توسعه فضای استارتآپی کشور و شرکتهای دانشبنیان طی نیمه اول دهه ۹۰ این انتظار را…
۹ آبان ۱۴۰۳
رانندههایآژانس را بیتردید باید از منظر تنوع نگاه و گوناگونی طرز فکر از عجایب کشور عزیزمان به شمار آورد. هر یک با سابقهای از جایی آمده و در این وانفسا به این شغل سخت و طاقتفرسا تن دادهاند. از کلیشه تکراری «من تو بازار بودم، شریکم سرم رو کلاه گذاشت…» که بگذریم من شخصا در بین رانندههای آژانس نزدیک خانهمان همه جورش را دیدهام. از مهندس بیکار گرفته تا تیمسار بازنشسته و از معلم گرفته تا باغبان.
اخیرا یکی از این دوستان که چند باری من را رسانده بود سر صحبت را باز کرد و فهمیدم دارای علایق و مطالعاتی در نجوم است. همین راننده عزیز دیروز که همراهش بودم وقتی از چهره بیرمق و بیحوصله من فهمید که اوضاعم روبهراه نیست برایم از چیزی گفت به نام پروژه مریخ یک (مارس وان). قبلا کمی راجع به آن شنیده بودم، پروژهای که قرار است در سال 2023 عدهای داوطلب را به مریخ بفرستد تا اولین کولونی انسانی در آن سیاره را شکل دهند. راننده میگفت این پروژه قطعا بسیاری از علوم بشری را دچار تغییر بنیادی میکند (با همین واژهها) چراکه این سفر بیبازگشت است و داوطلبان بقیه عمر خود را باید در زمهریری به نام مریخ سپری کنند. بنابراین از بیولوژی گرفته تا روانشناسی و از اخلاق تا فلسفه زندگی همه چیز بازتعریف میشود.
بعدتر رفتم و در سایت رسمی این پروژه و همینطور از طریق منابع دیگر در اینترنت بیشتر خواندم و دیدم تاکنون حدود 80 هزار نفر از جاهای مختلف دنیا (شامل چند نفر ایرانی) داوطلب شدهاند تا به آنجا بروند و پیشبینی میشود کلا نیم میلیون نفر تمایل داشته باشند در این پروژه مشارکت کنند. فارغ از مشکلات اجرایی و اینکه دست آخر واقعا چند نفر عازم خواهند شد، اینکه چرا کسی بخواهد در سفری یکطرفه به میلیونها کیلومتر دورتر برود و دیگر برنگردد و فقط با احتمال 50 درصد بتواند بقیه عمرش را به صورت طبیعی (اگر بتوان طبیعی نامیدش!) با تعدادی دیگر در همانجا بگذراند، به نظرم بهتآور آمد.
آن روز وقتی به مقصد رسیدیم موقع خداحافظی، راننده گفت شب ها به چیزهایی مثل بینهایت بودن فضا و کهکشانهای دور فکر میکند یا به همین پروژه مریخ یک. فکرهایی که حالش را بهتر میکند. همان شب من هم امتحان کردم. بعد از فکر کردن به احوالات کسی که مابقی روزهای زندگیاش را در سیارهای به دوری بینهایت سپری میکند تعبیر خوشی یا ناخوشی حال برایم دیگر به آسانی قبل نبود