قسمت سی و ششم
اسبسوار مرثیهخوان
۲۶ مرداد ۱۳۹۵
زمان مطالعه : ۴ دقیقه
شماره ۳۶
تاریخ بهروزرسانی: ۱۰ آبان ۱۳۹۸
ما آدمها معمولاً تصوری از خود و قابلیتهایمان داریم که شاید خیلی هم با واقعیت تناسبی نداشته باشد. نکته اینجاست که همیشه این کمیت توانمان نیست که در موردش اشتباه میکنیم بلکه بسیاری از ما در مورد جنس و نوع استعدادهایمان تصویر درستی نداریم. از این باور کلیشه که در کشورمان استعداد افراد در کودکی و نوجوانی به دلایل مختلف شناسایی نمیشود (که با درستی و نادرستیاش کاری نداریم) بگذریم، میزان سهم خودمان در این اشتباه گاهی میتواند قابل ملاحظه باشد. این اشتباه در بالاترین سطح رخ میدهد؛ یعنی سطحی که در آن نوع کارهایی که میتوان به عنوان شغل مناسب انتخاب کرد به دو دسته اصلی تقسیم میشوند. دسته اول مشاغلی هستند که نیاز به توجه شدید به جزییات دارند. سر و کارشان با عقل و منطق محض است. از قوانین و فرمولهای معمولاً مشخص و ثابت پیروی میکنند و الهام و احساس در آنها محلی از اعراب ندارند. دسته بزرگی از مشاغل فنی و مهندسی، رشتههای حقوقی مانند وکالت و قضاوت، حوزههای اقتصادی و مالی و بخش وسیعی از خدمات پزشکی در این دسته میگنجند. کسانی در این حوزهها میتوانند موفق باشند و بدرخشند که بیشتر متکی بر نیمکره چپ مغز خود فکر میکنند و تصمیم میگیرند. دسته دوم طبعاً شامل حرفه هایی هستند که سر و کارشان با روح و روان و احساسات انسان است.فرمولها و قواعد این رشتهها بسته به موضوع و شرایط میتوانند تغییر کنند. عقل و منطق و تکنیک و فن در آنها تاثیر دارند اما نه به اندازه نوآوری، خلاقیت و احساس. رشتههای هنری، ادبی، فلسفی و علوم اجتماعی در این دسته قرار میگیرند. نیاز به توضیح نیست که آنهایی در این فعالیتها موفق خواهند بود که بیشتر از نیمکره راست خود استفاده میکنند و دارای استعداد و شم خلاقه و گاهی هنری هستند. اینکه چه تعداد از ما میدانیم به کدام دسته...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.
وارد شویدعضو نیستید؟ عضو شوید