تکنولوژی مکانیسمهای تازهای را برای مسئولیتپذیری اجتماعی امکانپذیر کرده. اما آیا ما آمادگی کافی داریم؟ چند هفته پیش آنلاین شدم و خبری را دیدم که هیچکس دلش نمیخواهد همچو چیزی را بخواند. جن جوستن (Jan Joosten)، پژوهشگر شناختهشده کتاب مقدس و استاد آکسفورد، به دلیل دانلود حدود ۲۸ هزار تصویر و ویدئو سوءاستفاده از کودکان دستگیر شده و اعتراف کرده است. بسیاری از اعضای یک سازمان بزرگ دانشمندان کتاب مقدس در شبکه اجتماعی تاسف و انزجار خود از این اتفاق را به شبکه اجتماعی آوردند. آنها یکصدا اعتقاد داشتند جوستن باید فوراً از سمت رهبری آن سازمان حرفهای عزل شود و جبههگیری سختی علیه سوءاستفاده از کودکان صورت گیرد. به نظر درخواست سادهای است، اما با توجه به جبههگیری سطحی سازمان نسبت به عضو دیگری که پیشتر به اتهامات مشابه محکوم شده بود، قطع ارتباط با جوستن یک اقدام عادی نبود و در نتیجه گروهی از دانشمندان بهسرعت متعهد شدند تا سازمان را برای واکنش تحت فشار بگذارند. بیانیهای منتشر شد که برخی آن را دیرهنگام تلقی میکردند اما حداقل شاهد یک جبههگیری بودیم. جوستن به هر تعریفی، از سوی همکارانش طرد شده بود. ماجرای جوستن نمونهای از «طرد کردن» در اخلاقیترین حالت آن است. قدرت معمولاً از قدرتمند دفاع و ضعیف را سرکوب میکند و «طرد کردن» یک استراتژی است که به افرادی با ادوات محدود اجازه میدهد در این سپر قدرتمند نفوذ کنند (همانند بسیاری از واژههای اینترنت، عبارت «طرد» (Cancel) از اکانتهای توییتری سیاهپوستان و به عنوان مکانیسمی برای پاسخگو کردن افراد نسبتاً قدرتمند سر برآورده است). اما همان چیزی که «طرد کردن» را به تاکتیک نسبتاً قدرتمندی برای به چالش کشیدن هاروی واینستین (یا جن جوستن)های جهان بدل کرده است، از آن سلاح قدرتمندی حتی در دست بدکاران میسازد، درست مثل زمانی که رئیسجمهور برای برانگیختن خشم کاربران، دیگران را به جرائم انزجارآوری متهم میکرد. ترامپ...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.