فناوری نظارتی (Suptech)، تحولی در پیشگیری از تخلفات
در چشمانداز به سرعت در حال تحول فناوری مالی، فناوری نظارتی یا Suptech به عنوان…
۱۱ آذر ۱۴۰۳
۱۵ مرداد ۱۴۰۲
زمان مطالعه : ۶ دقیقه
تاریخ بهروزرسانی: ۱۴ آذر ۱۴۰۲
چندی پیش از جناب آقای حسین اسلامی ریاست محترم سازمان نصر تهران در فضای مجازی اظهار نظری منتشر شد که چون مطلب ایشان را نامطلوب دیدیم بر آن شدیم تا نقدی بر آن بنویسیم. البته از ما توقع تعارفات رسمی داشتن خراج بر ده ویران گذاشتن است و ممکن است بسیاری با این حرفها ما را خصمی زباندراز خوانند و در پی خنجری آبدار گردند ولی چون دور افتادهایم و در بستر درد و غم یک پای در این عالم و پای دگر در آن عالم داریم باکی نیست و البته امیدواریم عمل به وظیفه ما را جرم نبینند و با لطف خویش بنگرند. عین مطلب ایشان چنین است:
دیجیکالا، طاقچه، ازکی
ضمن تاکید بر تبعیت از قانون – و نه نظرات شخصی- این نحوه برخورد با کسبوکارهای اقتصاد دیجیتال به هیچ وجه منطقی و قابل قبول نیست. سکوت در فضای رسانهای بیش از این دیگر جایز نیست. واکنش علنی نشان خواهیم داد.
در اولین قسمت فرمایش خود میفرمایند: «ضمن تاکید بر تبعیت از قانون». به نظر میرسد یا ایشان از قانون بیاطلاعند و یا نمیدانند خود این قانون برای عزیزان مورد حمایت ایشان نامطلوب و مشکلدار است. البته نیت ایشان حتما خیر بوده است و قصد رضایت طرفین دعوا را داشتهاند که البته این سیاست که همواره سیاست سیاستمداران بوده است به درازا نکشیده. در جمله بعدی می فرمایند: «و نه نظرات شخصی». که البته تاکید ایشان بر اجرای قانون است ولی چه کنیم که خود نظری شخصی داده و فرموده اند: «این نحوه برخورد با کسبوکارهای اقتصاد دیجیتال به هیچ وجه منطقی و قابل قبول نیست.»
یعنی ایشان از یک طرف تاکید بر تبعیت از قانون دارند ولی به نظر شخصی ایشان اجرای این قانون برای فعالان کسبوکار اقتصاد دیجیتال غیرمنطقی است. ولی فعالان کسبوکارهای غیردیجیتال باید رعایت حجاب نمایند زیرا قانون است.
البته در ایام گذشته پهنای باند را از عوامل موثر در توسعه اقتصاد دیجیتال میدانستند حال فرمایش جناب ایشان شاید کشف رابطهای باشد بین بیحجابی و پهنای باند که نظریهای است جدید و اگر روزی ثابت شود حتما حق و حقوق ریاست سازمان نصر تهران به خاطر این کشف باید محفوظ بماند ولی حقیر معتقدم عزیزان همکار قبل از اثبات این نظریه از اجرای آن خودداری فرمایند زیرا ممکن است همین تنگنای باندشان هم به خطر افتاده و هوا شود. کاش برای راضی نگه داشتن طرفین دعوا فقط به درخواست ذکر صلواتی اکتفا میفرمودند.
در ادامه فرمایشاتشان افزودهاند: «سکوت در فضای رسانهای بیش از این جائز نیست». که البته این فرموده ایشان به حق درست است. زیرا آنگاه که شرکتها دست التماس به سمت دولت برای دریافت حقوق مسلم خود داشتند شمشیری از نیام در نیامد، آن هنگام که شرکتها بودند و درد بیکسی به خاطر سرازیر شدن نیروهایشان به سمت غرب، گرد مرگ بر دهانها پاشیده بود، آن زمان که شرکتها بودند و روی زرد به خاطر اژدهای هفت سر فساد زبان در کام گرفته بودند، آن دم که شرکتها بودند و دلی پر درد به خاطر به خطر افتادن ادامه فعالیت همکارانی که ۳۰ سال سابقه کار صادقانه داشتند و اشتباهی ناخواسته مرتکب شده بودند غرق سکوت و خالی از احساس بودند، در آن حین که شرکتها را آنچنان خسته و رنجور به دور خود چون پروانه میچرخاندند و توقع داشتند خود شمع محفل باشند نفس در سینههایشان حبس بود.
حال که زمانها گذشت و بعضی در خواب و کاروانها گذشتند و زبانها خاموش و کسی هویی نزد و در میدان کسی نبود که گویی زند، در اظهار نظری بسیار نامربوط به موضوعات صنفی، مهر سکوت را شکستند؛ در بیانی بدون برهان با اخذ مواضعی بر خلاف قانون و تمایلاتی با بوی سیاسی مهر سکوت از دهان برداشتند. البته در موضوعاتی دیگر نیز مواضعی سیاسی اخذ شده بود که توقعی از خطا به صواب نداشتیم ولی بر خطای دیگر متوقع نبودیم. کجای وظایف ایشان است که در مورد خوب و بدی قوانین کشور اظهار نظر فرمایند، کجای این موضوعْ صنفی است، آیا ایشاناز عواقب وخیم سیاسی شدن صنف آگاه نیستند؟
ما همه زیر چتر سازمان نصر گرد هم آمدهایم که در راستای منافع مشروع اقتصادی خود دست به دست هم داده تا موانع را از سر راه برداریم، تولید ثروت کنیم، اشتغالزایی کنیم، مشکلاتی که با تخصص ما از سر راه دولت و ملت برداشته میشوند برداریم و در این اهداف متحد و منسجم هستیم و این اتحاد و انسجام بزرگترین سرمایه ماست. اما اگر خدای ناکرده صنف را با مواضعی سیاسی آلوده کنیم، از آنجا که هرکس عقاید مربوط به خود را دارد و نمیتوان توقع داشت همه یک نظر واحد در این موضوعات داشته باشند، لاجرم صنف با تفکرات سیاسی متفاوت روبهرو شده و شکاف بین شرکتها افتاده، تصمیمگیریها با کاهش کیفیت روبهرو شده و فساد افزایش یافته، همبستگی و همدلی از بین رفته است، خلاصه بزرگترین دستاورد صنف فاوا که همان تشکیل سازمان نصر است به فنا میرود در نتیجه سازمانی مردمنهاد که ظرفیت بسیار بالایی برای مبارزه با فساد دارد از میان برداشته میشود.
بار دیگر تکرار این مهم لازم است که ما صنفی هستیم با اهداف اقتصادی و در این جایگاه، دور از مواضع سیاسی و هرکس مقاصد سیاسی خود را با منافع اقتصادی ما گره زند از ما نیست.
و اما سخنی چند با شرکتهایی که دچار مشکل شدهاند. از حکم رعایت قانون دست برندارید و چون بزرگ شدید به قانون به حقارت ننگرید. شما که عزیز دولت و ریحان دل آنها بودید و به علم فرصتشناسی معرفت بالا داشتید و به صبر در کمین فرصتهای طلایی شهره بودید و اندر معاملات و حفظ قلوب توانمند بودید و همواره کلامی لطیف داشتید، به نور طلعت شما گل میرویید و به فر دولتتان لاله از سنگ میرویید، عطاها دادید و لقاها دیدید، چه شد که سخت به تعجیل آمدید، انگار مایه و سرمایه غالب شد و بخت شوریده گردید. صد البته بزرگی و وسعت شما در راستای منافع ملی باعث افتخار ما و سربلندی ایران است و صد البته سازمان نصر وظیفه دارد تمام قد در راستای رفع مشکلات صنفی شما به پا خیزد اما چگونه است که مسائل صنفی را خود با لطایفالحیل رفع نموده و اینگونه مشکلات را به رئیس صنف ما ارجاع میدهید و او را به قربانگاه میفرستید؟