نشان: بهجای انتساب دستاوردهای بخش خصوصی به فیلترینگ دلایل واقعی محدودیتها را بگویید
نشان در بیانیهای نسبت به صحبتهای رسول جلیلی عضو شورای عالی فضای مجازی که رشد…
۳۰ آبان ۱۴۰۳
۳۱ خرداد ۱۴۰۱
زمان مطالعه : ۱۰ دقیقه
تاریخ بهروزرسانی: ۱۲ آذر ۱۴۰۱
تلوبیون، سرویس ایرانی ویاودی (VOD) و خدمات رسانهای در اینترنت است که ارائه خدمت آن به پخش زنده و آرشیوی برنامههای ۶۰ کانال تلویزیون و رادیویی سازمان صداوسیما در بستر اینترنت محدود میشود. در سال ۱۳۹۹ سازمان صداوسیما اقدام به خرید کل سهام تلوبیون کرد و در نتیجه، تلوبیونپلاس را ساخت که خدمت جدیدی را (اشتراک فیلم و سریالهای ایرانی و خارجی با دوبله فارسی) به طور رایگان ارائه میداد.
با ارائه رایگان این خدمت، ورود تلوبیونپلاس به عرصه بازار ویاودیها در سال ۱۴۰۰، واکنشهای زیادی در پی داشت. در این گزارش قرار است به تحلیل این پلتفرم و نحوه ارائه خدمت آن بپردازیم و به این سوال پاسخ دهیم که آیا این اقدام باعث پیشرفت صنعت ویاودی در ایران میشود یا این احتمال وجود دارد که از بین رفتن تدریجی آن را در پی داشته باشد؟
همانطور که گفته شد، باید به این نکته توجه کنیم که تلوبیون در واقع یک پلتفرم برای تماشای رایگان آرشیو فیلمها، سریالها و برنامههای پخششده از صداوسیماست؛ ولی در پلتفرم تلوبیونپلاس فیلمها و سریالهای داخلی و خارجی فراتر از آرشیو صداوسیما برای کاربران در درسترساند. نکته مهم دیگر آنکه این سرویس به صورت رایگان در اختیار مخاطبان قرار میگیرد. مسالهای که باعث تمایز تلوبیون و سایر ارائهدهندگان خدمت در این حوزه میشود، تامین مالی آن توسط دولت و حاکمیت و به طور دقیقتر، سازمان صداوسیماست.
حال این سوال پیش میآید که چرا باید دولت و حاکمیت در این حوزه بدین شکل دخالت کنند. به طور کلی، دولتها به واسطه پدیدهای به نام شکست بازار، در بازارها وارد میشوند تا مشکلاتی از قبیل تامین کالای عمومی، وجود اثرات خارجی، اطلاعات نامتقارن و انحصار را از بین ببرند. پس از این منظر، قاعده کلی آن است که دلیلی برای ورود و مداخله دولتها در بازارهای مختلفِ ارائه خدمات و کالا، چه به صورت راهاندازی یک شرکت یا خدمت دولتی یا حاکمیتی و چه با راههای دیگری مانند اعطای کمکهای مالی، وجود ندارد؛ مگر آنکه مشکلات یادشده در بازار دیده شوند یا احتمال پیدایش آنها وجود داشته باشد. در ادامه، بازار ویاودیها در ایران را از این منظر به صورت دقیقتر بررسی خواهیم کرد.
میزان ترافیک مصرفی سه پلتفرم فیلیمو، نماوا و فیلمنت طبق گزارش ساترا در ۶ ماه نخست سال ۱۴۰۰، ۳۰۹ هزار ترابایت بوده است. این عدد نشان میدهد بازار ویاودیها مخاطبان زیادی داشته است. همچنین میزان درخواست برای انتشار محتوا در نیمه اول سال ۱۴۰۰ نسبت به نیمه دوم سال ۱۳۹۹ دو برابر بوده که نشاندهنده گسترش تمایل برای تولید محتوا و رشد بازار ویاودیهاست. بیش از ۹۰ درصد محتوای منتشرشده نیز مربوط به محتوای خارجی است و حدود ۴۷ درصد از کل مدتزمان تماشا، صرف تماشای این محتواها شده است.
حال این سوال مطرح میشود که آیا نیازی به تلوبیونپلاس برای ورود به بازار محتوای خارجی ویاودیها هست؟
برای پاسخ به سوال مطرحشده، موارد مختلف شکست بازار را بررسی میکنیم.
به طور کلی، دولتها وظیفه ارائه خدماتی را دارند که منافع اکثریت جامعه را در بر میگیرد و بخش خصوصی تامینکننده آنها نیست؛ مثال ساده آن امنیت است که در حالت کلی توسط بخش خصوصی، بازاری برای آن شکل نمیگیرد. یک سری محتواهای رسانهای نیز ذیل این مجموعه قرار میگیرند؛ محتواهایی که اهدافی چون ارتقای سلامت جامعه یا اطلاعرسانی دارند، میتوانند ذیل این دسته قرار گیرند. تا قبل از پیدایش پلتفرمهای ویاودی، پخش چنین محتواهایی در تلویزیون و رادیو صورت میگرفت و همچنان امروزه هم این موضوع ادامهدار است؛ هرچند با پیدایش و رشد چشمگیر سرویسهای ویاودی، این نگرانی وجود داشت که با کم شدن تعداد مخاطبان تلویزیونی، این دست از محتواها مخاطب لازم را نیابد و با مشکلاتی روبهرو شود. از طرفی خود تلوبیون نیز چیزی جز آرشیو فیلم و سریال و همچنین پخش زنده نبود. پس از این منظر، دغدغه تامین کالای عمومی برای حاکمیت وجود داشته است.
در این شرایط، سوال اصلی این است که اصلاً ورود تلوبیونپلاس به عرصه ویاودیها، کمکی به برطرف شدن این موضوع میکند؟ آنچه امروزه از تلوبیونپلاس مشاهده میکنیم، عمدتاً شامل آرشیوی از فیلمها و سریالهای دوبلهشده است که تقریباً هیچگونه کمکی به رفع این مشکل نمیکنند. همچنین محتواهای اختصاصی تلوبیون هم تا امروز همگی جنبه سرگرمی داشتهاند. بنابراین ارائه سرویسی چون تلوبیونپلاس از جانب صداوسیما با بودجه دولتی و حاکمیتی توجیه نمیشود.
در بستر رسانه و فیلم و سریال، همواره تا حدی موضوع عدم تقارن اطلاعات وجود دارد؛ کسی که فیلم را ندیده، از محتوای آن ناآگاه است و این ریسک وجود دارد که مخاطب با صحنهای با محتوای نامناسب، از قبیل خشونت، اعتیاد، هرزهنگاری و جنسی، روبهرو شود. البته امروزه بیشتر پلتفرمهای پخش فیلم و سریال با نمایش اطلاعاتی از قبیل ژانر، رده سنی و امتیاز فیلم برای مخاطب، تا حدی این مشکل را برطرف میکنند. از طرف دیگر، بازبینی و اصلاح محتوای تمامی پلتفرمهای فیلم و سریالی که به صورت قانونی در ایران فعالیت میکنند، این اطمینان را به مخاطب میدهد که محتواهای موجود در پلتفرم، مناسب تماشای خانواده ایرانی هستند و اگر ضعفی در این فرایند وجود دارد، به دولت یا صداوسیما و تنظیمگر ذیل آن یعنی ساترا برمیگردد که نتوانسته است تنظیمگری محتوایی مناسبی انجام دهد. در نتیجه، اضافه شدن سرویسی چون تلوبیونپلاس، مشکلی را که مربوط به این بخش باشد برطرف نمیکند.
خیلی از موافقان سرویس تلوبیونپلاس به این نکته اشاره میکنند که تا قبل از آن، فیلیمو و نماوا بازار پلتفرمهای نمایش خانگی را به طور انحصاری در اختیار داشتند و از همین رو، ورود سرویسی چون تلوبیونپلاس به عنوان یک رقیب جدی در بازار مفید است. در این مورد ابتدا باید ذکر کرد که اگر بپذیریم فیلیمو و نماوا بیشترین کاربر و همچنین سهم بازار بسیار عظیمی را در اختیار داشتند، این فقط نشان میدهد این دو پلتفرم قدرت بازاری بالا یا موقعیت مسلطی دارند که خود این موضوع در بیشتر قوانین رقابت به تنهایی مشکلی ندارد، بلکه سوءاستفاده از این قدرت و تلاشهای انحصارطلبانه است که مخل رقابت میشود.
به هر حال، نمیتوان منکر این شد که حضور قدرتهای مسلط در یک بازار، انگیزه برای رفتارهای ضدرقابتی را نیز بیشتر میکند. برای مقابله با انحصار نیز باید نهادهای تنظیمگری چون ساترا و مهمتر از آن شورای رقابت وارد شوند و اعمال ضدرقابتیای چون افزایش یا کاهش نامتعارف قیمتها، توافقهای انحصارطلبانه، قیمتگذاری تهاجمی و مواردی از این قبیل را بررسی کنند و به اعمال قانون بپردازند.
در واقع وجود پلتفرمی چون تلوبیونپلاس، که به طور رایگان به ارائه خدمت میپردازد، خود میتواند مصداق یک بنگاه انحصارطلب باشد که با قیمتگذاری تهاجمی (Predatory Pricing) سعی در جذب مخاطب و انحراف رقابت دارد. از آثار منفی این عمل میتوان به کم شدن انگیزه سایر پلتفرمها در تهیه محتواهای خارجی، که منجر به رونق بازار پلتفرمهای کوچک میشود، اشاره کرد. همین موضوع میتواند باعث افت کیفیت در ارائه این خدمات شود؛ زیرا پلتفرمهای دیگر چارهای ندارند جز اینکه آنها هم خدمات خود را رایگان کنند یا در غیر این صورت، از بازار خارج شوند. فراتر از آن، این رفتار خود یک نوع مانع ورود به بازار نیز قلمداد میشود؛ زیرا حتی اگر تلوبیونپلاس تصمیم به قیمتگذاری هم بگیرد، دیگر هیچ سرمایهگذاری مشتاق به رقابت در چنین بازاری نیست و همواره نگران است با ورود به این بازار، بار دیگر این سرویس خدمات خود را رایگان کند و هزینههایش را از جیب حاکمیت بردارد.
حال با آگاهی از علل مداخله دولت یا حاکمیت در بازارها، باید نحوه مناسب مداخله آنها را بدانیم تا کمترین آثار جانبی را بر جا گذارد. این بینش کمک خواهد کرد تا سازمانهای دولتی و حاکمیتی راهبرد و سیاست مناسبی را برگزینند.
قبل از هر نکته دیگری، لازم است مشخص شود که علت مداخله دولت باید رفع شکست بازار یا گسترش بازار باشد. با دانستن این نکته، میتوان تصمیم گرفت که وظیفه دولت در قبال این مداخله چیست.
اگر علت مداخله دولت یا حاکمیت شکست بازار باشد، با استفاده از ابزارهای متنوعی مانند تعرفهگذاری مداخله میکند.
اگر علت مداخله گسترش بازار بوده، از دو روش مستقیم (تخصیص بودجه) و غیرمستقیم (معافیتهای مالیاتی) میتوانند به تسهیلگری در بازار بپردازند و طبق آزمون تعادل بررسی میشود که کدام یک از روشها اثرگذاری بیشتری دارد.
همچنین شفافیت مهمترین رکن اعطای کمکهای مالی دولت و حاکمیت به شرکتها و بازارهاست. منفعت عمومی ایجاب میکند که قبل از هر مداخلهای، موارد زیر روشن و به صورت دقیق ارزیابی شوند:
به طور معمول در مواقعی که دولت از بخشهای مختلف حمایت میکند، امکان اصابت نکردن حمایتها به آن کسبوکار و سوءاستفاده و رانتجویی وجود دارد؛ اما میتوان با استفاده از گزارشها و شکایتهای کسبوکارهای رقیب، به واسطه شفافیت کمکهای دولتی و حاکمیتی، این سوءاستفادهها را مشخص کرد. به همین دلیل، سازمان صداوسیما علاوه بر شفافسازی علل حمایت از تلوبیونپلاس، باید بیان کند به چه میزان به صورت مستقیم در قالب بودجه و اعتبار و همچنین از چه راههای غیرمستقیمی تلوبیونپلاس را حمایت کرده و خواهد کرد. در نهایت نیز باید این تصمیم مورد تایید مرجع تنظیمگر رقابت بیطرف یعنی شورای رقابت قرار گیرد. علاوه بر این موضوع، باید در نظر داشت که دولت به علت کسری بودجهای که دارد، اگر خواهان حمایت از بازار و صنایع است، باید به میزان معقولی اعتبار در اختیار آنان قرار دهد تا مخارج افزایش بیضابطه پیدا نکنند.
نکته قابل توجه دیگر آن است که تخصیص اعتبار به یک شرکت دولتی یا حاکمیتی خاص به صورت تبعیضآمیز منجر به اخلال در رقابت و بر هم خوردن شرایط رقابت منصفانه در بازار خواهد شد. پس اگر دولت قصد حمایت از یک بازار را دارد، باید به تمامی شرکتها و کسبوکارهای موجود در آن به یک اندازه کمک کند تا جلوی تبعیض و اخلال در رقابت گرفته شود و به عبارتی کمک افقی صورت بگیرد.
در نهایت، دولت یا حاکمیت باید بعد از گذر زمان معینی، نتیجه حمایتهای خود از کسبوکار را بسنجد که آیا منجر به نتیجه دلخواه شده است یا خیر. اگر پاسخ منفی است، باید آسیبشناسی صورت بگیرد و راههای جایگزین ارائه شود؛ اگر حمایتهای اعتباری کارساز نبوده، جلوی ارائه این اعتبارات و به تبع افزایش هزینهها گرفته شود. اگر جواب مثبت باشد، باید بررسی شود تا چه مدتی نیاز است این حمایتها تداوم یابد.
به عنوان جمعبندی، باز هم گفته میشود که از علل پیدایش تلوبیونپلاس، ارائه خدمات جدید (اشتراک فیلم و سریالهای ایرانی و خارجی با دوبله فارسی) به طور رایگان بود که این امر سبب از بین بردن رقابت و تقویت انحصار در بازار ویاودیها (به علت قیمتگذاری تبعیضآمیز و حمایتهای دولتی و حاکمیتی) میشود.
حال با بررسی علل حمایتهای دولتی و حاکمیتی و ورود دولت در بازار ویاودیها، پی بردیم که اگر شکست بازاری در بازار مذکور وجود نداشته باشد، ورود دولت یا حاکمیت در این حوزه مشکلات بیشتری نسبت به منافع احتمالی آن ایجاد میکند و اگر احتمالاً شکست بازاری در بازار ایجاد شود، ابتدا باید ریشه مشکل را شناسایی و سپس حل کند؛ به طوری که کمترین آثار جانبی را در پی داشته باشد.
همچنین در صورت لزوم تنظیمگری دولت برای رفع مشکل شکست بازار، باید اقدامات صورتگرفته از جانب دولت یا صداوسیما شفاف باشد و بتواند مردم را از علل مداخلهها در بازار مربوطه آگاه کند؛ اما متاسفانه سازمان صداوسیما علل مداخله در بازار ویاودیها را تشریح نکرده است.