سالانه بیش از دو میلیارد تن زباله تولید میشود. بر اساس برآورد بانک جهانی انتظار میرود تا سال ۲۰۵۰ حجم زباله در جهان به ۳.۴ میلیارد تن برسد. این افزایش شدید حاصل رشد جمعیت شهری و گسترش فرهنگ مصرفگرایی در چند دهه اخیر است. در این میان جوامع نقاط مختلف جهان برای کاهش باری که این روند بر دوش محیطزیست و خدمات جمعآوری پسماند میگذارد، سراغ فناوریها و راهحلهای مدیریت هوشمند پسماند رفتهاند. اکثر این سیستمها به اینترنت اشیا مجهز هستند که نوعی فناوری نظارتی است و دادهها را به صورت همزمان جمعآوری و ردیابی میکند تا به جمعآوری پسماند و بهبود وضعیت کمک کنند. از سطلهای هوشمند گرفته تا روباتهای بازیافت مبتنی بر هوش مصنوعی، همه و همه سعی دارند معضل زباله را برطرف کنند. اما فناوری خود در این آشفتهبازار پسماند نقش متناقضی دارد: امروز پسماند الکترونیکی یکی از بزرگترین معضلات محیطزیستی است که دنیا با آن دستوپنجه نرم میکند و تاثیر آن بر تغییرات اقلیمی واضح است. بر اساس جدیدترین گزارش برنامه سازمان ملل، فقط در سال ۲۰۱۹، در دنیا ۵۳.۶ مگاتن پسماند الکترونیکی تولید، و کمتر از ۱۸ درصد این پسماند مستند و بازیافت شده است. به همین بهانه در این پرونده مدیریت هوشمند پسماند را تعریف کردهایم، وضعیت بازار فناوریهای این حوزه را بررسی و در عین حال به استارتآپهای مهم و فناوریهای نوظهور حیاتی اشاره کردهایم. همچنین به مساله تعمیر و پسماند الکترونیکی پرداختهایم و سعی کردهایم رویکرد مناطق مختلف جهان در مدیریت هوشمند پسماند را بازبینی کنیم و تصویری از آینده به نمایش بگذاریم.
با کارشناسی ادبیات انگلیسی و کارشناسی ارشد فلسفه غرب، حتی اگر جفتشان را از دانشگاه علامه گرفته باشی، آنقدرها مجال نداری که در مشاغل مربوطه جای بگیری.
من از سال ۱۳۹۰، به عنوان مترجم وارد حوزه مطبوعات شدم، کمکم نوشتم و بعدتر، با "پیوست" یاد گرفتم که آدم میتواند از قالبها بگریزد و همچنان بنویسد و ترجمه کند. برای من، دنیای فناوری گره خورد به دنیای علوم انسانی.