توسعه فضای استارتآپی کشور و شرکتهای دانشبنیان طی نیمه اول دهه ۹۰ این انتظار را…
۹ آبان ۱۴۰۳
سال 91 برای نشریات کاغذی مستقل سالی بسیار سخت و سراسر بیم و هراس و تشویش بود؛ مسیری سخت و صعب و چنان مهآلود که حتی نمیدانستی گام بعدی روی «بود» فرود میآید یا «نبود»! سالی که گذشت به گواه متقن پیشخوان، «بودن یا نبودن» اصلیترین دغدغه و چالش پیش روی بسیاری از مطبوعات کشور بود. از شیب صعودی نمودار هزینههای کاغذ، چاپ، توزیع و… گرفته تا تنوع کمنظیری از اتفاقات و حوادث دور از ذهن در مسیر هر شماره از خانه تا پیشخوان ظاهر میشد . «پیوست» در زمستان سالی پرتلاطم و در آستانه سالی پرابهام به جمع خانواده مطبوعات پیوست؛ تولدی آگاهانه و با اشراف به ناهمواریها و فراز و نشیبهای بیشمار پیش رو. تولد گرچه در ذات پدیدهای فرخنده و مبارک است اما تولد در خانوادهای پرهزینه و کمدرآمد و در روزگاری چنین مهآلود، بیقرار و پردغدغه دهها بار فرخندهتر، شورانگیزتر و سرشار از امید و روشنی است.
«پیوست» از نگاه من در همان شماره نخست نگرشی نو، ساختاری متفاوت و سبک و سیاقی تازه در ارائه محتوا را عرضه کرد، چیزی که مشابهش را در نشریات حوزه فناوری کشور ندیدهایم. «پیوست» برخلاف عرف رایج در مطبوعات همخانوادهاش به دنبال تقلید و تکرار ایدههای موفق دیگران نرفته و از پرداختن به موضوعات با الگوهای موجود، آگاهانه پرهیز کرده است. پدیدآورندگان «پیوست» مشخصا با نگاهی کلان، برای پر کردن جای خالیهای مهم و پرداختن به خلاءهای عمیق موجود خیز برداشتهاند.
«پیوست» در همان شماره نخست نشان داد قصد دارد خواننده را به غواصی در عمق موضوعات کلان روز ببرد، صدفهای ناگشوده را بگشاید، ذهنهای کنجکاو و پرسشگر را به سمت زوایای مهم اما مبهم سوق دهد و صندوقچههای گرانبهاتر از دانش، اندیشه را در برابر مخاطبان بگشاید، به جای دعوت به وعده آمادهای از یک خوراک لذیذ دریایی سعی دارد اسلوب، ابزارها و تکنیکهای بدیع و بهروزتری از مهارت ماهیگیری و موقعیتهای بکرتر و دستنخوردهتری از اقیانوس تجارت و کسب و کار بر پایه فناوری را به مخاطبانش عرضه کند.
برای پیوست و پدیدآورندگانش، و راه نو و تازهای که در پیش گرفتهاند پیوستگی، ماندگاری، پویایی و حضوری همواره تاثیرگذار، اندیشهمحور، اندیشهساز و اندیشهپرور آرزو دارم