درسهای وارثان استیو جابز برای ما
۸ خرداد ۱۳۹۵
زمان مطالعه : ۵ دقیقه
شماره ۳۴
تاریخ بهروزرسانی: ۴ آبان ۱۳۹۸
اپل غول دنیای فناوری، از آخرین ماه سال گذشته میلادی تاکنون درگیر اختلافی با مقامات قضایی و پلیس آمریکا بر سر رمزگشایی از یک دستگاه آیفون 5C بوده است؛ ماجرایی که درسهای متعددی از حیث حاکمیت قانون و رعایت حقوق بشر داشته است. ماجرا به طور خلاصه این است که بعد از کشتار در سن برناردینو که به اعضای گروههای تکفیری نسبت داده شد، مقامات مسئول در امر تحقیق پیرامون این کشتار از اپل خواستند در رمزگشایی گوشی آیفون یکی از مظنونان حمله به آنها کمک کند. این درخواست بعداً با یک قرار قضایی به این شکل تغییر کرد که حتی در صورت عدم همکاری اپل، مقامات پلیس بتوانند از طرف سومی برای شکستن این قفل استفاده کنند. پس از اینکه به شکل نامعلومی، مسئولان پلیس توانستند قفل این گوشی را بشکنند، کار دیگر به دعوایی قضایی علیه اپل نکشید چرا که اپل در طول همه این مراحل حاضر نشده بود با پلیس و مقامات قضایی همکاری کند و حتی الان ممکن است با شکایت قضایی، مدعی شود که آنها باید شیوه شکستن قفل را اعلام عمومی کنند. حال بیایید با هم درسهای این ماجرا را مرور کنیم. نخستین درس، بدون شک حاکمیت قانون است. حاکمیت قانون در یک معنا، مقابل حاکمیت زور است و به این معناست که قرار نیست کسی که ضمانت اجرای دولتی در اختیار دارد یا حتی مظاهر لخت و عریان زور مثل اسلحه را در اختیار دارد، امورات جامعه را مقدر کند بلکه امورات جامعه بر مبنای نظر عمومی که از طریق مجلس قانونگذار به منصه ظهور میرسد؛ تقدیر میشود و آنگاه از آن زور به عنوان ضمانت اجرای این قواعد استفاده خواهد شد. از این روست که تلاش مقامات پلیس و اجرای قانون، برای اینکه بتوانند همکاری اپل را جلب کنند در دو مرحله ابتدا با تقاضا و سپس از طریق الزام با رای...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.
وارد شویدعضو نیستید؟ عضو شوید