قسمت سیزدهم
در رثای پهلوان مرده
۲۵ شهریور ۱۳۹۴
زمان مطالعه : ۴ دقیقه
شماره ۱۳
تاریخ بهروزرسانی: ۷ آبان ۱۳۹۸
وقتی چندی پیش روز اجرایی شدن قرارداد خرید واحد موبایل نوکیا توسط مایکروسافت فرا رسید، در کنار تمام تحلیلهای ریز و درشتی که در رسانههای جهان و کشورمان دیده میشد، چیزی دیدم که بیش از همه توجهم را جلب کرد و آن عکسی بود که یکی از قدیمیترین همکاران فنلاندیام که سالهاست در دفتر منطقهای دوبی کار میکند، روی صفحه فیسبوکش قرار داده بود. او در آن عکس همه کارتهای پرسنلیاش را طی 15 سال کار در شرکت نوکیا کنار هم قطار کرده بود. لوگوی نوکیا روی در بالای آن کارتها ثابت بود و چهره او در عکسها هر بار جاافتادهتر شده بود. اما کنار این صف کارتها کارت جدید خودنمایی میکرد؛ جدیدترین عکس او زیر لوگوی مایکروسافت. وقتی برندی نزول میکند مانند آن افتادهای است که گاهی آنهایی که از کنارش رد میشوند لگدی هم نثارش میکنند. در این شرایط ذکر برتریها و ویژگیهای آن برند کاری است دشوار؛ هم برای گوینده و هم شنونده. اما دیدن عکس این کارتهای پرسنلی ناخودآگاه من را واداشت تا یک بار دیگر خاطرات 10 سال کار خودم را با این برند مرور کنم و ویژگیهای منحصربهفرد ساختار و روش کار واحد ارتباطات این برند را یک بار دیگر به یاد آورم. از آن زمان که در آژانس روابط عمومی برای برندی که به تازگی به رتبه ششمین برند برتر جهان در بین همه برندها (و نه فقط در بین برندهای موبایل) صعود کرده بود، تا بعدها که به عنوان اولین (و البته آخرین) مدیر روابط عمومی آن مشغول به کار شدم، یک چیز رفتهرفته برایم قطعی شد و آن اینکه یکی از حوزههایی که نوکیا در آن سرآمد بوده، ساز و کار روابط عمومیاش بوده است. استقلال: شاید یکی از مهمترین و منحصربهفردترین ویژگیهای ساختار روابط عمومی نوکیا (که واحد ارتباطات یا Communications نامیده میشد) استقلال آن بود. آنهایی که در حوزه...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.
وارد شویدعضو نیستید؟ عضو شوید