۱- ایستادن در مرز تعادل در مجموعه یادداشتهای منتشرشده از ابتدای سال جاری، از منظرههای متنوعی به بحث حقوق رمزارزها پرداختیم. رویکرد کشورهای مختلف در تقنین پیرامون رمزارز تا نحوه تحصیل درآمد عمومی و مالیاتستانی از آن و گاه اشاراتی به تحولات حقوقی پیشآمده در تنظیم مقررات پیرامون رمزارزها. اما در این شماره، آنچه خواهید خواند در قلمرو «جرمشناسی» است. از ابتدای ظهور رمزارزها، همواره این اتهام از جانب نهادهای حاکمیتی مطرح بوده که شناساییناپذیری و سرعت و سهولت تبادل به واسطه رمزارزها به ابزاری برای مبادلات مالی مجرمانه تبدیل شده است. امروزه تردیدی نیست که تمرکز بر محدودسازی «تامین مالی» پروژههای مجرمانه، به مراتب اثرگذارتر از مقابله با مجرمان تجهیز شده است. بالاخص در عصر فناوری که با مجرمان یقه سفید و متخصص روبهرو هستیم. بسیاری از نشریات معتبر و سازمانهای مطالعاتی در پایان سال مالی اقدام به انتشار دادههای تحلیل شده میکنند و از جمله این مباحث، آمار جرائم مرتبط با رمزارز یا کریپتوکارنسی است. چرا مطالعه این آمار حائز اهمیت است؟ ما در یک موازنه یا مقابله به سر میبریم. انسداد و سختگیری فرصت رشد فناوریهای مالی و مبادلات اقتصادی را از جامعه خواهد گرفت و قواعد سخت به فرار سرمایه ختم خواهد شد. در مقابل عدم مقررهگذاری و تنظیمگری نیز جامعه را به بهشت پولشویان بدل خواهد کرد و در واقع منتفع اصلی از عرصه بیمقرره، نه ملت بلکه گروهای صاحب نفوذ و بزهکار هستند. مهارت بسیار جدی و حائز اهمیت برای «حاکمیت خوب»، ایستادن در مرز تعادل است؛ یعنی نقطهای که هم حداکثر انعطاف برای رشد فناوریهای مالی و کسب و کارهای روزآمد وجود دارد و هم در مقابل حداقل گریز برای بزهکاران و سوءاستفادهجویان امکانپذیر باشد. قرارگیری در این مرز نیازمند اشراف دقیق بر فرصتها و چالشهای صنعت است. ۲- فایده جرمشناسی و ضرورت آن برای یک حقوقدان فایده و ضرورت جرمشناسی روشن است...