یکی از دغدغههای اصلی عموم مردم برای ورود به بورس، عدم آگاهی و آشنایی با ساز و کارهای سرمایهگذاری در این بازار و نگرانی از ریسک بالای سرمایهگذاری است، چراکه بورس بازاری با سطوح مختلف ریسک است. این ریسکها از فعالیتهای بیدغدغهای مانند اوراق اجاره (صکوک) و صندوقهای سرمایهگذاری گرفته تا سرمایهگذاری در بخشهای پرریسک بازار و ابزارهای نوین سرمایهگذاری که هرروزه به این بازار افزوده میشود، را شامل میشود که از ورود افراد بسیاری به این بازار جذاب جلوگیری میکند. از طرفی در جامعه با طبقاتی از مردم از لحاظ سرمایه و دارایی روبهرو هستیم؛ گروهی از افراد که سرمایههای نقدی در اختیار دارند، اما به دلایل مختلف مانند اندک بودن سرمایه، نداشتن اطلاعات کافی یا تصمیم به سرمایهگذاری کوتاهمدت، نمیتوانند این سرمایهها را به کار گیرند. همچنین افراد با سرمایههای خرد، شاید هیچ گاه امکان سرمایهگذاری کلان مانند خرید یک مجموعه تولیدی بزرگ یا احداث یک پالایشگاه یا کارخانه پتروشیمی و... را نداشته باشند و با وجود داشتن رویای مشارکت در تولید و صنعت، این امکان بسیار دور از ذهن به نظر آید و به ناچار جذب بازارهای بیثبات دیگری چون طلا، سکه و ارز میشوند. البته شاید در نگاه اول، سرمایهگذاری در بازارهای طلا، سکه و ارز بسیار جذاب و پربازده به نظر آید ولی با بررسی کارشناسی و عمیقتر، این بازارها بسیار پرریسک و نظارت بر آنها ضعیف است. در مقابل این گروه، طبقهای از افراد هم هستند که با وجود توان بالای کارآفرینی، به دلیل نداشتن دسترسی به سرمایههای نقدی کلان نمیتوانند وارد حوزه سرمایهگذاری شوند و یکی از نیازهای اساسی این سرمایهگذاران، دسترسی به منابع مالی کلان و تامین سرمایه است تا بتوانند فرصتهای سرمایهگذاری خلق کنند. بنابراین در این حوزه باید موسسههای واسطی به عنوان پل ارتباطی بین دو گروه وارد عمل شوند. بورس به عنوان پل ارتباطی میان این دو گروه و...