نگاهی به سیر تکامل زبان در بستر تکنولوژی زبان به عنوان رکن ارتباط انسانی در…
۱۰ آذر ۱۴۰۳
آیا میتوان بحران اقلیمی عمیقی را که فناوریها و سامانههای ناپاک ایجاد کرده است برطرف کرد؟
فناوری اقلیمی در ظاهر اصطلاحی ساده و همهجانبه برای هر نوع فناوری است که درصدد رسیدگی به تغییرات اقلیمی باشد. با این حال از نگاه استارتآپها، سرمایهگذاران، شتابدهندهها، سیاستگذاران، تصمیمگیران و سایر دستاندرکاران، روشی است برای متمایز کردن فناوریهای جدید که بخشی از ابزارهای کربنزدایی جهان را تشکیل میدهند. فناوری اقلیمی حوزهای چندرشتهای و حاصل درهمآمیختن حیطههای مختلف تخصصی مانند مهندسی، علم مواد، علوم محیطی، اقتصاد و سیاست است؛ در عین حال به فناوریها و سامانههای خاصی که میتوانند به تعدیل یا سازواری تغییرات آبوهوا کمک کنند وابستگی دارد. اخیراً دستاندرکاران مختلف از نوآوران گرفته تا سیاستگذاران، به منظور پیشبرد توسعه و انتقال راهکارهای مبتنی بر فناوری برای مسائل مرتبط با تغییرات اقلیمی، از این عبارت استفاده میکنند. این موضوع میتواند شامل تمام مواردی باشد که برای نمونه به کاهش انتشار گازهای گلخانهای، افزایش استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر، بهبود بهرهوری انرژی و افزایش جذب و ذخیره کربن کمک میکنند.
فناوریهای اقلیمی تکاملیافته در اروپا میتوانند «حدود ۶۰ درصد کاهش انتشار گازهای گلخانهای را که برای تثبیت آبوهوا تا سال ۲۰۵۰ لازم است» انجام دهند
بدین منظور، UNFCCC نیز این عبارت را به رسمیت شناخته است و فناوری اقلیمی را به مثابه تمام فناوریهایی میداند که در رسیدگی به تغییرات آبوهوایی، هم در راستای کاهش انتشار و هم برای تدوین شیوههای جدید سازگاری با آبوهوای در حال تغییر استفاده دارند. طرفهای فرایند UNFCCC سازوکار فناوری را با هدف توسعه و انتقال فناوریهای اقلیمی در COP16 در کانکون مکزیک دایر کردند. کشورها بر اساس این چارچوب موافقت کردند تا با ارزیابی نیازهای مبتنی بر فناوری، نیازهای فناورانه خود را تعیین کنند.
فناوریهای اقلیمی نوآورانه برای واکنش موثر به بحران آبوهوایی، حیاتی و مهماند و بنابراین بایستی آنها را در برنامههای اقلیمی ملی گنجاند. این موضوع در توافقنامه پاریس هم تایید شده که به طور مستقیم به توسعه و انتقال فناوری اقلیمی در بحث راهبردهای بهبود انعطاف در مقابل تغییرات آبوهوایی و کاهش انتشار گازهای گلخانهای نیز اشاره دارد.
چرا توسعه فناوریهای جدید بسیار مهم است؟ یکی از اهداف اصلی فناوری اقلیمی این است که نقطه اتکایی برای گذار به اقتصاد کمکربن باشد. این امر مستلزم دگرگونی عمده روش تولید، توزیع و مصرف انرژی و همچنین نحوه طراحی و بهرهبرداری از ساختمانها، سامانههای حملونقل و فرایندهای صنعتی است.
برخی بر این باورند که فناوری اقلیمی طیفی از راهکارها را ارائه میدهد که میتواند در عین حفظ رشد اقتصادی، برابری اجتماعی و پایداری محیطزیست، در دستیابی به این تغییرات کمکحال ما باشد.
اگر «انتخابهای فناورانه بد» موجب تخریب محیطزیست میشوند، پس تصور بر این است که فناوریهای جدید و بهتر میتوانند سیستم نابسامان را روبراه کنند. معنی چنین چیزی نهتنها بهبود و بهروزرسانی فناوریها و سامانههای فعلی است، بلکه توسعه فناوریهای جدیدی را در بر میگیرد که میتوانند کربنزدایی را سرعت بخشند و کشورها را قادر سازند تا به اهداف اقلیمی خود برای حال حاضر و آینده دست یابند.
بر اساس پژوهش مککینزی (McKinsey) در مورد دستیابی اروپا به انتشار صفر خالص، فناوریهای اقلیمی کنونی- آنهایی که در حال حاضر تکامل یافتهاند- میتوانند «حدود ۶۰ درصد کاهش انتشار گازهای گلخانهای را که برای تثبیت آبوهوا تا سال ۲۰۵۰ لازم است» انجام دهند. با وجود این، برای تامین بقیه موارد به «فناوریهای اقلیمی نیاز خواهیم داشت که کاملاً آماده نیستند، از جمله ۲۵ تا ۳۰ درصد از فناوریهایی که آنها را ارائه کردهاند اما هنوز تکامل نیافتهاند و ۱۰ تا ۱۵ درصد از دیگر فناوریهایی که هنوز در مرحله تحقیق و توسعه هستند».
برهمکنش فناوریهای اقلیمی جدید و قدیمی، میتواند همچنان که میکوشیم به انتشار صفر خالص دست یابیم، راهکاری برای جلوگیری از بدترین تبعات تغییرات آبوهوایی به دست دهد. گرچه این مطلب علامت سوال بزرگی در این مورد که آیا میتوانیم فناوریهای متناسبی برای رسیدن به اهداف اقلیمیمان توسعه دهیم باقی میگذارد، پیشرفتهای تازه در حوزههایی نظیر هوش مصنوعی، یادگیری ماشین و بلاکچین، نحوه برطرفسازی تغییرات اقلیمی را دستخوش تغییر کرده است و میتواند توسعه راهکارهای بلندمدت را سرعت بخشد.
این ایده که فناوری میتواند بحران اقلیمی را حلوفصل کند (یا دستکم راهکارهای مهم ارائه دهد) ایده جدیدی نیست. در اوایل دهه ۲۰۰۰ میلادی، موجی از آنچه بعدها سرمایهگذاری در فناوری پاک نامیدند و هر دو بخش خصوصی و دولتی دستاندرکار آن بودند، منجر به رشد و توسعه صنعتی پرسود و توسعه بسیاری از فناوریهای پاک جدید همچون انرژی خورشیدی، سوختهای زیستی، باتریها و دیگر انرژیهای تجدیدپذیر شد.
با این حال درست همان موقع که سرمایهگذاران خصوصی و دولتی- با این باور که فناوری پاک جبهه بعدی نوآوریهای فناورانه است و در نتیجه فرصت تجاری بزرگی خواهد بود- شروع به دو برابر کردن سرمایهگذاریهای خود کردند، تلفیق قیمت پایین نفت و بحران مالی ۲۰۰۸ منجر به «درهمشکستن فناوری پاک» در بازه سالهای ۲۰۰۶-۲۰۱۴ شد.
موج تازه درصدد است خود را از فاز فناوری پاک پیشین متمایز کند و بسیاری از استارتآپها، سرمایهگذاران و شتابدهندههایی که در این فضا کار میکنند، مسیرشان را اینطور تغییر دادهاند که خود را استارتآپهای محیطزیستی در زمینه فناوری اقلیمی تعریف کنند تا شرکتهای فناوری پاک.
و این فقط به خاطر ترس از افتوخیز فناوری پاک نیست. هرچند فناوری اقلیمی و فناوری پاک را اغلب به جای یکدیگر به کار میبرند، در واقع تفاوتهایی در دامنه عملکرد آنها وجود دارد. فناوری پاک در کل بر کاهش آلودگی و ضایعات تمرکز دارد، بیآنکه لزوماً تغییرات آبوهوایی را به طور خاص هدف قرار دهد. برای نمونه سیستمهای تصفیه آب، دستگاههای تصفیه هوا و فرایندهای مدیریت زباله، همگی نمونههایی از فناوریهای پاک هستند که کیفیت محیط را بهبود میبخشند.
از سوی دیگر، فناوری اقلیمی تمرکز گستردهتری بر سازگاری با تغییر آبوهوا و کاهش آن، کاهش انتشار گازهای گلخانهای و افزایش انعطافپذیری در برابر رویدادهای آبوهوایی غیرمتعارف دارد. فناوری اقلیمی در دل حوزه بزرگترِ فناوری پایدار جای دارد و هدفش تعادل در رشد اقتصادی، حفاظت از محیطزیست و برابری اجتماعی است.
فناوری اقلیمی با دربرگرفتن طیف گستردهای از حوزهها، از تجزیه کربن در اقیانوسها، جنگلها و خاک گرفته تا سکههای کربنی بلاکچین، سوخت هیدروژن سبز و نیروگاههای مجازی، به دنبال برطرفسازی پیچیدگیهای گستردهتر تغییرات آبوهوایی نیز هست. رویکرد این فناوری، بهرهگیری از فناوری با تمام قوا برای حل تغییرات اقلیمی است.
تمایز بین فناوری اقلیمی و فناوری پاک همواره واضح نیست، چون بسیاری از فناوریها دارای هر دو مزیت محیطزیستی و آبوهوایی هستند؛ به عنوان مثال تصفیهخانهای را که از انرژیهای تجدیدپذیر برای تامین توان عملیاتی خود استفاده میکند، هم میتوان پاک و هم سازگار با اقلیم به شمار آورد.
فناوری اقلیمی درست همچون فناوری پاک قبل از خود، فرصتهای اقتصادی قابل توجهی ایجاد میکند. پیشبینی میشود بازار فناوریهای پاک و سازگار با آبوهوا در دهههای آینده شاهد رشد تصاعدی باشد. بر اساس گزارش آژانس بینالمللی انرژیهای تجدیدپذیر (IRENA)، گذار به اقتصاد کمکربن میتواند تا سال ۲۰۵۰ تا ۲۸ میلیون شغل در سراسر جهان ایجاد کند، در حالی که امروزه حدود ۹ میلیون شغل در صنعت سوختهای فسیلی وجود دارد. این امر میتواند به رفع برخی از چالشهای اجتماعی و اقتصادی مرتبط با تغییرات آبوهوایی همچون فقر، نابرابری و بیکاری کمک کند.
فناوری اقلیمی ابزار مهمی برای رسیدگی به تغییرات آبوهوایی و ترویج توسعه پایدار است و طیف گستردهای از راهکارها را ارائه میدهد که به کاهش انتشار گازهای گلخانهای، افزایش بهرهوری انرژی و انعطافپذیری و حمایت از رشد اقتصادی خواهد انجامید.
با این حال، فناوری اقلیمی به خودیِ خود برای بازگرداندن تعادل سیاره کافی نیست و باید با ترکیبی از راهکارهای مبتنی بر طبیعت نظیر احیای مخازن کربن طبیعی و کاهش جنگلزدایی و همچنین اقدامات دیگری مانند قیمتگذاری کربن همراه شود که توان نگهداری سوختهای فسیلی را در زمین داشته باشند.
منبع: کلایمت فورسایت