صنعت ارتباطات و فناوری اطلاعات مانند دیگر صنایع و رشتهها، مملو است از اسناد بالادستی…
۹ مهر ۱۴۰۳
وقتی میترسید چه واکنشی از خود نشان میدهید؟ مردم در مقابل ترس واکنشهای مختلفی از خود نشان میدهند؛ برخی سعی در حذف موضوعی دارند که برایشان رعبآور است. برخی اصلاً سراغش نمیروند و برخی سعی میکنند دلایل ترسشان از موضوع خاص را بشناسند و با آن مقابله کنند. اما بیشک اولین برخورد اکثر مردم در مقابل ترس یکسان است. همه سعی میکنند در ابتدا نادیدهاش بگیرند و تفاوت برخوردها زمانی نمود مییابد که با موضوع وحشتآور مواجه میشوند.
تقریباً تمامی موضوعات ناشناخته میتوانند چنین وضعیتی به وجود آورند. در مرحله اول تلاش میکنیم آن را نادیده بگیریم و پس از مدتی که به اجبار با آن مواجه میشویم سعی در حذف آن داریم.
برخورد با تجمیعکنندگان خدمات پرداخت یا واسطهای پرداخت نیز تقریباً چنین شرایطی داشت. در ابتدا همه آنها را نادیده گرفتند و پس از مواجهه با آنان سعی کردند حذفشان کنند. به نظر میرسد اینگونه برخوردها به دلیل ناشناخته بودن ابعاد مختلف موضوع برای سیاستگذاران این بخش است.
بسیاری از سیاستگذاران این حوزه این موضوع را نمیشناسند و مزایا یا معایب آن را نمیدانند، از همین رو با آن مخالفت میکنند. در اصل مخالفتشان به دلیل خدماتی که ارائه میدهند نیست؛ به علت هراس از ناشناختهها و ترس از مشکلاتی است که فعالیتهای نوظهور و جدید به همراه میآورند. در واقع قانونگذار یا مسئولان مربوطه در بخشهای مختلف چون پدیدههای جدید را نمیشناسند و نگران عدم کنترل لازم بر پدیدههای جدید هستند در برخورد اول با آن مخالفت میکنند. موضوع را نمیشناسند، تبعات اجرایی شدن آن را نمیدانند، به تبع خطرات ناشی از آن و چگونگی برخورد با آن را نیز نمیشناسند، از همین رو با آن مخالفت میکنند.
بیشک بیتوجهی برخی از تجمیعکنندگان خدمات پرداخت به قوانین کشور و ریزهکاری فعالیتهای پولی و مالی کشور موجب بروز برخی نگرانیها در مجموعه بالادستی کشور شده است اما امکان برخورد با این تخلفات بدون فیلتر شدن این تجمیعکنندگان نیز وجود دارد. فیلتر کردن این فعالیت شاید در بدو امر موجب برخورد با تخلفات صورتگرفته شود اما راهحل نهایی نیست. یک مسکن کوتاهمدت است. یک نوع پیشگیری وضعی و موقتی است. در چنین شرایطی تنها کسانی آسیب میبینند که بهدنبال کسب و کار سالم بودهاند. متخلفان بیشک راههای دیگر و حتی پیچیدهتری را آزمایش خواهند کرد و به تبع شناساییشان مشکلتر خواهد شد؛ در صورتی که با یک نظارت جامع میتوان کنترل کافی و جامعی روی این کسب و کارها داشت.
در این مدت این سوال برایم همواره تکرار شده است که اگر جرم پولشویی توسط یکی از مشتریان بانکها در یکی از شعبههای بانکی صورت گیرد و پس از مدتی این تخلف شناسایی شود، آیا آن بانک تعطیل میشود؟ یا اگر اختلاسی در شعب بانکی صورت گیرد چه برخوردی با آن شعبه میکنند؟
برخوردهای متفاوت با چنین پدیدههایی نشان میدهد ما از بانکها نمیترسیم زیرا ساز و کار فعالیتشان و چگونگی مواجهه با آنها را میشناسیم، از همین رو با تخلف صورتگرفته در این ساختار هر چقدر هم بزرگ باشد برخورد میکنیم اما به دلیل ناشناخته بودن پدیدههای نوظهور از جمله تجمیعکنندگان پرداخت با کمترین تخلفی در مقایسه با تخلفهای دیگر، تصمیم میگیریم آنها را حذف کنیم