کار در فضای استارتآپ واقعی تجربهای سخت است اما مهم است که بدانید چه زمان ترمز این شدت را در شرکت خود بکشید. کار در فضای استارتآپ واقعی تجربهای سخت است. شرکتها در مراحل ابتدایی خود نیازمند تلاش فراوان و نقطه پرش هستند. موفقیت در چنین فضاهایی نیازمند شخصیتی خاص است. بهعلاوه پنج تا 10 کارمند اول هر استارتآپ بلندپروازی باید برترینها باشند. این اولین موج کارمندان کسانی هستند که دیدگاه شرکت را ایجاد میکنند. آنها توانایی بالایی در موفق کردن آن دارند. با استعدادند اما در تجربه من، با نوعی تلاش برای اثبات خود کار میکنند. فوقالعاده متمرکز هستند گویی گروه اولیه هر شرکتی، از نیرویی بیرحمانه برای به حرکت درآوردن آن استفاده میکند. تعجبی ندارد که معمولاً میگوییم شرکتها «از زمین بلند میشوند». هواپیمایی را در نظر بگیرید که میخواهد از باند بلند شود، به خاطر اندازه هواپیما و جرم آن، باید انرژی و سرعتی فوقالعاده به دست آورید تا به هوا بروید. اما وقتی از زمین کنده شدید، انرژی لازم بسیار کمتر از انرژی اولیه است. خلبان میتواند آن را در حالت پرواز خودکار قرار دهد. همانند هواپیما، شرکت نیز برای «بلند شدن از زمین» نیاز به همان میزان فعالیت، تمرکز و تلاش دارد. نقش کارآفرین ارزیابی موقعیت کنونی شرکت و اعمال انرژی لازم برای حفظ سرعت مناسب آن است. البته کارآفرین باید اهداف را ارزیابی کند. هرچه اهداف شدیدتر باشند، محیط طاقتفرساتر میشود. در استارتآپهایی که دیدهام، معمولاً بنیانگذاران واقعاً 70 تا 90 ساعت در هفته در مراحل ابتدایی کار میکنند. البته زمانی که شرکت بالغ میشود، میتوان انتظار داشت کسانی که چند سالی کار کردهاند، «نرمال»تر شوند. وقتی میگویم «نرمال» منظورم غیرفعال یا رو به زوال نیست. اکثریت مردم جهان میخواهند بار کاری متوسط و توازن کار-زندگی خوبی داشته باشند. این مساله هیچ اشکالی ندارد. در واقع کارآفرینان و کارمندان موج اول نیز در مرحلهای...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.