۱۰ آذر ۱۴۰۳
در جست و جوی کسیکه رئیس جمهور به او زنگ میزند
یک وزیر برای کابینه؛ یک مرد برای اینترنت
خیابان فراخ و پرهمهمه را کوچه خلوت و تمیزی به نام پست قطع میکند که هیچ نشانی از شلوغی میدان توپخانه ندارد. جمعیتی که از ساختمان سر به فلک کشیده مخابرات بیرون میریزد در حال حرف زدن با موبایل یا خیره به روبهرو از کنار نمای آجری با سرستونهای زیبا و پنجرههای کلیسایی که چندین پرچم ایران در مقابلش موج میخورد، میگذرد و در ترافیک مرکز شهر گم میشود. نگهبان موزه ارتباطات میگوید معمولا در روز بیشتر از یک یا دو بازدیدکننده ندارند. شاید برای مردم دیدن یک قرن پیش ابزارهایی که ماه به ماه کهنه میشوند، جذابیتی ندارد. در جهانی که عمر مفید یک ابزارک تا مشابه جدیدتر و سریعتر آن فقط چند ماه است، رفتن به سالنی پر از تلگراف و مهرهای غلطکی مانند سفر به یک سیاره دیگر است.
این بنای زیبا توسط مارکف مشهور در یکی از زیباترین خیابانهای پایتخت چسبیده به سردر باغ ملی بنا شده و از شاهکارهای این معمار اسطورهای دوره رضاخانی است که این بنا را هم به سنت آن دوره به سبک التقاطی با ترکیبی از معماری غربی، صفوی، ساسانی و هخامنشی ساخته است؛ بنایی به وسعت 18 هزار متر مربع با 120 اتاق و ایوانهای ضربی، سرستونهای باستانی، پنجرههای قدی و راهروهایی وسیع. تمامی موزه فقط در بال شرقی ساکن شده. در طبقه بالا، سالن تاریخ مخابرات کشور را -که از تلفنهای هندلی گرفته تا ماکت ماهواره زهره را در خود جای داده است -دیدم و در یک ساعت گذشته همچنان تنها بازدیدکننده موزه هستم. نگهبان با آرامش به روی شانهام میزند که زمان بازدید در ماه رمضان تغییر کرده و دیگر فرصت چندانی باقی نیست. وارد غرفه وزرا میشوم. وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات یا دستکم آنچه از شالوده وزارت پست، تلگراف و تلفن باقی مانده به هیچ وجه وزارت بیریشهای نیست و سابقه آن حتی به پیش از مشروطیت و زمان ناصرالدینشاه قاجار بازمیگردد. شاید هیچ گاه از زمان کشیده شدن خط تلگراف میان کاخ گلستان تا عمارت سلطانیه در زنجان تاکنون، چنین وزارتی که مسوول امور ارتباطی کشور است، ضعیف و بیتاثیر نشده باشد؛ نهادی که با واگذاری بخشی از زیرساختهایش به گروه شرکتهای مخابرات، تملک اختیاراتش توسط شورای عالی فضای مجازی و نفی شدن هویتش توسط رئیس دولت اکنون کمتر دلیلی برای ادامه حیاتش مییابد. همیشه هم وزرای پست و تلگراف ایران ریزهخوارانی بر خوان دولت نبودهاند و ماجراهایی که این وزارت و مدیرانش از سر گذراندهاند، حکایتهای فراوانی از صیانت گرفته تا خیانت دارد. هستند رجال سیاسیای که از مسند ارتباطی کشور به نخستوزیری و حتی ریاست مجمع عمومی سازمان ملل رفتند، بیمه و سازمان نظام پزشکی تاسیس کردند و این دیوارها وزیرانی را نیز به...