سازمانها در این چند سال گذشته هزینه و زمان زیادی را صرف پرورش مدیران و بهبود تواناییهای رهبری کردهاند. در این میان فقط شرکتهای ایالات متحده 14 میلیارد دلار به برنامههای پرورش رهبری اختصاص دادند. از سوی دیگر واحدهای درسی رهبری در کالجها و دانشگاهها نیز هزینههای زیادی برایشان داشته و به عنوان مثال مبلغ صرفشده برای یک واحد سفارشی درباره این موضوع میتواند 150 هزار دلار برای هر فرد آب بخورد. همچنین وقتی از 500 مدیر ارشد خواستیم سه اولویت اصلی سرمایهگذاری انسانیشان را برایمان لیست کنند، توسعه تواناییهای رهبری در صدر لیست فعالیتهای کنونی و آتی آنها قرار داشت. تقریبا دوسوم از آزمودنیهای ما این مساله را مهمتر از بقیه دانستند. در بین این افراد تنها سه درصد معتقد بودند سیستم پرورش رهبریشان عملکرد موثری داشته و 30 درصد از آنها نیز علت شکست سازمانیشان را فقدان رهبرانی توانا قلمداد کردند. در مطالعه اخیرمان با صدها مدیر اجرایی در مورد طرحهای موفق و ناموفق گفتوگو کردیم. در این مطالعه چهار اشتباه عمده را شناسایی کردیم و در اینجا قصد داریم نکاتی را برای رفع مشکلات مربوط به آنها ارائه کنیم. این توصیهها در مجموع شیوههایی برای بهبود برنامههای پرورش رهبری در روند کنونی تحولات تکنولوژیک و عدم قطعیت اقتصادی محسوب میشوند. 1- چشمپوشی از بافت سازمانی بافت (Context) مولفهای حیاتی در امر رهبری است؛ منظور اینکه یک رهبر با پیشینه درخشان در یک بافت سازمانی نمیتواند در جایگاهی دیگر به همان نسبت موفق باشد. مطالعات آکادمیک تاییدی بر این مدعا هستند و البته تجربه نیز همیشه چنین چیزی را به ما نشان داده است. یکی از مدیرهای عامل شرکتی تجاری در زمانی که بازار روند رو به رشدی به خود گرفته بود، سابقهای برجسته داشت اما به محض مواجهه با رکود اقتصادی اخیر توان مدیریتیاش را کاملا از دست داد. از این رو سعی کرد به وسیله نوآوری...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.