skip to Main Content
محتوای اختصاصی کاربران ویژهورود به سایت

فراموشی رمز عبور

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

ثبت نام سایت

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ وارد شوید

فراموشی رمز عبور

وارد شوید یا عضو شوید

جشنواره نوروزی آنر

میزگردی با حضور مدیران ارشد صنعت ارتباطات و فناوری اطلاعات درباره سال ۱۴۰۲

آرش برهمند تحریریه

۷ اسفند ۱۴۰۱

زمان مطالعه : ۲۲ دقیقه

شماره ۱۱۰

میزگردی با حضور مدیران ارشد صنعت ارتباطات و فناوری اطلاعات درباره سال ۱۴۰۲

ارتباطات و فناوری اطلاعات در سالی که گذشت، روزها و ماه‌های خوبی را پشت سر نگذاشت. شاید در یک نگاه ابتدایی همه این مشکلات و تیره‌روزی‌ها از زمانی آغاز شد که مهم‌ترین پلتفرم‌های کاربردی از دسترس عموم مردم خارج و اینترنت با اختلال‌های بی‌پایان روبه‌رو شد؛ اما نگاهی دقیق‌تر به این صنعت نشان می‌دهد مشکلات آن به محدودیت اینترنت خلاصه نشده و از سال جاری هم آغاز نشده است. با وجود چنین مشکلاتی، چشم‌انداز صنعت ICT در سال آینده چگونه است؟ این پرسش را در میزگردی با حضور شهاب جوانمردی مدیرعامل هلدینگ فناپ، یاسر رضاخواه مدیرعامل رایتل، شهراد یوسفی‌زاده مدیرعامل آسیاتک و مهدی فروغی مدیرعامل یکتانت مطرح کردیم. نتیجه میزگرد را در ادامه می‌خوانید.

 

فناپ از بزرگ‌ترین سرمایه‌گذاران در حوزه آی‌سی‌تی است و عددهای قابل توجهی برای سرمایه‌گذاری مستقیم و غیرمستقیم در این حوزه اعلام کرده است. آیا سال ۱۴۰۲ سال امیدواری و شکوفایی سرمایه‌گذاری خواهد بود؟

شهاب جوانمردی مدیرعامل هلدینگ فناپشهاب جوانمردی، مدیرعامل هلدینگ فناپ: طبعاً سرمایه‌گذاری از موتورهای پیشران هر صنعت و حوزه‌ای است و آی‌سی‌تی هم از این قاعده مستثنی نیست. حجم و نوع سرمایه‌گذاری در این صنعت به نوعی آینده آن را برای مخاطب ترسیم می‌کند. قبل از همه بگویم که اگر از بیرون به سرمایه‌گذاری در ICT نگاه کنید، می‌بینید این سرمایه‌گذاری‌ها در اقتصاد کلان کشور اصلاً عدد قابل توجهی نیست. اگر از حوزه اپراتوری خارج شویم در اغلب حوزه‌های دیگر اصلاً قابل توجه نیستیم. حتی همین فناپ که مثال زدید و در آستانه ثبت یک سرمایه‌گذاری سه هزار و ۵۰۰ میلیارد تومانی است، در مقایسه به حجم دلاری آن قابل توجه نیست. بپذیریم که در حوزه ICT باید به تبدیل دلاری سرمایه‌گذاری‌ها چه در زیرساخت‌ها، سخت‌افزارها و نرم‌افزارها و… توجه کنیم. بنابراین ممکن است اعداد سرمایه‌گذاری‌های ریالی خیلی بزرگ و چشمگیر به نظر رسند اما در اقتصاد کلان هیچ چیز نیستیم و وقتی به حجم دلاری، سرمایه‌‌گذاری‌‌ها را می‌سنجیم شیب نزولی آن به چشم می‌آید. حتی می‌توانیم بگوییم سرمایه از بخش ICT خارج می‌شود؛ مثلاً حق‌السهمی که دولت از اپراتورها می‌گیرد و در بودجه عمومی‌اش صرف می‌شود از این دست خروج سرمایه است. از طرف دیگر در خود بخش ICT، حاشیه سود بسیار پایین است و هزینه‌های کلی‌اش به صورت مستقیم و غیرمستقیم بسیار بالاست و شرکت‌ها در ICT بسیار شکننده‌اند. یک نگاه کلی به صنایع لبنی، پتروشیمی، فولادی و… نشان می‌دهد حجم سرمایه‌گذاری اولیه برای تجهیز پلتفرم‌های تولیدی در مقایسه با حوزه ICT بسیار زیاد است و اصلاً قابل مقایسه نیستند.

ICT حوزه‌ای نسبتاً جدید است که همین جدید بودن با خودش کمی ابهام و تردید درباره آینده به همراه دارد. این صنعت به نیروی انسانی و متخصص وابستگی زیادی دارد که این هم خودش یک ریسک جدید را موجب می‌شود؛ ضمن اینکه اتفاقات ۱۴۰۱ هم عملاً به نهادهای سرمایه‌گذاری یک سیگنال منفی مبنی بر شکنندگی این صنعت ارسال کرد به طوری که شاید با خاموش و روشن کردن یک کلید، سرمایه‌گذاری‌اش را بربادرفته ببیند. وقتی این سه ریسک را کنار هم بگذاریم، باید ببینیم کدام سرمایه‌گذار عاقلی حاضر است با هدف کسب عایدی و سود در این صنعت وارد شود.

پس سرمایه‌گذاری‌های ما در ICT از جنس کسب سود و عایدی از صنعت نیست بلکه الزامی است. الآن خیلی از سرویس‌ها در بخش دولتی و خصوصی روی بستر ICT است؛ بنابراین مجبوریم این سرویس‌ها را تداوم بدهیم چون بازگشت به قبل از ICT دیگر ممکن نیست. یک نوع دیگر سرمایه‌گذاری‌های فعلی هم از این منظر است که سرمایه‌گذار یک برنامه سودآور در یک حوزه دیگر مثلاً در صنعت کشاورزی و استفاده بهینه از آب دارد و نیازمند تکنولوژی برای این بخش است. در اینجا سرمایه‌گذاری در حوزه تکنولوژی ICT به تبع آن طرح اصلی است و ممکن است رشد کند.

در یک جمع‌بندی باید بگویم به‌هیچ‌وجه سرمایه‌گذاری‌های فعلی در حوزه ICT را نمی‌توانیم ناشی از امیدواری به کسب سود و بزرگ شدن بازار و صادرات و… بدانیم و از این لحاظ این امیدواری خیلی کمرنگ است.

تاکنون واکنش حاکمیت به نامه رایتل و سایر نامه‌های اپراتورها مبنی بر کاهش حاشیه سودشان، خیلی جدی نبوده و آن را ناشی از مشکلات دیگر از جمله مدیریت اپراتورها می‌داند. با وجود این افتراق نظر بین حاکمیت و بخش خصوصی درباره ضعیف شدن سرمایه‌گذاری‌ها و سود حوزه ICT، به نظرتان آینده صنعت به ویژه اپراتورها چطور پیش خواهد رفت؟

یاسر رضاخواه مدیرعامل رایتلیاسر رضاخواه، مدیرعامل رایتل: به نظرم این ضعف مدیریتی‌ای که حاکمیت از آن حرف می‌زند درباره رایتل بیراه نیست؛ اما علت اصلی نیست و حتی ناظر به شرایط اخیر هم نیست. درباره رایتل علاوه بر ضعف مدیریت اپراتور می‌توان به نقش نادرست رگولاتوری، سوء‌استفاده اپراتورهای رقیب از وضعیت رایتل و… اشاره کرد. به نظرم «ضعف مدیریت رایتل» عبارت دقیق و درستی نیست چون در همین سه سال اخیر روند زیان‌دهی در این اپراتور به یک روند سودآور تبدیل شده است.

تاریخ آن نامه‌ی مبنی بر کاهش درآمدها مهرماه است. ماهی که بیشترین اختلال و قطعی‌ها رخ داد به طوری که ما در بعضی از استان‌ها کلاً قطع بودیم. الآن این اختلال‌ها به دو اپلیکیشن محدود شده ضمن اینکه ما یک ترند رفتاری داریم که نشان می‌دهد روند مصرف ترافیک بین‌الملل و داخلی‌مان تغییر کرده و ترافیک داخلی سه برابر شده است. به نظرم کارکردن در صنعت ICT و اپراتورها بسیار سخت و پیچیده است. در کشور ما «تاب‌آوری» نه یک انتخاب که یک الزام استراتژیک است. این روند تاب‌آوری برای اپراتورها از سال ۱۳۹۶ شروع شده و مطمئناً تا چند سال هم به همین روال خواهد بود. همان زمان که ترامپ خروج از برجام را اعلام کرد این روند شروع شد. اقتصاد بازی ریاضی است. ۸۰ درصد سرمایه‌گذاری یک اپراتور در حوزه دسترسی و رادیو است. وقتی یک‌شبه هزینه‌های ما چند برابر می‌شود، ما باید چه‌کار کنیم؟

در مجموع می‌خواهم بگویم فضای ICT یک فضای پیچیده و دشوار است که متاسفانه تصمیم‌گیران این حوزه یا نمی‌فهمند یا انتخاب کرده‌اند که نفهمند و اتفاقاً محدود به این دولت نیست در همه دولت‌ها همین بوده است. در شرایطی که هزینه‌های جاری و عمومی در حوزه ICT چند برابر می‌شود درآمدهای شرکت‌ها افزایش پیدا نمی‌کند. در حالی که در حوزه اینترنت هم مثل آب، برق، و… باید هزینه خدمات مناسب با تورم افزایش پیدا کند.

آقای عباسی شاهکوه در یک گزارش اعلام کرده‌اند سرمایه‌گذاری اپراتورها از یک میلیارد دلار به ۱۰۰ میلیون دلار رسیده است. من می‌گویم این عدد در دو سه سال آینده به پنج تا ۲۰ میلیون دلار می‌رسد که صرفاً صنعت را تداوم می‌بخشد. من هم با آقای جوانمردی موافقم که آنچه امروز تحت عنوان سرمایه‌گذاری در صنعت ICT رخ می‌دهد صرفاً صرف تداوم حوزه و نه توسعه و رشد آن می‌شود. طبیعتاً وقتی پولی برای سرمایه‌گذاری‌های جدید نیست روی «تداوم» سرویس‌های موجود در شبکه تمرکز می‌‌شود و دیگر بحثی برای توسعه ظرفیت‌ها یا ورود تکنولوژی‌های جدید باقی نمی‌ماند و به اصطلاح «ماهی را با روغن خودش سرخ می‌کنیم» ضمن اینکه واژه «تداوم» هم بسیار بسیط است و مثل آنچه در جابه‌جایی استانداردهای آلودگی هوا اخیراً اعلام شده می‌توان دستکاری‌اش کرد.

حاکمیت تا به اینجا هیچ‌وقت آمارهای ضرر و زیان و لطمه‌ای را که اکوسیستم تجارت الکترونیکی ایران متحمل شد (مشخصاً اینستاگرام و واتس‌اپ و…) نپذیرفته است. یکتانت آمار خوبی در این زمینه دارد. با توجه به روندی که می‌بینید، سال ۱۴۰۲ را برای حوزه دیجیتال مارکتینگ چطور ارزیابی می‌کنید؟

مهدی فروغی مدیرعامل یکتانتمهدی فروغی مدیرعامل یکتانت: گروه «یکتانت» مجموعه خدماتی از جنس تبلیغات و ابزاری برای رشد و توسعه بیشتر به کسب‌وکارها ارائه می‌دهد. قاعدتاً مجموعه‌ای که بخواهد بودجه‌ای به تبلیغات اختصاص دهد قبل از آن به تحلیل‌ها و ملاحظاتش درباره استراتژی‌های سرمایه‌گذاری‌های موجود در این حوزه رجوع می‌کند. تا قبل از این در فضای تجارت الکترونیکی و فضای استارت‌آپی کشور شاهد بودیم بعد از اتمام برجام عوامل کلانی که بر سرمایه‌گذاری‌های شرکت‌ها تاثیر می‌گذاشت سیگنال مثبتی ارسال نمی‌کرد و صرفاً یک احتمال درباره شروع مذاکرات به همراه داشت. هر وقت این سیگنال‌های مثبت پررنگ‌تر می‌‌شود سرمایه‌گذاری‌ها هم بیشتر می‌شود. در تحلیل ریسک‌ها هم همواره یکسری پیش‌بینی‌ها و اما و اگر‌هایی دیده می‌شود؛ مثلاً اگر فلان‌جا سرمایه‌گذاری کنیم اما فیلتر شود چه اتفاقی برای سرمایه‌گذاری‌ها می‌افتد؟ اگر یک روز اینترنت کاملاً داخلی شود چه اتفاقی می‌افتد؟

واقعیت این است که آنچه در سال ۱۴۰۱ رخ داد نشان می‌دهد هر اتفاقی در این حوزه اعم از فیلتر، ایران‌اکسس شدن اینترنت و… می‌تواند رخ دهد. در نتیجه سرمایه‌گذارهای مختلف به ویژه در اکوسیستم استارت‌آپی به بازارهای موازی می‌روند. پیش‌بینی من این است که نمونه اتفاقات و تصمیمات ۱۴۰۱در حوزه اینترنت در سال‌های بعد حتی به مراتب سخت‌تر خواهد بود بنابراین کسب‌وکارهای حوزه تجارت الکترونیکی وقتی امیدواری کمتری به تحولات آینده دارند طبعاً در حوزه تبلیغات و… هم سخت‌تر و کندتر عمل می‌کنند. به طوری که مثلاً در یکتانت در ماه‌های ابتدایی شروع اعتراضات به سمت صفر شدن عدد و رقم‌‌های فعالیت‌مان در سطح شبکه‌های اجتماعی پیش‌ رفتیم. حتی امروز که با هم حرف می‌زنیم این اعداد و ارقام هنوز به سطح پیش‌ از اعتراضات بازنگشته است. در سطح وب هم درست است که به اعداد سابق برگشته‌ایم اما نتوانسته‌ایم به اهداف تعیین‌شده خودمان در حوزه رشد و توسعه برسیم. ما چون در یکتانت همه ابزارهایی را که یک کسب‌وکار برای رفتن به سمت دیجیتال مارکتینگ لازم دارد در اختیار داریم می‌توانم ادعا کنم کل فضای دیجیتال مارکتینگ کوچک شده و این‌طور نیست که بین وب و شبکه‌های اجتماعی مهاجرتی اتفاق افتاده باشد و توازن‌شان تغییر کرده باشد.

آقای رضاخواه در صحبت‌هایش از سه برابر شدن ترافیک داخلی گفت. به نظرتان این اتفاق در حوزه دیجیتال مارکتینگ هم می‌تواند رخ دهد و ممکن است پلتفرم‌های داخلی بتوانند نیازهای مخاطبان در این حوزه را پوشش دهند؟

مهدی فروغی مدیرعامل یکتانتبه نظرم نه. دلیلش هم این است که ما در دو پلتفرم خارجی به ویژه اینستاگرام با اثر شبکه‌ای مواجه بودیم که موجب می‌شد در این پلتفرم تجمعی از کاربر وجود داشته باشد که این تجمع کاربر تنوع کسب‌وکارها را به دنبال داشته باشد به طوری که حتی برندهای بزرگ و شناخته‌شده هم از این فضای تجمعی برای تبلیغات و اطلاع‌رسانی استفاده می‌کردند. این شکل اثر شبکه‌ای و تجمع کاربر را در پلتفرم‌های داخلی نداریم. فکر می‌کنم بازار دیجیتال مارکتینگ به دو قسمت تبدیل می‌شود؛ قسمتی که به پلتفرم‌های داخلی مهاجرت می‌کنند و قسمتی که نه، در همان فضای فیلترشده می‌مانند و به کارشان ادامه می‌دهند. من خیلی خوش‌بین نیستم که مهاجرت از دو پلتفرم خارجی اینستاگرام و واتس‌اپ به طور کامل اتفاق بیفتد. روند فعلی بسته‌های دیتا هم این را نشان می‌دهد.

جایگاه استراتژیک آسیاتک به عنوان حلقه واسط بین حاکمیت، بخش خصوصی و صنف شاید به ارزیابی اتفاقات آینده در حوزه اینترنت کمک کند و بتوانید به ما بگویید به نظرتان در سال ۱۴۰۲ چه اتفاقی برای اینترنت رخ می‌دهد؟

شهراد یوسفی‌زاده مدیرعامل آسیاتکشهراد یوسفی‌زاده، مدیرعامل آسیاتک: واقعیت این است که ما نمی‌توانیم نیازهای کاربران جامعه را که دائماً هم رشد و تنوع می‌یابند نادیده بگیریم. این سیلی است که ممکن است در جاهایی نوسان پیدا کند اما از بین نمی‌رود و مصرف‌کننده راهکار خود را برای دسترسی به آن، حتی اگر سخت، کُند و گران‌تر باشد، پیدا می‌کند. فرایند رشد شبکه و مصرف به هر حال شیب مثبتی دارد. یک زمانی که دسترسی به اینترنت و مصرف از نظر کیفیت پروتکلی و ارتباطی بر پایه نظارت‌های حاکمیتی، بازتر بود ما یک ترند چند درصدی را تجربه می‌کردیم. الآن ممکن است این ترند تغییر کرده باشد اما قطعاً از بین نرفته است. ضمن اینکه ممکن است کاربر از طریق ابزارهای دیگری نیاز خود را برطرف کرده باشد حتی اگر کیفیت و پارامتر‌های کمتری داشته باشد.

درباره سال ۱۴۰۲ و پیش‌بینی وضعیت اینترنت می‌خواهم از دو منظر سرویس‌اکسس اینترنت ثابت زمینی و زیرساخت نگهداری محتوا به این سوال پاسخ بدهم.

زمانی اعتقاد به سرمایه‌گذاری در حوزه زیرساخت نگهداری محتوا در دیتاسنترها و مراکز داده خیلی زیاد نبود و ساختار سرمایه‌گذاری‌‌اش بسیار پرریسک و کم‌بازده دیده می‌شد به خاطر اینکه حجم زیادی از استفاده ما خارجی بود و اقبال و باور کمتری به توسعه پلتفرم‌های داخلی وجود داشت. با توجه به نفوذ بیشتر انواع سرویس‌ها در زندگی افراد و حضور اینترنت پهن‌باند سیار و ارتقای فرهنگ استفاده دیتا و… یک رشد نمایی در نیاز به خدمات مرکز داده اتفاق افتاد. اعضای صنف هم به این نیاز ایجادشده از طرف جامعه واکنش مثبت نشان دادند و سرمایه‌گذاری‌ها در این بخش توسعه یافت. مراکز داده اگر مکان و تجهیزات ارتباطی‌شان مهیا باشد، در بهترین حالت در یک سال به بهره‌برداری می‌رسند. بنابراین سرمایه‌گذاری‌های این حوزه که از سال ۹۹ تا ۱۴۰۰ رخ داده در سال ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ به بهره‌برداری می‌رسد.

کمااینکه می‌دانیم دیتاسنتر ابرآروان و شاتل و های‌وب و… روشن شده‌اند. این خیلی خوب است چون رقابت باعث رشد و کیفیت می‌شود. بنابراین در حوزه مراکز داده شاهد یک رشد قابل توجه خواهیم بود چون قبلاً سرمایه‌گذاری‌ها در آن با هزینه‌ای نصف آنچه امروز محاسبه می‌شود اتفاق افتاده است. این رقابت‌ها یک گشایش عمده برای صنف و برای کاربران به همراه خواهد داشت.

در حوزه اینترنت ثابت زمینی هم باید بگویم بعد از سال‌ها چالش با مخابرات در دولت سیزدهم، تصمیمی گرفته شد تا این شکافی که در ارتباطات ثابت و پایه ارتباطات فیبر هر لحظه در حال بزرگ شدن است به یک روشی برطرف شود. طبعاً از منظر دولتی و اعداد و ارقامی که اعلام می‌شود تا به هدف پوشش ۲۰ میلیون خانوار برسیم به‌هیچ‌وجه عدد کوچکی نیست. رسیدن به این عدد غیرممکن نیست اما با توجه به شرایط اقتصادی و ارزی خیلی سخت است. متاسفانه دولتمردها به قبل و بعد طرح‌ها و برنامه‌ها توجه جدی ندارند و به پیش‌نیازها و همکاری‌های سایر دستگاه‌ها اعم از وزارت کشور، استانداری‌ها و… دقت نمی‌کنند و در انتها هم در اداره ارزیابی و اندازه‌گیری و نظارت، شرکت‌های پیمانکاری را جریمه می‌کنند. ما آن‌قدری که شکاف عمیق در ثابت- به خاطر از دست دادن تکنولوژی VDSL و از دست دادن زمان اجرای فیبر- داریم در موبایل این شکاف‌ها را نمی‌بینیم. در ثابت اگر فرض بر این باشد که وزارت ارتباطات آنچه را روز ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۱ اعلام کرد- و تفاهم‌نامه‌ای هم با ما و اپراتورهای ثابت که علاقه‌مند به اجرای این طرح هستند تبادل کرد- بتواند درست و بدون قید و شرط انجام دهد، سال ۱۴۰۲ حوزه فیبر می‌تواند ۱۰ درصد گشایش و رشد داشته باشد. واقعیت این است که سرمایه‌گذاری در حوزه فیبر سودآوری و بازده ندارد. تا به امروز هم گفته‌ایم یک نمونه را برای کسب باور و اعتماد دولتی انجام می‌دهیم اما در مابقی شما از ما حمایت کنید تا طرح اجرایی شود که تاکنون این اتفاق رخ نداده است. موضوع این است که پولی که دولت قبول کرد بپردازد و مصوبه هیات وزیران را هم گرفت و ممکن است سالی دو سه هزار میلیارد تومان باشد، به قطع و یقین می‌تواند پروژه فیبر را به سمت اجرایی و جلب همکاری بخش خصوصی پیش ببرد. متاسفانه مدل اجرای این طرح به سمت اپراتورهایی رفته است که اصلاً تمایلی به انجام آن ندارند و توسعه در فیبر، بازارشان را زیر سوال می‌برد. اتفاقی که سال‌ها قبل رخ داد و اپراتورهای موبایل گفتند قیمت ۴۰ هزارتومانی را به سه هزار تومان کاهش می‌دهیم تا حجمی از بازار ثابت را بگیریم و حالا تلاش می‌کنند قیمت‌هایشان را بالا ببرند و گران کنند.

واقعیت این است که اگر آن زمان به این صورت زیاده‌خواهی نکرده بودند که بازار را بگیرند، امروز قیمت سرویس‌های ثابت و همراه توازن و تعادل بیشتری داشت.

فناپ در حوزه‌های مختلف سرمایه‌گذاری‌های کلانی کرده است. با توجه به شرایط فعلی برای کسب‌وکارهای پرریسک‌تر شما چه اتفاقی می‌افتد؟

شهاب جوانمردی مدیرعامل هلدینگ فناپوضعیت سرمایه‌گذاری ما در فناپ یک مبنای قابل اتکا دارد و آن هم این است که همان تفکر قبلی را که نگاهی جهانی به توسعه در فناپ است ادامه دهیم. معتقدم ما باید کلاً زاویه نگاه‌مان را تغییر بدهیم. اگر قرار است به این صنعت پولی وارد شود و از آن طرف پول جدیدی هم وجود ندارد و کلاً بخش کوچکی از اقتصاد کلان هستیم، باید نگاه‌مان را به طرف صنعت و اکوسیستم معطوف کنیم. به این معنی که با توجه به شرایط داخلی و همان بحث «تاب‌آوری» ممکن است منافع مالی دیگری باز شود که اگر به این صنعت کوچک ما بیاید، گشایشی در حوزه ICT هم رخ بدهد. اگر در حوزه بهره‌وری و به‌کارگیری دوباره منابع به کمک تکنولوژی و بیزینس مدل‌هایمان بتوانیم در هر حوزه‌ای مساله‌ای را حل کنیم که گوشه‌ای از عوایدی آن به حوزه ICT برگردد، باز هم می‌توانیم رشد و تداوم آن را در این حوزه شاهد باشیم.

یک بخش جدی این موضوع به خود ما فعالان صنف ICT و باورهایمان وابسته است. آن سبدی که درباره فناپ و در حوزه‌های مختلف کاری به آن اشاره کردید حتماً اتفاق نمی‌افتد بنابراین لازم است یک تغییر دیدگاه بزرگ ابتدا در فناپ رخ دهد و این اکوسیستم‌سازی باید متفاوت باشد؛ مثلاً در بیزینس فیبر به تنهایی هیچ چشم‌اندازی نمی‌بینم اما ما می‌خواهیم فیبر را توسعه دهیم تا بتوانیم سرویسی ارائه کنیم. اصل ماجرا این است که آیا ما می‌توانیم از سایر صنایع اعم از آب، برق، پتروشیمی، خودرو و نفت و… مثلاً دو هزار میلیارد دلار به صنعت ICT بریزیم یا نه؟

بنابراین دیدگاه‌هایی که تمایل به ساخت ثروت از داخل حوزه ICT دارند به حاشیه می‌روند؟

شهاب جوانمردی مدیرعامل هلدینگ فناپحداقلش این است که نباید در اولویت باشند. اگر می‌خواهیم تاب‌آور باشیم و بیزینس‌مان تداوم پیدا کند باید کمی از رویاهایمان فاصله بگیریم و واقع‌نگر باشیم. اگر تغییر نگاه اتفاق بیفتد، می‌توانیم در یک چشم‌انداز طولانی‌تری به رشد صنعت ICT و ثروت‌زایی خودش برسیم.

آیا شما هم با مجموعه این تحلیل‌ها از وضعیت فعلی اپراتورها، که آن را ناشی از تصمیمات غلط گذشته و فقدان آینده‌نگری می‌بینند و از همین رو آینده‌ای مبهم در ۱۴۰۲ در انتظارشان است، موافقید؟

یاسر رضاخواه مدیرعامل رایتلصد درصد با این حرف‌ها موافقم و معتقدم آنچه امروز می‌بینیم ناشی از فقدان تصمیمات درست در گذشته است و اگر این تصمیمات با همان چارچوب‌های غلط گذشته ادامه پیدا کند در آینده هم وضعیت بهتری نداریم.

آیا این روند غلط را متاثر از حوادث اخیر در سال ۱۴۰۱ می‌دانید یا ریشه آن را در قبل‌تر از این ماجراها می‌بینید؟

یاسر رضاخواه مدیرعامل رایتلمن بیش از ۲۲ سال است که در صنعت مخابرات کشور فعالیت می‌کنم. صنعت ICT نیز مانند صنایع دیگر اقتصادی دارد که وقتی سرکوب می‌شود و عقلانیت را از آن دور می‌کنید طبیعی است این اتفاقات رخ می‌دهد. معلوم است وقتی برخلاف رویه جهانی ترافیک موبایل ما از ثابت بیشتر است، شکاف‌های عمیق و به تبع آن مشکلات بیشتری را متحمل می‌شویم.

کابوس خیلی از بیزینس‌ها و کاربران قطع شدن اینترنت است که بار روانی آن را از کیفیت بد اینترنت گرفته تا سر و کار داشتن با انواع وی‌پی‌ان‌ها متحمل می‌شوند. با وضعیتی که دچارش هستیم، به نظرتان این رویای حاکمیت که به سمت اکوسیستمی پیش برویم که ارتباطی جهانی نداشته باشد و نیازهایش را داخلی مرتفع کند،‌ امکان‌پذیر است؟

یاسر رضاخواه مدیرعامل رایتلمن فقط از جنبه فنی و اقتصادی به این سوال جواب می‌دهم چون معتقدم این سوال جنبه‌های فرهنگی و اجتماعی زیادی دارد. از نظر فنی نمونه‌های مشابهی داریم که چنین محدودیت‌هایی چه نتایجی داشته‌اند. مثلاً در VOD الآن داریم نتایج این محدودیت را می‌بینیم. طبعاً کاربر در برابر سرویس بی‌کیفیتی که می‌گیرد سرویس‌دهنده را مقصر می‌داند و پیچیدگی‌های بین راهش مثل همان وی‌پی‌ان یا ضعف اپلیکیشن و… را نمی‌بینید. ما الآن حملات شدید DDoS روی اینترنتی داریم که زیرساخت شبکه خودمان را تامین می‌کند، اینها را هم از ناحیه ما می‌بینند. به طور کلی من به وضعیت آینده بدبینم و صرفاً همین بحث الزام «تاب‌آوری» اینترنت و صنعت ICT است که اندکی امیدواری محتاطانه به من می‌دهد. به قول آقای جوانمردی، نگاه غالب امروز اقتصادی نیست و در جاهایی شانس داریم تا این تاب‌آوری را تداوم بدهیم؛ اول اینکه کشور مسائل بزرگی دارد که فناوری می‌تواند آن را حل کند. به نظرم باید در مقابل بدبینی به IOH در آینده این خوش‌بینی را به IOT داشت و زودتر به سراغ این کارها رفت. ما یک هلدینگ از مجموعه ۹ هلدینگ زیرمجموعه شستا ‌هستیم که مسائل و مشکلاتی که داریم به‌هیچ‌وجه در سایر هلدینگ‌‌های نفت و گاز و سیمان دیده نمی‌شوند. مشکل عمده این هلدینگ‌ها قطع برق در تابستان و زمستان است. ما اگر بتوانیم یک راهکار فناورانه برای رفع این مشکل پیدا کنیم یک عدد میلیارد دلاری را به صنعت ICT تزریق می‌کنیم. اگر در صنعت ICT یک بار برای همیشه با رویای سودآوری از IOH خداحافظی کنیم و زاویه نگاه‌مان را تغییر بدهیم و به راه‌حل تکنولوژی در سایر صنایع اعم از مصرف آب، منابع محیط‌زیستی، کشاورزی و… بپردازیم، حتماً موثرتر، مفیدتر و سودآورتر خواهیم بود.

ضمن اینکه فراموش نکنید ورود به این حوزه‌ها هم پیچیدگی‌ها، مقاومت‌ها و لابی‌هایی در سطوح بالای خودشان را دارد.

مثلاً بزرگ‌ترین شرکت‌های نیروگاهی ما با ورود تکنولوژی و فناوری به این حوزه مشکل دارند و معتقدند اگر مصرف کم شود، آنها نمی‌توانند نیروگاه جدید بسازند و جالب‌تر اینکه از سال ۹۶ تابه‌حال نیروگاه جدیدی هم در کشور ساخته نشده است. شاید آنها هم از ساخت نیروگاه جدید ناامید شده باشند و به سمت هوشمندسازی نیروگاه‌های فعلی پیش ‌بیایند که اتفاق خوبی است.

سال ۹۶ که همراه اول بودم بیزینس‌مدلی ساختم برای مشکلات حوزه برق که در آن مشخص شده بود ما نیروگاه‌ها را فقط برای تامین برق چهار هفته از سال می‌سازیم. این کار در کجای دنیا انجام می‌شود؟ اوج مصرف و میانگین صادرات هفتگی۶۰ درصد است در حالی که این عدد در ژاپن ۹۲ درصد و در دنیا ۸۰ درصد است. با هوشمندسازی می‌توان همه این مشکلات را برطرف کرد.

میزگردی با حضور مدیران ارشد صنعت ارتباطات و فناوری اطلاعات درباره سال ۱۴۰۲

چطور در غیاب محتوایی که مخاطب می‌خواهد و حاکمیت به طور رسمی و غیررسمی با آن مشکل دارد، می‌توان تقاضایی برای محتوا ایجاد کرد که شما بتوانید زیرساخت نگهداری آن را فراهم کنید؟

شهراد یوسفی‌زاده مدیرعامل آسیاتکاگر نسبت‌های دیتاسنتر تاکنون کار کرده و رشد داشته به این دلیل است که حاکمیت روی آن مجوز یا تعرفه خاصی ندارد و صرفاً گیت‌وی آن را بنا بر درخواست اپراتور نظارت می‌کند. واقعیت این است که جنس تلکام و ارتباطات به دلیل انحصاری که در آن وجود داشت و سازمان تنظیم مقررات نتوانست آن را به یک رقابت سالم تبدیل کند و ساختار صداوسیما و ساترا هم این اجازه را نداد، یک حوزه سوخته است. اگر صداوسیما را به عنوان یکی از بازیگران متصل به حاکمیت در کنار سایر بازیگران حوزه محتوا بپذیریم، باید منتظر اتفاقی مشابه آنچه در حوزه سیم‌کارت اتفاق افتاد باشیم به‌ طوری ‌که با آمدن ایرانسل ساختار و بیزینس‌مدل، چارت و کیفیت همراه اول تغییر یافت. من اعتقاد دارم در این حوزه زمینه‌هایی بارور می‌شوند و قابلیت رشد دارند که ما بیشتر از سه چهار بازیگر با سهم بازار متناسب داشته باشیم. آنجاست که رقابت به خوبی شکل می‌گیرد. مشکلی که در انجمن VOD و عدم مقبولیت اعضای کوچک‌تر داشتیم همین بود که معتقد بودند دو بازیگر بزرگ در این انجمن صرفاً به نفع خودشان مذاکره می‌کنند و چیزی به آنها نمی‌رسد.

خب همین یکی دو بازیگر را هم حاکمیت قبول نمی‌کند. راهکار چیست؟

شهراد یوسفی‌زاده مدیرعامل آسیاتکمن فکر می‌کنم اگر چند بازیگر با سهم متناسب از بازار داشتیم نه آن دو بازیگر به خودشان این‌قدر غره می‌شدند که به روش غلط جلوی حاکمیت بایستند و نه هزینه تولیدات تا این حد بالا می‌رفت و… فکر می‌کنم در یک سال آینده یک تغییر اساسی متکثرانه در حوزه VOD خواهیم داشت و بخشی از مسائل به سمت پویایی سرویس می‌رود.

طبعاً در آینده نزدیک بسیاری از پلتفرم‌های داخلی با حمایت حاکمیت به سمت پوشش نیازهای مارکتینگ در کنار نیازهای ارتباطی جامعه پیش می‌روند. در چنین شرایطی شرکت‌هایی مثل شما که به هر دو طرف سرویس می‌دهید چطور زمین بازی خود را انتخاب می‌کنید که نه آب به آسیاب محدودیت‌ها بریزید و نه از توسعه سرویس‌های داخلی جلوگیری کنید؟

مهدی فروغی مدیرعامل یکتانترویکرد ما در گذشته این بود که همواره از مجموعه‌های داخلی و خارجی‌ای که می‌خواهند ابزار مارکتینگ کسب‌وکارها را فراهم کنند حمایت کنیم و آنها را پوشش بدهیم و حتی آن را محدود به وب ندانستیم و وارد حوزه شبکه‌های اجتماعی و… شدیم. این تصمیم‌گیری که کسب‌وکارها در حوزه مارکتینگ همچنان سرمایه‌گذاری کنند یا نه یا از کدام سرویس‌ها استفاده کنند به سیاست‌های مارکتینگ خود آنها برمی‌گردد. الآن که با هم صحبت‌ می‌کنیم برندهایی داریم که کلاً کار مارکتینگ و ارتباطاتی خودشان را بعد از شروع اعتراضات قطع کرده‌اند، بعضی‌ها را داریم که روی عملکرد و پرفورمنس در فضای مارکتینگ تمرکز کرده‌اند و بعضی‌ها را داریم که دارند کارهای ارتباطی را با ابزار دیگری پیش می‌برند. رویکرد ما این است که در همه این حوزه به مخاطبانی که علاقه‌مندند خدمات بدهیم.

این سوال از این رو مهم است که کاربر رشد و نمو استارت‌آپ‌ها را خارج از فضای حاکمیت می‌بیند. به نظر می‌رسد کار روی پلتفرم‌های داخلی امروز به یک شجاعت مضاعف یا حداقل آمادگی برای واکنش‌های نقدآمیز نیاز دارد. این‌طور نیست؟

مهدی فروغی مدیرعامل یکتانتبه نظر من چه در پلتفرم‌های داخلی و چه خارجی، کسب‌وکارها به دنبال فعالیت اقتصادی و تجاری خودشان هستند. یک مقدار این سوال به بازگشت سرمایه کسب‌وکارها برمی‌گردد که طبعاً متاثر از اثر شبکه‌ای و تجمع کاربران است. آنچه می‌بینیم این است که اثر شبکه‌ای در اینستاگرام را در هیچ پلتفرم داخلی‌ای نداریم. برای سال ۱۴۰۲ هم باید منتظر بود و دید در پلتفرم‌های داخلی این تجمع کاربر رخ می‌دهد یا نه.

توصیه‌‌تان به صاحبان کسب‌وکار یا مخاطبی که این مصاحبه را می‌خواند چیست؟

شهاب جوانمردی مدیرعامل هلدینگ فناپکسانی که تصمیم می‌گیرند کسب‌وکارشان را در سال ۱۴۰۲ استارت بزنند باید با چشم باز دست به انتخاب بزنند. کلیدواژه «تاب‌آوری» در این باره بسیار پراهمیت است و نباید سمت مقایسه درآمدی با سایر حوزه‌ها بروند. باید نگاه تحول‌گرایانه و بازتعریفی داشته باشند و مجدداً سبد ریسک‌هایشان را شناسایی کنند. من سال‌های گذشته ریسک‌های رگولیشن را جدی می‌دیدم در حالی که الآن ریسک‌های HR را جدی می‌دانم.

یاسر رضاخواه مدیرعامل رایتلضمن اینکه همه آنچه را آقای جوانمردی گفت تصدیق می‌کنم در یک جمله می‌گویم: «طاقت بیار رفیق!» فکر نکنند همه چیز تمام شده، فردا حتماً یک روز و فرصت جدید است. با وجود بدبینی‌ای که به مدل اقتصادی اینترنت دارم معتقدم ICT باید به سمت مساله‌محوری و IOT پیش برود که با توجه به حجم مشکلات و مسائل در کشور این نگاه زودتر تحقق خواهد یافت.

مهدی فروغی مدیرعامل یکتانتفکر می‌کنم داشتن نگاه واقع‌بینانه در اکوسیستم دیجیتالی واجب است. در سال‌های قبل در تعریف استارت‌آپ و تجارت الکترونیکی همه توجه‌ها به نمودار رشد چوب هاکی و… بود اما الآن فکر می‌کنم تمرکز بر نگاه سودآوری در استارت‌آپ‌ها و اکوسیستم آن نسبت به ستاپ کردن، بسیار لازم است.

این مطلب در شماره ۱۱۰ پیوست منتشر شده است.

ماهنامه ۱۱۰ پیوست
دانلود نسخه PDF
https://pvst.ir/ea8
آرش برهمندتحریریه

    روزنامه‌نگاری را از ابراراقتصادی شروع کردم و مدت کوتاهی در شرق، همشهری نوشتم و در برنامه‌های تلویزیونی فناوری اطلاعات کار کردم. در مورد فناوری و تاثیرش بر زندگی و کسب و کار می‌نویسم و تاریخ شفاهی و استارت‌آپ‌ها از حوزه‌های مورد علاقه من هستند. معتقدم رسانه پل مهمی است میان انسان‌ها، تصمیم‌سازها و کسب و کارهای جهان امروز.

    تمام مقالات

    یک دیدگاه

    1. مصاحبه بسیار جالبی بود . لذت بردم . خیلی جالب است که حاکمیت چشم خود را به این حوزه اصلی بسته و در سدد کوچک سازی آن است تا گسترش آن ،وسیع سازی این حوزه می تواند مشکلات بسیاری را در شرایط تحریمی حال رفع کنئ

    ارسال دیدگاه

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    *

    برای بوکمارک این نوشته
    Back To Top
    جستجو