توسعه فضای استارتآپی کشور و شرکتهای دانشبنیان طی نیمه اول دهه ۹۰ این انتظار را…
۹ آبان ۱۴۰۳
سخنان آقای رحیمی شوخی بود
همه کسانی که با کلام آقای رحیمی معاون اول محترم رئیس جمهور از نزدیک آشنایی دارند، نیک میدانند که ایشان روحیهای طنزگونه در گفتار دارند و البته بعضا برخی حقایق را از همین شیوه مطرح میکنند. در این یادداشت قصد تحلیل جامعهشناختی یا نشانهشناختی سخنان نامبرده در تریبونهای مختلف را نداریم اما به دو تحلیل از سخن ایشان در مراسم معارفه سرپرست وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات میپردازیم که گفتند: «ای کاش مخابرات را نمیفروختیم.»
بنده عمیقا معتقدم که این صحبت آقای رحیمی یک نوع شوخی بود. البته از نوعی که در پس آن یک تصمیم جدی به نام ادغام وزارتخانه از طرف دولت نهفته بود. اما همین شوخی بازتابهای مختلفی از طرف افراد مخالف خصوصی شدن مخابرات در رسانهها داشت. تحلیل جامعهشناختی این سخن این بود که رسانه، مدیران، کارشناسان مخابراتی و بسیاری دیگر از اندیشمندان حوزه ارتباطی تا قبل از خصوصیسازی مخابرات، انحصار را تکفیر و خواهان حضور بخش خصوصی در همه عرصههای اقتصادی به ویژه مخابرات بودند.
تحلیل محتوای رسانهها قبل از خصوصیسازی نشان میدهد که مخالفان دولتی بودن، آنقدر زیادند که دولت به راحتی میتواند اصل 44 قانون اساسی را پیادهسازی کند و امور اجرایی را به دیگران بسپارد اما بلافاصله بعد از عملی شدن این تصمیم دولت، آن هم بعد از تاکیدات مکرر مقام معظم رهبری، عقاید و اظهار نظرها تغییر کرد و همه آن افراد به بهانه ایراد به نحوه خصوصیسازی مخابرات به هر طریقی که میتوانستند در جهت ضربه زدن به این نهاد نوپا اقدام کردند.
جالب این بود که همه آن افراد، بعد از سخنان معاون اول رئیس جمهور گویا دوباره فرصتی یافتند که حرف دل خود که همانا ماندن در عرصه اقتصاد دولتی است را دوباره مطرح کنند. چه سایتها و نشریههایی که بخش زیادی از وقت خود را صرف این موضوع کردند و هنوز هم در پی اثبات خود هستند. به نظر من این جمله طنزگونه آقای رحیمی برای شرکت مخابرات ایران هم یک فرصت ایجاد کرد؛ فرصت شناختن مخالفان خصوصیسازی و تاکید بر ادامه راه درست و اصولی خود.
دولت قبل خصوصیسازی مخابرات، سالانه حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ میلیارد تومان درآمد داشت. باید پاسخگوی حدود ۱۰۰ هزار کارکنان به طور مستقیم میبود. پاسخگویی به مجلس و نهادهای بالادستی و نظارتی را بر عهده داشت و وقت زیادی را میبایست برای امور اجرایی صرف میکرد. اما بعد از خصوصیسازی چه اتفاقی افتاد.
دولت همه مسوولیتهای قبلی خود را به شرکت خریدار واگذار کرد. بابت فروش مخابرات در سال اول ۲۵۶۰ میلیارد تومان دریافت کرد. همچنین شرکت توسعه اعتماد مبین هر سال باید حدود هزار میلیارد تومان از منابع خود بابت اقساط به دولت بپردازد که در سه سال گذشته پرداخت کرده است.
شرکت مخابرات ایران همچنین از سال ۱۳۸۶ تاکنون به ازای سود سهام و دیگر تعهدات خود به دولت ۸۴۰۰ میلیارد تومان پرداخت کرده است.
دولت از این شرکت در سالهای ۸۶، ۸۰۰ میلیارد تومان، ۸۷، هزار میلیارد تومان، ۸۸، ۱۶۰۰ میلیارد تومان، ۸۹، ۲۴۰۰ میلیارد تومان و در سال ۹۰، ۲۶۰۰ میلیارد تومان دریافت داشته است. توجه داشته باشیم که در تمام این سالها، تعرفهها افزایش نداشته و آنچه عاید دولت شده، نتیجه مدیریت بخش خصوصی بـــر این بنگاه اقتصادی بوده است. پس طی این سه سال بیشترین سود از خصوصیسازی عاید دولت شده است و آقای رحیمی معاون اول رئیس جمهور نیز از این بابت خوشحال بوده و به طنز نکتهای را مطرح کرده است.
طی سالهای بعد از خصوصیسازی تعداد ۳۰ هزار پروژه و طرح مخابراتی در کل کشور مورد بهرهبرداری قرار گرفته است. میزان سرمایهگذاری در این بخش دو هزار و ۱۸۱ میلیارد تومان بوده است. طی همین مدت حقوق کارکنان نیز بین ۲۵ تا ۷۰ درصد افزایش یافته و به سهامداران مخابرات هم به ازای هر سهم ۱۴۲ تومان سود پرداخت شده است. شرکت مخابرات ایران با اجرای پروژه تغییر و تحول و سرمایهگذاری مناسب، سود آتی سهامداران و دولت را تضمین کرده است.