قسمت پانزدهم
شما خوبید
۲۹ مرداد ۱۳۹۴
زمان مطالعه : ۳ دقیقه
شماره ۱۵
تاریخ بهروزرسانی: ۷ آبان ۱۳۹۸
1 یکی از دوستان در پروفایل فیسبوک و لینکدین، شغلش را «متخصص روابط عمومی» عنوان کرده است. تا جایی که در جریان سابقه فعالیتش در حوزه روابط عمومی هستم در یک آژانس تبلیغاتی (نه یک آژانس روابط عمومی) برنامههای اجرایی یک برند را در حد هماهنگیهای مراسم بر عهده دارد؛ سالن اجاره میکند، شام یا ناهار و سایر موارد پذیرایی را سفارش میدهد، دعوتنامه برای روزنامهنگاران میفرستد و... به این فکر میکنم که روابط عمومی چه حوزه سادهای است که به این راحتی میتوان متخصص آن شد و با این نگاه قطعا خیلیها متخصص روابط عمومی هستند و خودشان نمیدانند. یاد دوست دیگرم افتادم که سالها در آژانس و کمپانیهای چندملیتی در همین حوزه مشغول بوده است. به جرات میتوان گفت بیشتر کتابهای معتبر در این حوزه را خوانده است. هنوز هم دائما در حال جستوجو در اینترنت برای خواندن مقالات و گزارشهای نمونههای موفق روابط عمومی در جهان است. او همیشه خود را فقط یک فعال روابط عمومی معرفی میکند. 2 سالها پیش به خود می بالیدم که چیزهایی را در مورد برنامهریزی تبلیغات رسانهای میدانم که کمتر کسی در کسب و کار بازاریابی در کشورمان میداند. این شانس را داشتم که نزد یکی از استادان این حوزه شاگردی کنم (در عمل نه در دانشگاه). دورههایی را در شرکتهای بینالمللی بازاریابی گذراندم تا یاد بگیرم چگونه میتوان با فرمولهای ریاضی و با اتکا به تحقیقات، انتخاب رسانهها و میزان تبلیغات در آنها را دقیقا برنامهریزی کرد. شاد و خوش، نغمهزنان مسیر کاری را به پیش میرفتم، در جلسات پاورپوینتهایی رنگارنگ برای شرکتها ارائه میدادم پر از منحنیها و جدولهایی که برنامه پیشنهادی تبلیغاتی را آنقدر دقیق نمایش میداد که حتی میشد وزن یک بار پخش یک تیزر تبلیغاتی در ساعتی از شب، در بین سریال کانال سه را در تاثیرگذاری کل کمپین هم دید. مدتی گذشت تا بفهمم اینها...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.
وارد شویدعضو نیستید؟ عضو شوید