توسعه فضای استارتآپی کشور و شرکتهای دانشبنیان طی نیمه اول دهه ۹۰ این انتظار را…
۹ آبان ۱۴۰۳
شروع هر پدیده جدیدی میتواند سخت باشد حال میخواهد انتشار یک نشریه جدید باشد یا شبکه یکپارچه بانکی یا ارائه خدمات الکترونیکی و راهاندازی شبکه ملی اطلاعات. ناتوانی در اجرای یک پروژه زمانی مشخص میشود که با وجود سپری شدن مدت مدیدی همچنان اجرای آن یا چگونگی اجرای آن در محاق بماند.
همانطور که اگر دستاندرکاران یک نشریه پس از گذشت چند ماه از فراهم شدن مقدمات کار نتوانند نشریه قابل قبولی را مقابل خوانندگان قرار دهند ناتوانی آنان در کاری که بر عهدهشان قرار گرفته، مشخص میشود، مدیران یک پروژه نیز اگر نتوانند در طول دوره پیشبینیشده از عهده مسوولیتشان برآیند ناتوانیشان مشخص میشود، حال این ناتوانی چه در بخش پیشبینی یا تصمیمسازی باشد چه در بخش اجرا.
پروژههای دولت الکترونیکی نیز از این قاعده مستثنی نیستند، هر چند مدیران ما به گونهای برآورد میکنند و کارنامه قابل قبولی از خود ارائه میدهند و عملکرد خود را با پیشینیانشان میسنجند اما اگر واقعا پیشبینیهای آنان درست بود باید طی چند سال گذشته جهشهای قابل توجهی را تجربه میکردیم، با این حال در گزارشهای سالانه بینالمللی به تدریج رتبه پایینتری کسب کردهایم، به گونهای که هماکنون تقریبا در قعر تمامی جداول بینالمللی قرار گرفتهایم! میخواهد این جداول مربوط به پهنای باند بینالمللی باشد و خدمات اینترنت پرسرعت یا خدمات الکترونیکی دولتی و یا آمادگی الکترونیکی.
سالهایی که ما فقط از خود تعریف کردهایم، در جداول بینالمللی درجا زدهایم و کشورهای همسایه یا کشورهایی که روزی آرزویشان تبدیل شدن به ایران بود، از ما جلو زدهاند.
مدیران ما ادعا میکنند که از مرز ۳۵۰ خدمت الکترونیکی گذشتهایم اما اگر واقعا اینگونه بود نباید ادارات دولتی ما هر روز شلوغتر از روز قبل شود و ترافیک شهر هر روز بیشتر از روز قبل. اگر ۳۵۰ خدمت الکترونیکی ارائه میشد وضعیت ما در جداول بینالمللی بالاتر قرار میگرفت. اگر ۳۵۰ خدمت الکترونیکی ارائه میشد برای انجام یک کار ساده اداری لازم نبود بارها و بارها به ادارات مربوطه مراجعه کرد.
اگر ۳۵۰ خدمت الکترونیکی ارائه میشد باید ضریب نفوذ اینترنت پرسرعت بیش از 5 درصد میبود و مدیران ارشد کشور بر سر تعریف اینترنت پرسرعت با یکدیگر به تفاهم رسیده بودند.
ما فقط میخواهیم آمار ارائهشده در مجامع داخلی را افزایش دهیم از همین رو ضریب نفوذ اینترنت را به گونهای تعریف میکنیم تا آمار 43 درصدی برای آن به دست آوریم و برای رسیدن به این منظور حتی سرعت جیپیآراس موبایل را نیز اینترنت پرسرعت حساب میکنیم و کاربران آن را جزو کاربران اینترنت پرسرعت به شمار میآوریم.
اگر ۳۵۰ خدمت الکترونیکی ارائه میشد مسوولان برای ارائه اینترنت پرسرعت با یکدیگر به تفاهم رسیده بودند و اینترنت به جزء جداییناپذیر زندگی روزمره تبدیل میشد و دیگر نیازی به توجیه هرروزه آن نبود. اما نهتنها ۳۵۰ خدمت به صورت کاملا الکترونیکی ارائه نشده است بلکه ما هنوز نتوانستهایم بر سر اصول با یکدیگر به تفاهم برسیم. هنوز لزوم استفاده از فناوری اطلاعات در زندگی روزمره درک نمیشود و آن را تجملاتی فرض میکنیم.
اگر ۳۵۰ خدمت الکترونیکی عرضه شده بود امروز همه مردم متقاضی اینترنت پرسرعتتری بودند، فرق نمیکرد یک دانشآموخته شهری باشند یا یک کشاورز روستایی.
مشکل اینجاست که ما هنوز نمیدانیم چه میخواهیم، میخواهیم طبق سند 20 ساله حرکت کنیم و در طول این دوره زمانی به کشور اول منطقه تبدیل شویم یا اینکه میخواهیم وضعیت فعلی خود را حفظ کنیم و به ساختارهای گذشته پایبند.
باید اول مشخص شود چه میخواهیم بعد از آن میتوانیم تعداد خدمات را بشماریم و سپس بر سر ضریب نفوذ اینترنت با یکدیگر چانه بزنیم.
به امید آن روز…