نشان: بهجای انتساب دستاوردهای بخش خصوصی به فیلترینگ دلایل واقعی محدودیتها را بگویید
نشان در بیانیهای نسبت به صحبتهای رسول جلیلی عضو شورای عالی فضای مجازی که رشد…
۳۰ آبان ۱۴۰۳
در این مطلب میخوانید
احتمالا همه ما با یونیکورنها آشناییم. موجوداتی افسانهای شبیه به اسب که شاخی در پیشانی دارند و پرواز میکنند. اما شاید برای شما هم سوال باشد که این موجود افسانهای چطور تبدیل به نمادی برای استارتآپهایی با ارزش بالای یک میلیارد دلار شد و اصلا استارتآپ یونیکورن یعنی چه؟
در بیانی ساده، لفظ یونیکورن به استارتآپی اطلاق میشود که به ارزش تجاری بالای یک میلیارد دلار رسیده است. معمولا استارتآپهای یونیکورن در سه ویژگی با یکدیگر مشترک هستند. در حوزه فعالیت خود اولین بوده و پیشرواند، از فناوریهای قدرتمند استفاده میکنند و خلاقیت چشمگیری دارند.
به همین ترتیب استارتآپ دکاکورن و هکتاکورن به مجموعههایی گفته میشود که از مرز ارزش تجاری ۱۰ میلیارد دلار و ۱۰۰ میلیارد دلار گذشتهاند.
جالب است بدانید در کانادا بهجای یونیکورن به استارتآپهایی که ارزش بالای یک میلیارد دلار دارند، ناروال گفته میشود. معنای عبارت ناروال هیچ تفاوتی با یونیکورن ندارد و صرفا شخصیسازی شده برای کاناداییها است.
اولین بار در سال ۲۰۱۳ آیلین لی، اولین زن بنیانگذار یک شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر در سیلیکونولی از لفظ یونیکورن برای استارتآپهایی با ارزش بالای یک میلیارد دلار استفاد کرد.
او در روزنامهای به نام «تک کرانچ» مقالهای با تیتر «به باشگاه تکشاخ خوش آمدید: از استارتآپهای میلیارد دلاری یاد بگیرید» نوشت و در آن بررسی کرد که تنها ۰.۰۷ درصد از استارتآپهایی که از سال ۲۰۰۳ به بعد ایجاد شدهاند، از مرز یک میلیارد دلار رد شدهاند؛ منظور او از استفاده کردن لفظ یونیکورن برای این شرکتها این بود که آنها چنان نادرند که پیدا کردن آنها مانند شانس دیدن یک موجود افسانهای است.
هرچند که در آن زمان تنها ۳۹ استارتآپ به این ارزش رسیده بودند اما حالا نه تنها بیش از ۴۲۰ استارتآپ مرز یک میلیارد دلاری شدن را رد کردهاند، بلکه لغات جدیدی مانند دکاکورن و هکتاکورن نیز برای توصیف استارتآپهای ارزشمندتر اضافه شده است.
استارتآپ یونیکورن یا تکشاخ به استارتآپی با ارزش بیش از ۱ میلیارد دلار اشاره دارد. این اصطلاح در سال ۲۰۱۳ توسط آیلین لی، سرمایهگذار خطرپذیر ابداع شد و این حیوان افسانهای را به عنوان نمادی از کمیاب و خاص بودن این کسبوکارهای نوپا انتخاب کرد.
استارت آپهای تک شاخ اغلب شرکتهای فناوری محور هستند که رشد سریعی را تجربه میکنند و پتانسیل ایجاد اختلال در صنایع سنتی یا ایجاد بازارهای کاملاً جدید را دارند. این شرکتها معمولاً به دلیل ارزشگذاری استثنایی و پتانسیل رشد، از سوی سرمایهگذاران، رسانهها و عموم مردم توجه زیادی را به خود جلب میکنند.
اصطلاح «یونیکورن» برای تأکید بر ماهیت استثنایی این استارتآپها بهکار میرود، زیرا آنها مانند تکشاخ، افسانهای کمیاب و دست نیافتنی هستند. در حالی که زمانی تبدیل شدن به یونیکورن یک دستاورد بسیار انحصاری بود، تعداد استارتآپهای یونیکورن در سالهای اخیر بهدلیل رشد صنعت فناوری و در دسترس بودن منابع مالی سرمایهگذاری خطرپذیر، افزایش چشمگیری داشته است.
استارت آپهای تک شاخ اغلب با مدلهای کسب و کار نوآورانه، فناوریهای مخرب (disruptive technologies) و پلتفرمهای مقیاسپذیر مرتبط هستند. آنها ممکن است در بخشهای مختلفی مانند تجارت الکترونیک، توسعه نرمافزار، فینتک، بیوتکنولوژی، هوشمصنوعی و حوزههای دیگر فعالیت کنند.
توجه به این نکته مهم است که اصطلاح «یونیکورن» تنها به ارزشگذاری یک استارتاپ اشاره دارد و موفقیت یا سودآوری بلندمدت را تضمین نمیکند. بسیاری از استارتآپهای یونیکورن برای حفظ رشد و رسیدن به سودآوری با چالشهای زیادی مواجه هستند، در حالی که برخی دیگر ممکن است به شرکتهای سهامی عام تبدیل شوند یا توسط شرکتهای بزرگتر خریداری شوند.
در ایران و با وجود افزایش شدید نرخ ارز، تا به حال هیچ استارتآپی جزو یونیکورنها قرار نگرفته است. اما در دنیا نمونههای زیادی برای این گروه استارتآپها وجود دارد. مطابق آمارها ۸۷ درصد از محصولات استارتاپهای یونیکورن موجود در سراسر دنیا در حوزهی نرمافزار فعالیت میکنند. تنها ۷ درصد در زمینهی سختافزار فعال هستند و ۶ درصد نیز فعالیتی مرتبط با محصولات و خدمات دیگر دارند. به علاوه ۶۲ درصد از استارتآپهای یونیکورن از نوع B2C هستند و مدل کسبوکارشان بر مبنای ارائه محصولاتی است که زندگی مشتریان را سادهتر کند و از نظر اقتصادی صرفه بیشتری برایشان داشته باشد.
مطابق آمار اعلام شده، از میان استارتآپهای در حال فعالیت در جهان، کمتر از یک درصد به استارتاپ یونیکورن تبدیل شدهاند. این میزان در واقع تنها در حدود ۵۰۰ استارتاپ را در سراسر دنیا هستند که از معروفترین آنها میتوان به اسپیس ایکس (شرکت هوافضای ایلان ماسک)، اپیک گیمز (بازیسازی و انتشار بازیهای ویدئویی و نرمافزاری)، اوبر (تاکسی اینترنتی)، گرامرلی (پلتفرم غلطگیری زبان انگلیسی)، کوئرا (پلتفرم پرسش و پاسخ) و غیره اشاره کرد.
علاوه بر ارزیابی ارزش استارتآپ با هدف تعیین رسیدن به مرز یونیکورن، این ارزشگذاری ممکن است دلایل دیگری هم داشته باشد.
افزایش سرمایه، واگذاری سهام به کارکنان، ادغام و تملیک، خروج یکی از سهامداران از مجموعه و IPO شدن و ورود به بورس از دیگر مواردی است که یک مجموعه استارتآپی به دلیل آن تصمیم به ارزیابی ارزش خود میگیرد.
اما سوال اینجاست که چه ویژگیها و فاکتورهایی در یک استارتآپ میتوانند ارزش تجاری یک مجموعه را مشخص کنند؟ این ارزشگذاری با چه هدفی صورت میگیرد؟ ارزش ذاتی، ارزش اقتصادی، ارزش بازار و ارزش منصفانه از مهمترین فاکتورهایی هستند که ارزش یک استارتآپ بر اساس آنها سنجیده میشود.
ارزش ذاتی تشکیل شده از ارزش کلیه داراییهای مشهود و نامشهود یک مجموعه است که از تحلیلهای بنیادین کسبوکار به دست میآید.
ارزش اقتصادی به صورت شفاف و خلاصه حداکثر قیمتی است که یک سرمایهگذار حاضر است برای دارایی از یک مجموعه پرداخت کند.
ارزش منصفانه مقادیر متعارف و حاصل از بررسی در بازار به دست میآید و شامل قیمتی منصفانه از دیدگاه فعالان بازار است که مورد توافق فروشنده و خریدار است.
ارزش بازار نیز همانطور که از اسم آن مشخص است، از مقادیر متعارف بازار به دست آمده و قیمتی است که در بازار بر اساس میزان عرضه و تقاضا تعیین میشود.
اما در کنار این روشهای کلی، روشهای دقیقتری برای تعیین ارزش یک استارتآپ در نظر گرفته میشود که این روشها به مرحله توسعه استارتآپها بستگی دارند. اگر این مراحل را به چهار مرحله رسیدن به نقطه سربهسر، رشد سریع، تثبیت و بلوغ و مرحله ورود به بازارهای عمومی تقسیم کنیم، میتوان با جزئیات بیشتری روش ارزشگذاری را انتخاب کرد.
روشهای ارزشگذاری برای استارتآپهایی که در مراحل پیشرفتهتر هستند، متفاوت است. ارزش منصفانه بازار شیکاگو، نمونه کاوی تحلیلی، سرمایهگذاری خطرپذیر، مقایسه گزینههای موجود، در نظر گرفتن ضرایب و… از مورد استفادهترین روشهایی هستند که برای استارتآپهایی که در مرحله رشد سریع، تثبیت و بلوغ و ورود به بازارهای عمومی هستند، استفاده میشود.
اطلاق صفت یونیکورن به یک استارتآپ در صورتی ممکن است که علاوه بر رسیدن به ارزش تجاری بیش از یک میلیارد دلار، دارای ویژگیهای دیگری نیز باشد. در واقع همین قابلیتها است که میتواند موجب یک میلیارد دلاری شدن ارزش تجاری یک کسب و کار شود. این ویژگیها شامل سه مورد زیر است.
در بیشتر موارد استارتآپی به یونیکورن بودن دست پیدا میکند که در حوزهی فعالیتش اولین باشد. یعنی قبل از آن کسب و کاری با مدل کسب و کار مشابه وجود نداشته باشد. به عنوان مثال اولین ارائه دهندهی خدمات تاکسی اینترنتی در جهان اوبر بود که به دلیل رشد سریع، جزو استارتآپهای یونیکورن قرار گرفت. در ایران نیز اسنپ با وجود یونیکورن نبودن، به دلیل فعالیت به عنوان اولین استارتاپ ارائه دهندهی خدمات حمل و نقل اینترنتی با رشد سریع کسب و کار مواجه شد.
تقریبا همهی استارتآپهای یونیکورن در جهان با ارائه یک نوآوری چشمگیر در میان مردم و مشتریان شناخته شدند. در واقع این کسب و کارها با ورودشان به بازار سبک زندگی مردم را تغییر دادند و پس از آن نیز موقعیتشان در بازار و در میان رقبا را با خلاقیت مستمر بهبود بخشیدند. به عنوان مثال اسنپچت زمینه استفاده از شبکههای اجتماعی را با تغییر مواجه کرد. همچنین دیجی کالا خرید به صورت آنلاین را در مقابل خرید حضوری در میان مردم رواج داد.
یکی دیگر از ویژگیهای استارتآپهای یونیکورن که در میان بیشتر آنها مشترک است، استفاده از فناوریهای به روز و قدرتمند در حداقل یکی از فرایندهای کسب و کار است. این فناوری میتواند در حوزههای مختلفی از برنامهنویسی گرفته تا استفاده از سرورهای اینترنتی قدرتمند و حتی در روشهای تولید و توزیع محصول به مشتری به کار گرفته شود.