توسعه فضای استارتآپی کشور و شرکتهای دانشبنیان طی نیمه اول دهه ۹۰ این انتظار را…
۹ آبان ۱۴۰۳
«عده انتخابشدگان ملت در بلاد ایران متناسب با جمعیت سکنه آن بلد است و از هر ایالتی شش یا دوازده نفر موافق صورت ذیل باید انتخاب شود مگر تهران که عده انتخابشدگان آن به موجب تفصیل ذیل است: شاهزادگان و قاجاریه چهار نفر علما و طلاب چهار نفر تجار ده نفر ملاکین و فلاحین ده نفر اصناف از هر صنف یک نفر جمعا سی و دو نفر میشوند.»
ماده ششم نظامنامه انتخابات (اصنافی) مجلس شورای ملی – هجدهم شهریور 1285
106 سال پیش از هر یک از صنوف صراف، نجار، بزاز، خیاط، زرگر، بلور فروش، قصاب، علاقبند، معمار، دلال، آهنگر، عطار، کفشدوز، خباز، کلاهدوز، کبابی، خراز، سراج، عصار، مسگر، صحاف، سمسار، قهوهچی، سلمانی، گیوهفروش و حصیرباف نمایندگانی به نخستین دوره مجلس شورای ملی راه یافتند؛ مجلسی که دو سال بعد به توپ بسته شد. مجلس اول با ساختاری صنفی و در همین دوران کوتاه قانون بلدیه، قانون مطبوعات، قانون انجمنهای تجاری، قانون رشوه و مجازات آن و چندتایی دیگر را به تصویب رساند.
تشکلهای صنف سنتی تا سقوط آخرین پادشاه با نوسانها و بالا و پایین رفتنها به حیات خود ادامه دادند. در فضای بسته آن روزها دستهای مبارز شدند، دستهای دیگر سرسپرده و در هر دو حال از کار صنفی چندان خبری نبود.
پس از پیروزی انقلاب و گذار از سالهای پرتلاطم ابتدایی، تشکلهای صنفی در قالب تعاونیها شکل گرفتند. تعاونیهای صنفی بیشتر برای توزیع منصفانه امکاناتی که در دوران جنگ تحمیلی نادر و محدود بود، شکل گرفتند و نقش موثری در نظام توزیع و سهمیهبندی که الزام آن روزها بود، داشتند.
با خاتمه جنگ و پررنگتر شدن نقش بخش خصوصی در اقتصاد و اجرای راهبرد انقلابی سپردن کار مردم به مردم در سالهای آغازین دهه 70، تشکلهای صنفی پا به عرصه وجود گذاشتند. این تشکلها برخلاف اسلاف خود اصرار داشتند سیاسی نباشند که البته نبودند. زمانه عوض شده بود و تعریف صنف هم از دکانداری به شرکتداری تغییر کرده بود.
انجمنها، اتحادیهها، سندیکاهای جدیدی شروع به کار کردند. در حرفههایی که خود تازه بودند هم نهادهای صنفی با دیدگاههای گوناگون تشکیل شدند. کم و بیش همه ادعای هماندیشی و دفاع از منافع اعضا را داشتند. گروهی توفیق خدمت یافتند و گروهی نه. دستهای همراهانی در دولت داشتند و رشد کردند و دستهای در موضع منتقد ماندند. دولت که عوض میشد، نقشها هم بر عکس میشد. تشکلها تحت تاثیر شرایط اقتصادی و عوامل موثر درونی و بیرونی بزرگ و کوچک شدند و روزی در هم ادغام، روز دیگر دوپاره و دچار انشعاب شده، برخی ماندند و برخی رفتند.
در این دوران، واژه جدید «فعال صنفی» وارد فرهنگ ما شد. برای خدمت به همکاران و البته گاه در جستوجوی نام یا نان طبقهای از مدیران صنفی به وجود آمدند که با دوستان خود مروت داشتند اما از مدارا با دشمنان خبری نبود. کسانی مدیریتشان بیزوال بود و دستهای میرفتند اما پس از تدارک جانشین خود. دستهای جمع میشدند تا مدیران وقت را یکباره به زیر بکشند و کمی بعد خود گرفتار همین ماجرا میشدند. سالهایی سپری شده و فراز و فرودهایی، تا تجربه کار صنفی شرکتدارها هم بیشتر شود. اگر روزی تقسیم سهمیههای دولتی دلیل جمع شدن بود، با گذشت زمان و بلوغ تشکلها، اعضا خواهان تاثیرگذاری در تصمیمسازیها در دفاع از منافع مشترک شدهاند. کارهای زیادی مانده تا فرهنگ و ساز و کار فعالیت صنفی و سازمانی نهادینه شود.
استاد کربلایی غلامرضا یخدانساز، وکیل صنوف همگن سراج، یخدانساز، لباف، ترکشدوز، پالاندوز و چادردوز در دوره اول مجلس شورای ملی بود. هم استاد در گوشهای از خاک آرمیده و هم کسب و کار موکلانش سالهاست از رونق افتاده اما غیرت صنفی، این میراث کربلایی را هنوز میتوان در سازمانها و انجمنها و تشکلهای صنفی امروزی به عیان دید.
در شماره نخست ماهنامه پیوست، از چگونگی تشکیل و فعالیت تشکلهای صنف فناوری اطلاعات از آغاز تا امروز روایتی ارائه شده است. روایتی که تاریخ نیست و بازیگوشی قلم در خدمت خوانایی آن است.