظایف مدیر مانند حل مشکلات جدید جذاب نباشد، اما باعث موفقیت و توسعه کاری میشود.