۹ مهر ۱۴۰۳
تجربههایی از مواجهه با یک چالش شهری
آیا پارادوکس دکلهای مخابراتی حلشدنی است
خیلی وقت است از آن نقطه تاریخی عبور كردهایم كه تصمیم بگیریم عطای تكنولوژی را به لقای مضراتش ببخشیم یا نه؛ اكنون كه تكتك لحظههای زندگی، شغل و حتی تفریحاتمان به فناوری گره خورده است در حقیقت دیگر با یك دوراهی روبهرو نیستیم بلكه با یك پارادوكس مواجهیم؛ اینكه همزمان با برخورداری از مزایای زندگی مدرن آیا میتوان از آسیبهای آن در امان ماند؟ این لوحهای جادویی كه همیشه همراه ما هستند از امواجی تغذیه میشوند كه برای حفظ ارتباطات خود به آنها نیازمندیم، اما دكلهای انتقالدهنده این امواج ترسناكترین همسایهها و همشهریان ما هستند. از یك سو گسترش شهرها، افزایش اپراتورها و توسعه سرویسهای مخابراتی و ارتباطی، نیازها در این خصوص را بالا برده و از سوی دیگر جای خالی ضوابط و سیاستهای موثر و یكپارچه در این زمینه، سبب رشد قارچگونه دکلهای مخابراتی شده است. در این میان همزمان با مسابقه اپراتورها برای پوشش بهتر شبكه، نگرانیهای مردمی از نصب این سازهها در نزدیكی محل زندگی و مضرات احتمالی امواج ساطعشده بر سلامت آنها بیشتر شده و تعارضات عمومی نیز افزایش یافته است. به دنبال رهیافتی برای پایان این جدال و همزیستی مسالمتآمیز با این مهمانان ناخوانده شهر، تئوریپردازی را كنار میگذاریم و تجربههای دور و نزدیك در این زمینه را دنبال و چالشهای آن را مرور میکنیم. دیدهها و نادیدهها «به آتش کشیدن دکلهای 5G در بریتانیا از بیم تاثیر آنها بر شیوع کرونا» «تخریب دکل مخابراتی در حال نصب توسط مردم ماسال» «تخریب دکل مخابراتی متخلف توسط شهرداری مشهد» و... چنین تیترهایی اخیراً كم به چشم ما نخوردهاند. خواندن همین چند عبارت هم کافی است تا به یاد آوریم که روند افزایش دکلها و تجهیزات مخابراتی و ارتباطی یکی از چالشهای حلنشده نهتنها در ایران بلکه در سطح جهان است؛ مسالهای که از یک سو شرکتهای ارائهدهنده خدمات مخابراتی و شهروندان را در مقابل هم قرار...