مشکل فنی بانکی موجب تاخیر در تسویه پرداختیارها شد
براساس اطلاعیه پرداختیارهای زرینپال، وندار و جیبیت، تسویه پرداختیاری امروز، یکم آذر ۱۴۰۳، با تاخیر…
۱ آذر ۱۴۰۳
تلاش حاکمیت برای تشویق جوانان به ازدواج با راهاندازی همسریابی آنلاین «همدم»
۱ آبان ۱۴۰۰
زمان مطالعه : ۲۰ دقیقه
تاریخ بهروزرسانی: ۲۹ آبان ۱۴۰۰
ازدواج اینترنتی و آنلاین شاید روزی یک پدیده غربی به شمار میآمد و بسیاری آن را مذمت میکردند اما امروزه این گونه از پلتفرمهای آنلاین در کشورهای اسلامی و همچنین ایران نیز طرفداران خاص خود را پیدا کرده است. در سالهای اخیر تعداد پلتفرمهای آنلاین شرعی همسریابی افزایش یافته چنانکه پلتفرمهایی مانند، Christian Mingle، JDate نمونههایی از آنها است که یکی برای مسیحیان و دیگری برای یهودیان طراحی شده است. در این سالها تعداد سایتها و پلتفرمهای اسلامی همسریابی نیز روبه فزونی بوده است، سایت SingleMuslim که در سال ۲۰۰۰ در انگلستان ایجاد شد؛ LoveHabibi که در سال ۲۰۰۹ توسط اعراب ساکن اروپا شکل گرفت؛ Ishqr که در سال ۲۰۱۳ در ایالاتمتحده ایجاد شد Salaam Swipe که در سال ۲۰۱۵ در کانادا ایجاد شد نمونههایی از این سایتها هستند. این پدیده در ایران نیز سابقه تقریبا ۲۰ ساله دارد و حال سازمان تبلیغات اسلامی سعی کرده است با راهاندازی پلتفرم همدم این مسیر را هدایت کند.
همدم پلتفرمی است که از سوی موسسه تبیان وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی برای تسهیلگری در امر ازدواج و کاستن از سن ازدواج جوانان شکل گرفت. ۲۱ تیر ۱۴۰۰، از پلتفرم «همدم» به عنوان اولین اپلیکیشن رسمی و دارای مجوز در امر همسریابی و مشاوره ازدواج در موسسه تبیان وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی با حضور قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی رونمایی شد. بلافاصله نظرات موافق و مخالف پیرامون این اقدام مطرح شد. قالیباف آن را کاری «ماندگار» خواند. در مقابل، منتقدان کاری «نمایشی» نامیدندش که قادر به حل مساله ازدواج نیست.
«ازدواج اینترنتی» احتمالا نزدیکترین پدیده به همدم است که در ایران در اواخر دهه هفتاد شمسی و از طریق وبسایتها، وبلاگها، و چترومها (اتاقهای گفتگو) پدیدار شد. اولین سایتی که در این زمینه شروع به فعالیت کرد، «اردبیلی» بود که چندی بعد در کنار «موسسه فرهنگی خانواده امین» مشغول به کار شد. بهتدریج، سایتها و وبلاگهایی دیگر چون «ایرانزندگی»، «دوهمسان»، «گوهردشت»، «ایران۲۰»، «مرسیداتکام»، وبلاگ «سیستم هوشمند همسریابی»، وبلاگ «همسریابی و ازدواج اینترنتی»، و وبلاگ «همسریابی موقت و دائم» پدیدار شدند ( منبع: باستانی و آخوندان،۱۳۸۸).
در این میان، برخی سایتها چون موسسه فرهنگی خانواده امین و موسسه راهنمای ازدواج دارای صیغه مذهبی، تشکیلات سازماندهیشده و موسسه در دنیای واقعی بودند. همچنین چترومها (اتاقهای گفتگو) دیگر فضاهای مجازی بودند که افراد از آنها برای همسریابی موقت و دائم استفاده میکردند. البته به جز سایتهایی چون امین که موسسه داشتند، افراد در این فضاها خودشان فردی را برای رابطه انتخاب میکردند و سایتها دخالتی در انجام مراحل آشنایی نداشتند و تنها زمینه آن را فراهم میکردند. سایت همدم از این نظر متفاوت با بیشتر سایتهای همسریابی است که آشنایی طرفین با وساطت مشاوران و اطلاع خانوادهها صورت میگیرد.
گلزاری، روانشناس و مشاور پروژه همدم که پیشتر مخالفت خود را با ازدواج اینترنتی اعلام کرده بود، سازوکار همدم را متفاوت با ازدواج اینترنتی میداند. آنطور که او توضیح می دهد همدم خانوادهمحور بوده و بستر کنشگری همزمان خانوادهها و جوانان است (منبع: گلزاری، ۱۴۰۰)؛ بستری که بهنظر میرسد کنشگران آن تنها جوانان متقاضی ازدواج، خانوادهها، و مشاوران نیستند و حاکمیت نیز یکی از بازیگران اصلی است.
احتمالا نخستین ورود حاکمیت در ایران به عرصه همسریابی به سال ۱۳۸۷ بازمیگردد. در آن زمان هیات دولت در مصوبهای سازمان جوانان را موظف کرد بهمنظور همسریابی و مشاوره بعد از ازدواج در کلانشهرها مراکز همسریابی را طراحی کند.
نگرانی از بالارفتن سن ازدواج و کاهش فرزندآوری بهتدریج شدت گرفت، تا جایی که در سیام اردیبهشت ۱۳۹۳ و بر اساس بند یک اصل ۱۱۰ قانون اساسی، مقام معظم رهبری سیاستهای کلی جمعیت را به روسای قوای سهگانه و همچنین مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ کرد.
بندهای ۱، ۲، ۴ و ۵ این سند بر سیاستهای نظام جمهوری اسلامی در حوزه ازدواج و خانواده دلالت دارند. بر اساس بند یک، یکی از اهداف اصلی «جوانی جمعیت با افزایش نرخ باروری به بیش از سطح جانشینی» است.
بر اساس بند دو، «رفع موانع ازدواج، تسهیل و ترویج تشکیل خانواده و افزایش فرزند، کاهش سن ازدواج و حمایت از زوجهای جوان و توانمندسازی آنان در تامین هزینههای زندگی و تربیت نسل صالح و کارآمد» باید در دستور کار قرار گیرد.
اصل چهار و پنج این سند نیز عبارتند از: «تحکیم بنیان و پایداری خانواده با اصلاح و تکمیل آموزشهای عمومی درباره اصالت کانون خانواده و فرزندپروری و با تاکید بر آموزش مهارتهای زندگی و ارتباطی و ارائه خدمات مشاورهای بر مبنای فرهنگ و ارزشهای اسلامی، ایرانی و ترویج و نهادینهسازی سبک زندگی اسلامی ایرانی و مقابله با ابعاد نامطلوب سبک زندگی غربی» (منبع: سیاستهای کلی جمعیت، ۱۳۹۳).
چند سال بعد، در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۹، محمدجواد محمودی، رئیس کمیته مطالعات و پایش سیاستهای جمعیتی ستاد فرهنگ شورای عالی انقلاب فرهنگی در خصوص چگونگی اجرای سیاستهای کلی جمعیت از سوی مقام رهبری در سال ۱۳۹۳ گفت: «بند نخست از ۱۴ بند سیاستهای ابلاغی جمعیت مقام رهبری به پویندگی، بالندگی و افزایش نرخ باروری دلالت دارد که نه تنها اجرا نشده، بلکه با کاهش شدید رشد جمعیت و باروری در کشور روبهرو هستیم…» (منبع: محمودی، ۱۳۹۹).
برای حل این مساله در اواخر سال ۱۳۹۹، «طرح جوانی جمعیت و تعالی خانواده» در مجلس شورای اسلامی برای اجرای آزمایشی به مدت هفت سال با اکثریت آرا تصویب شد. از جمله پیشنهادات این طرح بهمنظور تشویق جوانان به ازدواج و فرزندآوری افزایش سقف وامهای مربوطه بودهاست.
همچنین بر اساس ماده شش این طرح، «سازمان تبلیغات اسلامی مکلف است بهمنظور ترویج و تسهیل در ازدواج جوانان نسبت به صدور مجوز، آموزش، حمایت، ارزیابی و نظارت بر سازمانهای مردمنهاد فعال در حوزه همسریابی بپردازد. هرگونه فعالیت مراکز همسریابی بهویژه در بستر فضای مجازی خارج از شمول این حکم، ممنوع و غیرقانونی است».
محدود ساختن صدور مجوز خدمات همسریابی به سازمان تبلیغات اسلامی محل نقد منتقدان قرار گرفت: «یعنی فقط سازمان تبلیغات اسلامی در این کشور میتواند زیرساخت مناسب برای همسریابی ایجاد کند؟» در مقابل، حامیان انحصار حاکمیتی میگویند: «زیرساختها در کشور نیازی به تعدد ندارند و همچنین این زیرساختها باید دست خود حاکمیت باشد… واقعاً چه نیازی هست که دهها پلتفرم موازی در کشور شکل بگیرد؟ خود حاکمیت میبایست قویترین بسترها را ایجاد کند.»
حامیان انحصار، مقابله با نفوذ «جریانات معلومالحال» را انگیزه اصلی ایجاد انحصار در اعطای مجوز به سایتها و پلتفرمهای همسریابی میدانند: «مجوز برای این است که افراد و سازمانهایی که از جریانات معلومالحال تغذیه میشوند نتوانند از اعتماد مردم سوءاستفاده کنند». آنها ورود حاکمیت به عرصه همسریابی را «وظیفه حکومت اسلامی» میدانند:
«ایجاد یک زیرساخت تشکیلاتی امن، سالم و کارآمد برای ازدواج وظیفه حکومت اسلامی است که خانوادهها و فرهنگ عمومی کشور بتوانند به آن اطمینان کنند و خیالشان راحت باشد!»
در مقابل، برخی منتقدان اساس ورود حاکمیت به حوزه همسریابی را به دلایل امنیتی زیر سوال میبرند: «فرآیند خواستگاری تا ازدواج یک کار صددرصد مدنی و غیرحاکمیتی است. اگر اعطای مجوز [به سایتهای همسریابی] را چنان سخت بگیرند که فقط به موسسه وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی داده شود، یعنی درافتادن نامعقول با امر اجتماعی. نتیجه آن گریز از فضاهای آشکار به فضاهای پنهان خواهد بود.»
برخی دیگر از منتقدان اما به دلایل سیاسی موافق ورود حاکمیت به عرصه همسریابی نیستند، چنانکه میگویند: «نظام جمهوری اسلامی هیچ حدومرزی را برای مداخله در زندگی سیاسی، اجتماعی و خصوصی قائل نیست و سعی میکند به عناوین مختلف هیچ حوزه خصوصی را رها نکند و به همین ترتیب هم از طریق این پلتفرم سعی کرده به نوعی مدیریت اتاق خواب شهروندان را هم داشته باشد.»
مساله ازدواج در ایران اما تنندادن بسیاری از جوانان ایرانی به ازدواج است.حسن بنیانیان، رئیس سابق کمیسیون پیوستنگاری شورای عالی انقلاب فرهنگی، میگوید: «در حال حاضر، مشکل اصلی ازدواج پیداکردن مورد مناسب برای ازدواج نیست. مساله این است که تقاضا برای ازدواج وجود ندارد.»
با این حال، بنیانیان همدم را «یکی از بهترین کارهای علمی انجامشده و دارای روشی خوب» میداند. در اساس موافقان «همدم» میگویند این پلتفرم بهعنوان اقدامی بهروز، کمهزینه، آموزشمحور، خانوادهمحور، امن، متناسب با سنتهای خانوادگی و اسلامی و فضای بیهویت و گمنام کلانشهرها میتواند تسهیلگر ازدواج باشد.
راضیه، دانشجوی بررسی مسایل اجتماعی میگوید شاید این پلتفرم بتواند افراد را به هم معرفی کند اما مسایل اقتصادی و فرهنگی موانع ازدواج هستند و این پلتفرم نمیتواند کاری برای این مسایل بکند. فاطمه، دانشآموخته حقوق نیز میگوید مساله این نیست که چرا همدم ایجاد شد؛ مگر در دیگر کشورها «تیندر» نیست؟ چرا ما تیندر خودمان را نداشته باشیم؟ اما این پلتفرم فقط میتواند بخشی از مساله ازدواج را حل کند و این مساله بیشتر ناشی از مشکلات اقتصادی است.
سیمین کاظمی، پژوهشگر اجتماعی میگوید: برای اینکه یک ازدواج رخ بدهد، در وهله اول باید مسکن و اشتغال وجود داشته باشد و وقتی که مساله مسکن و اشتغال همچنان حل نشده است، فعالیت سایتهای همسریابی چه فایدهای دارد؟ دقیقاً هیچ. متأسفانه در رویکرد فعلی واقعیتهای مرتبط با ازدواج نادیده گرفته شده و سعی میشود که با سادهگرفتن موضوع این مساله را حل کنند. امروزه همه میدانند که علت کاهش ازدواج چیست و مساله مبهم و نامعلومی نیست اما چارهاندیشیهایی که برای آن میشود، چندان مناسب نیست و بینتیجه و بیحاصل هم میماند.
بهنظر نمیرسد موافقان همدم منکر موانع اقتصادی پیش روی ازدواج باشند اما آنچه برای آنها اولویت دارد، پایاندادن به تخلفات و سوءاستفادههای سایتهای غیرقانونی همسریابی است. همچنین آنها معتقدند در فضایی که پلتفرمهای گوناگون به زندگی افراد شکل میدهند، نمیتوان منفعل بود.
موافقان این سایت معتقداند: «بسیاری از استراتژیهای کلان در جوامع الان توسط پلتفرمها در حال شکلگیری، جهتدهی و مدیریت است. اگر به طراحی و مدیریت پلتفرمها در جهت حکمرانی در ابعاد مختلف سبک زندگی اسلامی توجه نشود، درحالیکه گروهی برای خودشان در حال تدوین اسناد راهبردی و حکمرانیاند، جامعه توسط پلتفرمسازان حکمرانی میشود و سبک زندگیاش شکل میگیرد. الان بهنظر شما نهادهای رسمی حاکمیتی بیشتر در حال شکلدهی سبک زندگی مردماند یا پلتفرمهایی نظیر اسنپ و دیجیکالا؟»
بنابراین، یکی از محورهای نزاع «سبک زندگی» است، چنانکه سجاد معتقد است: «نرمافزار همدم اگر بستر شکلگیری ارتباط حرام بین دختر و پسر بود، این قدر تمسخر نمیشد. اینها فضای اینستاگرام را بیشتر میپسندند برای پیداکردن مورد، آن هم نه برای ازدواج!»
بهنظر میرسد در چنین فضایی بزرگترین نفعبرندگان همدم بهتعبیر امیر «جوانان عفیف» و بهتعبیر راضیه «دختران عفیف» باشند.
بر اساس عرف و سنتها، دختر باید منتظر بنشیند تا برایش خواستگار پیدا شود اما به کمک پلتفرمی چون همدم دخترهای متقاضی ازدواج هم میتوانند برای خودشان همسر پیدا کنند. این درحالیست که دغدغه بسیاری از همین دختران امکان سوءاستفاده از اطلاعاتشان در فضای مجازی است؛ نکتهای که در پژوهشهای رزاقی و همکاران و مهدیزاده و همکار که هر دو در سال ۹۶ انجام شده، نیز به آن اشاره شده است. در مقابل، حامیان همدم شفافیت و هویتیابی دقیق این پلتفرم را وجه تفاوت آن با سایتهای همسریابی پیشین میدانند.
به گفته عارف چراغی، فردی که در بخش اجتماعی موسسه تبیان فعال است: «همدم احراز هویت دقیقی دارد، مثل یک بانک». از نظر منتقدان، همین امر یکی از پاشنهآشیلهای این پلتفرم است: «این پلتفرم اطلاعات عظیمی را گردآوری میکند [و همین امر] دسترسی حاکمیت به حریم خصوصی افراد را بیحدوحصر میکند».
امیر، پژوهشگر امنیت و اینترنت میگوید: «این اپلیکیشن اطلاعات زیادی از کاربران جمع میکند. از طرف دیگر، ما میدانیم چقدر امنیت سایتها و اپهای ایرانی پایین است و هر چند وقت یکبار میشنویم که جایی چیزی هک میشود و کلی دیتای کاربران بیرون میآید و این باعث نگرانی است که آیا اینها اساس مراحل تستهای امنیتی را گذراندهاند؟»
او میگوید: «من نمیتوانم الان به چیزی متهمشان کنم اما میگویم پرچمهای قرمز و هشداردهنده زیادی وجود دارد و این احتیاج به توضیح و تحقیق دارد». اما آیا اگر این پلتفرم، آنطور که گردانندگانش میگویند امن باشد، با استقبال کاربران مواجه خواهد شد؟
بهنظر میرسد نگاه منفی به سایتهای همسریابی اینترنتی که از سالها قبل فعالیت میکردند بر رویکرد افراد نسبت به همدم اثرگذار است. بر اساس پژوهش رزاقی و همکاران، ۵۴/۵ درصد از پاسخگویان نگرش منفی نسبت به ازدواج در فضای مجازی داشتند. دلایل عمده آنها برای مخالفت با چنین ازدواجهایی در کنار ضعف نظارت و بیاطمینانی نسبت به فضای مجازی عبارت بود از عدم پذیرش فرهنگی این ازدواجها.
بنیانیان میگوید: «در حال حاضر بسیاری از دختران ما تصور میکنند ثبتنام در این پلتفرمهای آنلاین همسریابی برایشان کسرشأن محسوب میشود و پسران نیز فکر میکنند ثبتنام در این پلتفرم و استفاده از این مدل برای همسریابی اینترنتی بهمعنای پیرپسربودن آنهاست. اینها متأسفانه موانع فرهنگی است که در اذهان وجود دارد.»
سامان یکی از پسرانی که مخالف شیوه انتخاب همسر از سایتهای همسریابی آنلاین است میگوید: «بهطور کلی کسانی که خواهان ازدواج هستند در اغلب موارد شریک زندگی زناشویی خود را به شیوه سنتی مییابند. در نتیجه، کسی که نمیتواند حتی با ملاقاتهای حضوری خود کسی را پیدا کند که برای زندگی مشترک به او اعتماد کند، چگونه میتواند در فضای مجازی همسر آینده خود را ارزیابی کند؟ »
و جلیل میگوید: «آشنایی برای ازدواج از طریق اینترنت از نظر بیشتر خانوادههای ایرانی عشق خیابونیه».
مصطفی اقلیما، رئیس انجمن مددکاری ایران میگوید: «در فرهنگ ما نگاه مثبتی به این پدیدهها وجود ندارد و خانوادهها بهویژه خانواده پسرها اغلب به این روش همسریابی روی خوش نشان نمیدهند و یک روزه هم نمیتوان فرهنگ مردم را تغییر داد. این سایتها چندان موفق بهنظر نمیرسند. این مدل از ازدواج در ایران جواب نمیدهد و بعد از مدتی ناگزیر به عدم فعالیت خواهند شد… کشور ما با کشورهای خارجی فرق میکند و هر کس بخواهد ازدواج کند میتواند از طریق شبکه دوستان، همکاران، خانواده و فامیل مورد مناسبی را برای ازدواج پیدا کند.»
سیمین کاظمی به تفاوت الگوی ازدواج در شهر و روستا اشاره میکند و میگوید: «علت کاهش ازدواج در شهر و روستا متفاوت است. یکی از گروههایی که کمتر ازدواج میکنند زنان روستاییاند که علت آن هم مهاجرت مردان این مناطق است و این زنان گزینه ازدواج را از دست میدهند. در شهرها به دلیل تغییر اولویتها افراد تن به ازدواج نمیدهند، زیرا تحصیلات دانشگاه و در وهله بعد اشتغال را در اولویت قرار میدهند.»
بنیانیان بر این باور است که تفاوت الگوهای ازدواج در مناطق مختلف باید در طراحی پلتفرم همدم لحاظ میشد: «بهنظر میرسد متمرکزبودن این پلتفرم اشکال دارد و باید ضمن حاکمیت اصول کلی بر آن، مدلهای دیگری از آن متناسب با شهرستانهای مختلف ایجاد شود تا اقتضائات محیطی نیز در آن دیده شود».
بهنظر کاظمی اما مساله همدم فراتر از اینهاست. او همدم را کاری نمایشی میداند که با تبلیغات بسیار رونمایی شد، درحالیکه به واقع این پلتفرم نمیتواند مساله ازدواج جوانان ایرانی را حل کند. او میگوید: باید بررسی کرد چه عواملی باعث عدم تمایل به ازدواج شده و چه تغییرات اقتصادی و اجتماعی رخ داده است که فقدان گرایش به ازدواج را رقم زده است.
مدنی نیز با اشاره به تغییر نگرشها و ارزشهای جوانان ایرانی و نوع روابط میان آنها میگوید:«اتفاقا به همین دلیل شاید این اپ مورد استقبال قرار نگیرد چون اساساً نیازی به چنین اپی وجود نداشته است. زیرا مشکل همسریابی نیست. اتفاقا چون فضای اجتماعی ایران کاملاً باز است و ارتباطات بسیار گسترده است، اساساً این اپلیکیشن بودونبودش تأثیری در همسریابی یا میل به ازدواج ندارد. مشکل تا حد زیادی اداره زندگی پس از ازدواج است که امیدی به آن ندارند و چشمانداز روشنی هم در برابرشان وجود ندارد.»
اما چرا با آنکه بهتعبیر برخی کارشناسان مساله ازدواج همسریابی نیست، برخی دیگر از ضرورت ورود حکومت به میدان همسریابی و پلتفرم همدم دفاع میکنند؟
اعظم آهنگر، جامعهشناس و مدیر گروه مطالعات شهری و منطقهای در موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران از ورود حاکمیت به عرصه همسریابی و ایجاد سایتها و پلتفرمهایی چون همدم دفاع میکند تا افراد به سمت انتخاب درست حرکت داده شوند، زندگی پایدارتر شود، میزان طلاق کاهش یابد، فرزندآوری بیشتر شود و در نهایت نیروی کار آینده تامین شود.
صرفنظر از انگیزه حاکمیت از ورود به عرصه همسریابی، در هر حال افرادی هستند که از سایتهای همسریابی و ازدواج اینترنتی، و همدم استقبال میکنند. سبحانی و همکارانش به دوازده مقوله اشاره میکنند که در گرایش به سایتهای همسریابی موثر بودهاند و احتمالا میتوانند در استقبال از همدم نیز اثرگذار باشند.
نخست: برخی افراد برای بهدستآوردن استقلال و رهایی از اجبار والدین به ازدواجهای فامیلی به فضای مجازی روی میآورند.
دوم: جوانانی که خود را در امر ازدواج تنها و بیپشتوانه مییابند، عضویت در سایتهای همسریابی را بهترین گزینه برای حل این مشکل میدانند.
سوم: بهنظر برخی افراد فضای مجازی در مقایسه با ازدواجهای سنتی مزایای بیشتری دارد؛ موجب صرفهجویی در زمان و هزینه میشود، دایره انتخاب را افزایش میدهد؛ و امکان انتخاب بهترین گزینه را فراهم میکند.
چهارم: در کلانشهرها به دلیل شرایط حاکم و نوع زندگی، افراد بهندرت یکدیگر را میشناسند. در نتیجه، سایتهای همسریابی میتوانند به آشنایی افراد با هم کمک کنند.
پنجم: برخی کاربران گفتهاند فضای مجازی این امکان را در اختیار زنان میگذارد تا همانند مردان حق انتخاب داشته باشند. به همین دلیل برخی زنان جذب سایتهای همسریابی میشوند.
ششم: افراد سایتهای همسریابی را مکانی برای رفع نیازهای مختلف جنسی، عاطفی، و نیاز به سرگرمی و تفریح میدانند.
هفتم: افرادی که در دنیای واقعی مشکلات ارتباطی دارند و نمیتوانند با جنس مخالف خود بهصورت چهرهبهچهره کنش داشته باشند، سعی میکنند از طریق سایتهای همسریابی به انتخاب همسر بپردازند.
هشتم: افراد مطلقه سعی میکنند با عضویت در سایتهای همسریابی شانسشان را برای ازدواج با افرادی مشابه خود افزایش دهند.
نهم: افراد معلول نیز با عضویت در سایتهای همسریابی میتوانند فردی مشابه وضعیتشان برای ازدواج بیابند.
دهم: بالارفتن سن مخصوصا برای دختران در گرایش آنها به سایتهای همسریابی موثر بوده است.
یازدهم: فضای مجازی به افراد امکان میدهد با افرادی جز اعضای فامیل و همشهریهای خود آشنا شوند.
دوازدهم: گمنامی موجود در فضای مجازی به افراد امکان میدهد فارغ از پیشداوریها با هم مواجه شوند و به تفاهم برسند.
تفاوت در جنسیت و دینداری افراد در میزان تمایل آنها به حضور در فضای مجازی به منظور ازدواج اثرگذار است، چنانکه بر اساس مطالعه مهدیزاده و شمس بیرانوند، مردان در مقایسه با زنان و افراد کمتر دیندار در مقایسه با دینداران بیشتر به استفاده از سایتهای همسریابی تمایل دارند.
بهعلاوه، بر مبنای همین مطالعه، هر چه میزان گمنامی در سایتهای اینترنتی کمتر باشد، نگرش جوانان به استفاده از این سایتها مثبتتر خواهد بود. شاید بر همین اساس بتوان استنباط کرد با توجه به هویتیابی دقیقتر همدم در مقایسه با سایتهای همسریابی استقبال از آن بیشتر خواهد بود.
ظرفیت هویتیابی همدم البته نکتهای است که از سوی برخی با تردید روبهرو شده است. سهرابی، روانشناس و مدرس دانشگاه میگوید: «تنها همکفو بودن و همسان بودن، آنچنان که مدنظر این پلتفرم است، کافی نیست و لازم است امور و موارد دیگر نیز لحاظ شوند. مهمترین معیار همسریابی باید مسئولیتپذیری و قبول مسئولیت از سوی افراد باشد. جوانان نه تنها باید به بلوغ فیزیولوژی بلکه باید به بلوغ روانی، اقتصادی و اجتماعی هم رسیده باشند. صرفا همکفوبودن، آنچنان که مدنظر پلتفرم است، در این زمینه پاسخگو نیست. »
نمونههای سایتهای همسریابی اینترنتی همچون همدم را در دیگر مناطق از جمله کشورهای اسلامی میتوان دید. برای مثال، برخی سایتها و پلتفرمهایی که در مالزی و اندونزی خدمات همسریابی ارائه میدهند عبارتند از:
این سایتها و پلتفرمها در مقابل سایت همسریابی غیردینی تیندر(Tinder) که در سطح جهانی فعالیت میکند، ایجاد شدهاند. در سالهای اخیر، برای نمونه، در اندونزی جنبشی بنام «هجرت» شکل گرفته که بر بازگشت مسلمانان به سبک زندگی اسلامی تاکید میکند. بر همین اساس است که آنها دیتینگ (Dating) را با «تعارف» بهمعنای آشنایی دختر و پسر قبل از ازدواج جایگزین کردهاند.
گرچه همدم شباهتهایی با سایتها و پلتفرمهای اسلامی همسریابی اینترنتی دارد اما تفاوتهایی هم هست. مهمترین تفاوت اینکه این پلتفرم از سوی حاکمیت ایجاد شده و برآمده از یک حرکت مدنی نیست. از این لحاظ، بهنظر میرسد مهمترین مساله پیش روی این پلتفرم مقاومت شهروندان در برابر حضور حاکمیت در عرصه خصوصی خواهد بود؛ امری که البته هماهنگ با سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت است.
بر اساس این سند در سال ۱۴۴۴ شمسی، مردم ایران دیندار، عموما پیرو قرآن، سنت پیامبر و اهل بیت و دارای سبک زندگی و خانواده اسلامی- ایرانی و روحیه جهادی خواهند بود (متن کامل سند الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت، ۱۳۹۷). ضرورت راهبری مردم به این سبک زندگی احتمالا توجیهکننده سیاستگذاری حاکمیت برای عرصه خصوصی و از جمله حوزه همسریابی خواهد بود.
حامیان همدم آن را اقدامی بهروز، کمهزینه، خانوادهمحور، آموزشمحور، متناسب با سنتهای خانوادگی، مبانی اسلامی، زندگی در کلانشهرها، مبتنی بر روشهای نوین و علمی و نیازهای سیاستگذار میدانند. همچنین آنها با اشاره به تخلفات و سوءاستفادههای پیشین در سایتهای غیرقانونی همسریابی بر ضرورت نظارت قوی حاکمیت بر امر همسریابی تاکید میکنند.
در مقابل، منتقدان همدم آن را کاری سطحی میدانند که نمیتواند مساله ازدواج را حل کند. همچنین با توجه به بیاعتمادی شهروندان به فضای مجازی، سرنوشت نافرجام دیگر اپلیکیشنهای فارسی، و ناسازگاری ازدواج پلتفرمی با فرهنگ ایرانیان نمیتوان آینده موفقیتآمیزی برای همدم انتظار داشت.
در این میان اما همدم کار خود را آغاز کرده و به آن ادامه میدهد، چنان که مدیر همدم می گوید:”تا کنون ۴۵۰ هزار پیشنهاد صورت گرفته و ۱۰۰۰ زوج وارد مرحله معرفی و آشنایی با همراهی معرفین شده اند و یک زوج دهه هفتادی نیز به مرحله عقد رسیده اند” (اولین ازدواج در همدم بین یک زوج دهه هفتادی، ۱۴۰۰). حال باید منتظر ماند و دید آیا همدم جایگاه خود را بین جوانان پیدا میکند؟