skip to Main Content
محتوای اختصاصی کاربران ویژهورود به سایت

فراموشی رمز عبور

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

ثبت نام سایت

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ وارد شوید

فراموشی رمز عبور

وارد شوید یا عضو شوید

جشنواره نوروزی آنر

کسب‌و‌کار

تحریریه پیوست

انتخاب سردبیر

آیا نئوبانک در ایران هویت مستقل دارد؟

تحریریه پیوست

۳ اسفند ۱۴۰۱

زمان مطالعه : ۸ دقیقه

تاریخ به‌روزرسانی: ۹ اسفند ۱۴۰۱

آیا در ایران نئوبانک داریم؟ این سوالی است که می‌تواند موفقیت یا ناکامی بسیاری از استارت‌آپ‌هایی را که برای ایجاد نئوبانک تلاش می‌کنند مشخص کند. بانک مرکزی از نئوبانک‌ها و هر نهاد مالی دیگری که شکل می‌گیرد می‌ترسد و این دلیلی است که نئوبانک در ایران با استانداردهای جهانی مطابق نیست و فعالیتش کاملاً با قوانین بانک مرکزی همسو است نه قوانین ذاتی خود نئوبانک.

محسن زادمهر در ایستگاه پیوست با تایید اینکه در ایران ما نئوبانک بر طبق استانداردهای جهانی نداریم گفت: طبق معیارهای جهانی نئوبانک در ایران وجود ندارد و این به دلیل فشار رگولاتوری و همچنین مواجهه بانک‌ها با شکل‌گیری نئوبانک‌هاست. من همیشه از کارهایی که خودم و حتی رقبا انجام داده‌ایم دفاع می‌کنم زیرا بر اساس شرایط و فضایی که برایمان فراهم بود بهترین کاری را که مقدور بوده است عملی کرده‌ایم ولی در واقعیت اگر بخواهیم نئوبانک داشته باشیم، نئوبانک یک فضای استارت‌آپی است که اساساً فاندرها و سرمایه‌گذارها خارج از یک بانک شکل می‌گیرد. اما ما به دلیل اینکه در یک فضای رگولاتوری و در دل یک بانک هستیم طبق قوانین کلی بانک مرکزی پیش می‌رویم پس آن نئوبانک ایده‌آلی که ما مد نظرمان است و در دنیا می‌بینیم در ایران نیست ضمن اینکه رگولاتور نئوبانک را با شرایط مذکور به رسمیت نمی‌شناسد.

محسن زادمهر مدیرعامل بانکینو
محسن زادمهر مدیرعامل بانکینو

زادمهر در پاسخ به این سوال که چرا از ابتدا اسم نئوبانک روی خودشان گذاشتند توضیح داد: زیرا ما از ابتدا مسیر درست نئوبانک را رفتیم و تفکر ما یک تفکر کاملاً نئوبانکی بوده است ولی اینکه می‌پرسید آیا یک نئوبانک واقعی داریم یا نه می‌گویم خیر. تنها تفاوت‌مان هم بحث ساختار سهامداری و نوع نگاه رگولاتور است. مثلاً اگر الآن رگولاتور اراده کند، ده‌ها نئوبانک شکل می‌گیرد. نئوبانک واقعی زمانی شکل می‌گیرد که فرد اراده کند بیزینس این‌چنینی راه‌اندازی کند بدون اینکه وابستگی کامل از لحاظ سهامداری یا لایسنسی به یک بانک داشته باشد.

او تشریح کرد که بانک مرکزی از نئوبانک‌ها و هر نهاد مالی جدیدی که شکل می‌گیرد می‌ترسد و به نظرش دلیل آن هم دغدغه رگولاتوری بودن بانک مرکزی است؛ هر نهاد مالی که به عموم مردم سرویس می‌دهد نیاز یه رگولیشن دارد البته در ایران تجربه موسسه مالی اعتباری که تجربه بدی هم بود باعث ترس رگولاتور شده است که با مراعات بیشتری گام بردارد.

مدیرعامل بانکینو درباره نگاه رگولاتوری به موسسات مالی اعتباری و نئوبانک‌ها گفت: موسسات مالی اعتباری اول مجوزها را گرفتند و بعد مشکلات مالی آنها آشکار شد. یعنی شاید رگولاتوری می‌ترسد در ابتدا خیلی‌ها دنبال تاسیس نئوبانک باشند و بعد مشکلات آغاز شود. مثلاً فرد برای نئوبانک پنج میلیون کاربر می‌گیرد و بعد بانک مرکزی توانایی کنترل ندارد یعنی یک کسب‌وکاری که ۱۰ میلیون کاربر دارد به سمت کسب‌وکاری رفته که رگولاتور مخالف است.

زادمهر درباره اینکه چرا هر نئوبانکی خود را زیرمجموعه بانکی می‌آورد توضیح داد: این زیر نظر بانکِ دیگر رفتن شاید الآن مشکل را حل کند اما در درازمدت مانع نوآوری می‌شود زیرا فلسفه اصلی نئوبانک دیسترابشن (برهم زدن نظم) است و موضوع دیگر در این بحث رفتن به سوی بازتعریف سیستم بانکی است. همه ماهایی که در بازار هستیم تحول دیجیتالی خود را فقط در لایه تجربه مشتری دیدیم و در کسب‌وکار نتوانسته‌ایم کار زیادی انجام دهیم.

او درباره موفق‌تر بودن نسل اول در نئوبانک‌ها نسبت به نسل‌های بعدی تشریح کرد: من فکر می‌کنم ما نسل اولی‌ها نمونه جهانی را بنچمارک می‌کردیم و کمی جسورانه‌تر وارد این فضا شدیم. ما با علم به اینکه رگولاتور احراز هویت غیرحضوری را به رسمیت نمی‌شناخت، شروع به الگوبرداری از این فرایندها کردیم و سعی کردیم با رگولاتور تعامل کنیم و به آن اثبات کنیم که این روش‌های احراز هویت غیرحضوری در بازار جواب می‌دهد اما آنهایی که بعداً وارد شدند الگویشان متفاوت شد؛ آنها اجازه دادند اول رگولاتور بخشنامه بدهد و بعد شروع به کار کردن کنند. این مدل فکری در دیسترابشن جواب نمی‌دهد، یعنی مدلی که فرد منتظر باشد رگولاتور فرش قرمز پهن کند و همه شرایط را مهیا کند، بخشنامه هم بدهد و بعد در قالب آن شروع به کار کند این مدل نه فقط در ایران که در دنیا هم کسب‌وکارهای بزرگ این مدلی شکل نگرفته است. من می‌گویم نسل اول با نیت دیسترابشن وارد بازار شد یعنی می‌دانست این مسائل سرجایش نیست اما سرمایه‌گذاری کرد و سعی کرد رگولاتور را توجیه کند.

محسن زادمهر دلیل تمایل نسل جدید به شعبه‌های دیجیتالی را تا حدی فشارهای بانک مرکزی می‌داند. او در این باره توضیح داد: نسل جدید که شرایط پرفشار رگولاتوری را بر نسل قدیم دیدند، ترجیح دادند به سمت شعبه دیجیتالی سوق پیدا کنند اما فکر می‌کنم این تفکر کار غلطی را به همراه دارد زیرا ما نباید از بستر نئوبانک کوتاه بیاییم. عملاً بانک مرکزی سعی دارد فضای نئوبانک را به سمت یک اپلیکیشن سوق دهد گویا نمی‌خواهد برای فضای نئوبانک یک هویت مستقل قائل باشد. پس اسم این نئوبانک نیست زیرا این نوع نئوبانک حتی نمی‌تواند با پولی که در اختیار دارد فعالیتی کند. هویت مستقل باعث می‌شود بستر شکل بگیرد و کار به سمت موفقیت پیش برود در غیر این صورت محکوم به شکست است. اولین مولفه مستقل بودن بحث دخل و خرج است. از روز اول ما درآمدزایی را رصد می‌کردیم و به مقوله سودآوری توجه ویژه‌ای داشتیم. اما الآن بانک‌های زیادی می‌بینیم که بیزینس‌مدل خاصی ندارند و صرفاً دنبال باز کردن حساب برای بانک هستند.

او درباره تحقق اهداف بانکینو گفت: تا پارسال صد درصد اهداف‌مان محقق شد و کمی جلوتر از پیش‌فرض‌مان هم بودیم اما امسال خیلی راضی نبودم و انتظارم خیلی بیشتر از این چیزی که هست بود. دلیل بخشی از این نرسیدن خودمان بودیم و بخشی هم به خاطر فضای اجتماعی بود. اما به صورت کلی من به این فضا خیلی خوش‌بینم زیرا مارکت در حال بزرگ‌تر شدن است. اگر سه سال پیش ما بازار هدف را مثلاً یک میلیون نفر تخمین می‌زدیم الآن ۶-۷ میلیون نفر است؛ زیرا بازار بزرگ شده و این بزرگ شدن صرفاً حاصل تلاش ما نبوده است؛ فضای جامعه به این سمت رفته است یعنی به خاطر مجموع اتفاقاتی که در این دو سه سال اخیر افتاده جامعه نیاز بیشتری به نئوبانک پیدا کرده است.

او درباره کم شدن فعالیت و برنامه توسعه بانکینو گفت: ما از ابتدا به دلیل اینکه یک هویت مستقل برای بانکینو متصور بودیم و سعی داشتیم آن را یک کسب‌وکار مستقل به حساب آوریم سود و زیانش برایمان مهم بود. اوایل شروع کار خیلی  چالش داشتیم که این کار چقدر می‌تواند برایمان سودآور باشد. ما در گام اول فقط تلاش‌مان این بود که حجمی کاربر بگیریم و این ایده‌ها و بیزینس‌مدلی که داریم ببینیم درست جواب می‌دهد یا نه که در این قسمت خیلی موفق بودیم اما در گام بعدی که باید اسکیل می‌کردیم درگیر مسائلی شدیم و نتوانستیم به آن صورت که باید، اسکیل کنیم. ما در بانکینو سعی کردیم به سمت فایننشال اکوسیستم برویم و زیرساختی درست کنیم و تلاش‌مان روی ویست ‌منیجمنت باشد نه پی‌اف‌ام. در بحث پی‌اف‌ام فرد درگیر اسپندینگ اکانت است که به مخاطب کمک کند بهتر هزینه‌هایش را مدیریت کند؛ اما در بحث ویست منیجمنت درگیری بر سر این است که مخاطب‌هایی که می‌آیند وضع مالی‌شان بهتر است و در بازه‌های زمانی پول مازاد دارند و می‌خواهند سرما‌یه‌گذاری کنند.

محسن زادمهر درباره تفاوت نگاه بانک مادر با نئوبانک توضیح داد: یک تفاوت بزرگ این است که بانک خاورمیانه بیشتر هدفش بانکداری شرکتی است و به شرکت‌ها سرویس می‌دهد اما ما بیشتر ریتیل (بانکداری خرد) کار می‌کنیم؛ ریتیلی که مدنظر ماست مثل فعالیت با قشر کارمند است. ما بیشتر طبقه متوسط را هدف قرار دادیم.

زادمهر در مورد حوزه‌های بانکینو و یکی از اهدافش که مدیریت سرمایه افراد است توضیح داد: در چنین شرایطی مردم خیلی بیشتر به مدیریت سرمایه احتیاج دارند. در این رنج ما سعی می‌کنیم ابزارهای خوبی را بیاوریم. ما در سه حوزه کلی در بانکینو فعالیت می‌کنیم: حوزه مانی مارکت، ویست منیجمنت و لندینگ. در همه این موارد راضی بودیم و مجموع ایده‌هایمان محقق شد. زیرساخت اول رضایت‌بخش بود زیرا توانستیم حساب‌های زیادی با منابع مدنظر پیدا کنیم. در گام دوم که دیدیم چند صد هزار حساب و منابع داریم تلاش کردیم تسهیلات بدهیم و این تسهیلات بدون ضامن، غیرحضوری و زیر ۱۰ دقیقه بود. این مرحله هم به خوبی پیش رفت. مجموعاً بیش از ۳۰۰ میلیارد تسهیلات دادیم و نرخ نکول هم زیر پنج درصد با سقف ۱۰ میلیون تومان بود. گام سوم بحث ویست منیجمنت بود. این ابزارها را که لانچ کردیم نه تنها منابع این سمت کمتر نشد که بیشتر هم شد؛ و در نهایت چند صد میلیارد منابع در حوزه مانی مارکت‌ها و ویست منیجمنت جمع شد.

او در نهایت درباره رویکرد رگولاتوری در خصوص آینده نئوبانک‌ها و خوش‌بینی‌ای که در این حوزه دارد گفت: من به صورت کلی به آینده دنیا خوش‌بینم. تکنولوژی در همه لایه‌ها به پیشرفت جهان خیلی کمک کرده است. نگاهی که به دیجیتال بانک و نئوبانک دارم این است که این فضا یک حباب زود گذر نیست. این آینده بانکداری است. یک ثروت عظیمی از نسل‌های گذشته به نسل جدید منتقل می‌شود. مدل فکری این نسل جدید با نسل قدیمی خیلی فرق دارد، مواردی که برای نسل قدیم ارزش بود برای نسل Z نیست و یکی از مشکلاتی که داریم این است که نسل Z را به رسمیت نمی‌شناسیم و این غلط است زیرا در نهایت این نسل می‌تواند از این ثروت استفاده بجایی بکند.

https://pvst.ir/e8g

0 نظر

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

برای بوکمارک این نوشته
Back To Top
جستجو