ضدخاطرات - قسمت بیست و هفتم
عقل سلیم بر زمین
۱۶ شهریور ۱۳۹۴
زمان مطالعه : ۴ دقیقه
شماره ۲۷
تاریخ بهروزرسانی: ۷ آبان ۱۳۹۸
همکارمان مشغول دفاع بود و آسمان و ریسمان را به هم میبافت تا ثابت کند که اشتباه نکرده ولی از هر راهی میرفت به بنبست میخورد چرا که مدیرمان نمیپذیرفت. تله کنفرانس برای همین تشکیل شده بود تا معلوم شود چرا چنین اشتباه فاحشی از تیم ما سر زده. همکار عزیز گفت:«من دقیقاً منطبق بر آخرین ایمیل تصویبشده این پروژه را فعال کردم. همه اعضای حاضر در این کنفرانس تلفنی با اجرای این پروژه موافق بودند.» واقعیت این است که او راست میگفت. او فعالیت بازاریابی مربوطه را دقیقاً بر طبق مصوبات و در روز مقرر کلید زده بود. اما شاید فقط به این نکته توجه نداشت که تاریخ مقرر که منطبق بر یکی از تعطیلات رسمی و مناسبتهای مهم یعنی عید سعید فطر بود، یک روز جابهجا شده بود و آغاز این پروژه بنا بر تعریفش در روز عید معنا پیدا میکرد. البته آسمان به زمین نرسیده بود اما شروع آن کار یک روز قبل از عید میتوانست بیسلیقگی یا بیتوجهی تیم برگزارکننده را به ذهن مخاطب متبادر کند. به هر حال همکار عزیزمان هر چه بالا رفت و پایین آمد مرغ مدیر محترم یک پا داشت؛ پایی که اتفاقاً چوبین نبود. چون مدیر حق داشت و استدلال ویژهای هم برای حقانیتش نیاز نبود. حرفش این بود که ما روبات نیستیم و کارهایمان را نباید فقط بر مبنای آنچه تصویب شده، انجام دهیم. ضوابط و گایدلاین (Guideline)ها به جای خود، اما دست آخر ما انسانیم و باید از عقل خود هم استفاده کنیم. برای همین کنفرانس تلفنی را با این جمله پایان داد:«عقل سلیم کجاست؟!!» سالها از آن روز میگذرد ولی طنین زنگ این جمله هنوز توی گوش من میپیچد. راستش از آن جملههایی بود که بعدها خودم هم زیاد برای همکارانی که در تیمهای تحت مدیریتم کار میکردند، استفاده کردهام. نه به این خاطر که جمله کوبندهای است؛...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.
وارد شویدعضو نیستید؟ عضو شوید