چگونه میتوان با هوش مصنوعی مولد سازمانها را متحول کرد
تحولات جدید در دنیای کسبوکار با ورود هوش مصنوعی مولد (Gen AI) در حال شکلگیری…
۱۹ مهر ۱۴۰۳
پرسشی در پی تبریک رئيسجمهور به وزیر ارشاد به دلیل موفقیت این وزارتخانه در حوزه دولت الکترونیکی، شفافیت و دسترسی آزاد به اطلاعات:
۱۰ فروردین ۱۴۰۰
زمان مطالعه : ۸ دقیقه
تبریک رئیسجمهوری به وزیرفرهنگ و ارشاد مبنی بر انتخاب این وزارتخانه به عنوان یکی از وزارتخانههای پیشرو در ارائه خدمات دولتالکترونیکی و همچنین شفافیت، این سوال را مطرح میکند که آیا این وزارتخانه توانسته در دوران شیوع ویروس کرونا و زمانی که تمامی بسترهای فرهنگی به بستری مجازی کوچ کردهاند در این بخش بهخوبی ظاهر شود.
به گزارش پیوست، در شرایطی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان یکی از روزارتخانههای پیشرو در امر دولت الکترونیکی و شفافیت به شمار میآید که این وزارتخانه در سالی که گذشت به صورت مرتب با فضای کمرونق برگزاری کنسرتهای آنلاین، اکران آنلاین فیلمها و حاشیههای برگزاری نمایشگاه مجازی کتاب تهران دست به گریبان بود.
طبق ارزیابی ششم خدمات الکترونیکی دولت، وزارت فرهنگ و ارشاد از میان دستگاههای اصلی رتبه نهم را از آن خود کرده و امتیاز کلیایی که از این ارزیابی به دست آوردهاست ۰/۵۸۹ اعلام شده است. وضعیت این وزارتخانه در مقایسه با سایر وزارتخانهها درست در وضعیت متعادل میانه میدان قرار دارد، چرا که وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی به عنوان رتبهبرتر این ارزیابی امتیازی معادل ۰/۷۳۶دریافت کرده است و وزارت دادگستری نیز به عنوان هیجدهمین وزارتخانه در این جدول رتبهبندی امتیازی معادل ۰/۰۵۱ را از آن خود کرده است. همچنین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در رتبهبندی که به صورت خاص میزان شفافیت دستگاههای دولتی را بررسی کرده در رتبه ۶ام قرار گرفته است.
این خبر محبوبیت وزارت فرهنگ و ارشاد در ارائه خدمات الکترونیکی در شرایطی به گوش میرسد که غوغایی در فضای راکد فرهنگ و هنر برپاست؛ صدای جنجال میان سینماگران، قاچاقچیان فیلم در فضای مجازی و شبکه نمایش خانگی از یک طرف بلند است، دست روی دست گذاشتن اهالی موسیقی برای شروع دوباره کنسرتها، خاموشی صحنههای تئاتر و فضای مسکوت هنرهای تجسمی از طرفی دیگر پیداست، فضای نشر و کتاب هم مدتهاست که چندان حال خوشی ندارد، حتی با شعارهایی که دم از حال خوش کتاب میزنند و اما فقط شعارند، در این میان فضای مجازی تلاش میکند تا در نبرد با فیلترینگ به بقا برسد و جان کلام آنکه فضای فرهنگ و هنر این روزها که پایش بیش از پیش به فضای مجازی باز شده، حال آشفتهتری دارد.
در این فضا از فیلم، موسیقی، کتاب و … گرفته حق صاحب اثر دزدیده و بدون رعایت حق کپیرایت فیلمهای اکران آنلاین به صورت رایگان و بدون اجازه صاحب اثر، سر از سرویسها سایتهای غیرمجاز درمیآورد. موسیقیهای تولید شده که باید آلبومهای آنها را در فضای مجازی یا حقیقی خریداری کرد یا با استفاده از خرید اشتراک پلتفرمهای موسیقی آنها را شنید در بازار سیاه مجازی شامل کانالهای تلگرامی و سایتهای مختلف به رایگان در دسترس قرار میگیرند، نسخه پیدیاف کتابها بدون اجازه ناشر یا مولف به راحتی و به صورت رایگان یا بعضا حتی با پرداخت بها قابل دانلود هستند و اگر از اینها بگذریم که اقتصاد فرهنگ و هنر را به خصوص در فضاهای بحرانیتر همچون نشر کتاب فلج کرده است؛ به محتواسازی آزاد میرسیم که چاقوی دولبهای برای این حوزه شده است.
نشر هر اثری به صورت آزادانه آشفتگی قابل توجهی در دنیای مجازی ایجاد و آن را تا حد زیادی غیرقابل اطمینان کرده، تا جایی که اهالی رسانه دیگر به سختی میتوانند به دیتاهای موجود در این دریای داده اعتماد کنند. از طرفی نبود فضای مناسب برای اجتماع و بحث اهالی فرهنگ و هنر بسیاری از غیرمتخصصان را استاد کرده و استادان را به حاشیه رانده، نبود جلسههای مناسب کتابخوانی برای عموم علاقهمندان این حوزه (که انتظار میرود توسط وزارت فرهنگ و در واقع معاونت فرهنگی فراهم شود) کاربران را به اتاقهای کتابخوانی شبکه اجتماعی جدید کلابهاوس یا لایوهای عجیب اینستاگرام کشانده است.
از طرفی فیلترینگ فضای مجازی خصوصا در دوران شیوع ویروس کرونا که سختافزارهای الکترونیکی دائما در اختیار کودکان و نوجوانان است، کاربران را به سادگی نصب یک فیلترشکن و به واسطه اینکه مرورگر آیپی کاربر را در کشورهای دیگر شناسایی میکند، به فضاها و محتواهای غیربومی هدایت میکند. از آسیبزدن به زبان فارسی در محتواهای پراکنده دنیای مجازی هم دیگر بگذریم.
حوزههای دیگر فرهنگ و هنر نیز که در سال اخیر پایشان بیشتر از قبل به فضای مجازی کشیده شد، اوضاع چندان مناسبی نداشتند؛ برگزاری نمایشگاه کتاب هر چند که با تمجید از برگزارکنندگان و ارقامی غیرعادی به پایان رسید؛ اما در واقع فروشگاهی در ذیل یک اختلال بود.
از نخستین ساعتهای برپایی آن، سایت این رویداد به دلیل سرعت پایین که البته پیشتر هم توسط اهالی رسانه پیشبینی شده بود، انگار مراجعه معمول کاربران را حمله DDOS تشخیص داد و از دسترس خارج شد، این وضعیت با پستی و بلندی اختلالات تا پایان زمان تمدید برگزاری ادامه داشت و این موجب گلایه ناشران و مخاطبان و بحثهای پراکنده و بعضا نادرست (از نظر علمی) درخصوص آن شد.
با توجه به موفقیت این وزارتخانه در شفافیت، چرا هرگز توضیح مناسبی درخصوص وضعیت پیشآمده ارائه نشد؟ چرا پیشبینی چنین وضعیتی پیش از تلف شدن وقت و سرمایه ناشران در اختلالات و دست کشیدن کاربران از خرید، با توجه به این وضعیت پیش از روز آغازین صورت نگرفت و وزارتخانه منتخب در حوزه دولت الکترونیک بستری مناسبتر را برای چنین رویدادی، آن هم پس از ماهها انتظار برای برگزاری نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران برنگزید؟
اوضاع در دیگر حوزهها هم چندان متفاوت نیست؛ بهزاد هاشمی، فیلمساز و طراح وب چندی پیش در صفحه خود از وضعیت نابهسامان سرویسهای اشتراک فیلم و سریال (VOD) نوشته بود: « دو سرویس نماوا و فیلیمو در یک حرکت هماهنگ هزینه اشتراک ماهانهشان را از ۲۵ به ۵۹ هزار تومان افزایش دادند که روی این مبلغ ۹ درصد مالیات افزوده میشود که به عبارتی ماهی ۶۴.۳۱۰ هزار تومان به حساب میاد!»
به باورر او این سرویسهای VOD در دوسال گذشته در شبکههای مجازی تمامی سایتهای دانلود رو سرکوب و قلع قمع کردند، طوری که ساختار اکثر سایتهای دانلود رایگان به سمت VIP و اشتراکی شدن رفت وبیشترشان هم به دلیل فیلترینگ ساعتی، فشار و حمله سایبری تعطیل شدند و جز چند سایت اشتراکی دانلود فیلم و سریال مابقی به فعالیت خودشان خاتمه دادند.
او در ادامه گفته است: «با شیوع کرونا و تعطیلی سینماها این دو سرویس استریم با تبلیغات زیاد و پخش سریالهای مثلا اختصاصی سعی کردند مخاطبان رابه سمت خودشان جذب کنند و از آنجایی که کلیه محتوای خارجی این سایتها با سانسور زیادی تهیه و پخش میشوند، آنطور که باید موفق به جذب حداکثری نشدند ولی با فراهم کردن بستر اکران آنلاین سعی کردند یک کاسبی پررونقی برای خودشان راهاندازی کنند که با اکران آنلاین اولین فیلم (خروج ساخته حاتمی کیا) به یک ساعت هم نکشید که نسخه دانلودی فیلم روی اینترنت پخش شد و پروژه اکران آنلاین برای فیلمسازان و تهیهکنندگان به یک بستر شکست خورده تبدیل شد. حالا با گذشت یکسال از آغاز ویروس کرونا این دو بستر آنلاین پا را از گلیم خودشان درازتر کردهاند و با افزایش بیخودی سرویسهای بیکیفیت و دزدی خودشون حسابی از آب گلآلود ماهی میگیرند.»
البته این درحالی است که این روزها وضعیت اکران آنلاین فیلمهای سینمایی رونق چندانی ندارد و خبری هم از تبلیغ این فیلمها در پلتفرمهای ارائهدهنده و حتی صدا و سیما هم نیست، در چنین وضعیتی روزگار سینما به رکود کشیده شده است. علاوهبر این، بسیاری از فیلمهای در حال اکران در بازار بینظارت فضای مجازی به صورت رایگان در حال نمایش است و تدبیری هم در کار نیست، هرچند وقتی موضوع صحبت به VODها میرسد بیشتر از آنچه وزارت فرهنگ و ارشاد مسئول باشد، ساترا یا سازمان تنظیم مقررات رسانههای صوت و تصویر فراگیر مسئولیت دارد.
علاوهبر این در روزهایی که گذشت پای کنسرتها هم به فضای مجازی کشیده شدند و جشنواره موسیقی فجر مجازی شد؛ اما شواهد حاکی از آن است که این اجراهای آنلاین هم رونق چندانی نداشتند و استقبالکنندگان از برخی از اجراها حتی به۱۰ نفر هم نمیرسید. آیا با چنین وضعیتی میتوان گفت بستر مناسبی برای ارائه هنر در فضای مجازی فراهم شده است؟
هر چند که انتظار میرود دولت الکترونیکی و وزارت فرهنگ که حالا موفقیتی در این زمینه به دست آورده است، نظارتی بر این وضعیت داشته باشد یا بستری را از طریق تکنولوژیهای روز مثل بلاکچین فراهم کند که آثار با امنیت بیشتری ارائه شوند و شاید رونق بیشتری هم در استقبال بگیرند.
البته کسی نمیداند، شاید هم منظور از شفایت و دسترسی آزاد به اطلاعات همین آشفتگیست!