۹ آبان ۱۴۰۳
مناقشات مرکز ملی فضای مجازی و مرکز تحقیقات مخابرات پایان ندارد
امیر آباد، نهاد ناآرام ایران
زندگی در محله امیرآباد تهران به ظاهر در بستری آرام جریان دارد اما «صورتی در زیر دارد، آنچه در بالاستی»1. خیابان امیرآباد و اتفاقات آن شباهت بسیاری با رمان معروف «دن آرام»2 دارد. رمان درباره آدمهایی است که بر کرانه رود دن زندگی میکنند و درگیر مسائل و داستانهای متعددی میشوند و در این میان، رودخانه، آرام و ساکت به راه خود به سوی دریا ادامه میدهد. یکی از اتفاقاتی که در کناره خیابان کارگر شمالی میگذرد، داستان مرکز ملی فضای مجازی و مرکز تحقیقات مخابرات ایران است؛ داستانی که نگارش آن ممکن است حداقل از نظر حجم با شاهنامه برابری کند. کوچ شبانه 34 سال پیش، وقتی شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب کرد مرکز پژوهشهای مخابرات از دانشگاه تهران به وزارت پست و تلگراف و تلفن منتقل شود، هیچکس گمان نمیکرد چند دهه بعد این مرکز و ساختمان آن به یکی از چالشهای عمده فناوری کشور تبدیل شوند اما این روزها همه چیز تغییر کرده است. نه وزارت پست و تلگراف و تلفن دیگر وجود دارد و نه خیابان کارگر دیگر همان خیابان شیک و آرام سابق است. خیابان کارگر شاید مهمترین خیابان ایران باشد و ساختمان مرکز تحقیقات مخابرات ایران، چشم اسفندیار فناوری اطلاعات و ارتباطات کشور. مرکز تحقیقات مخابرات ایران در سال ۱۳۴۹ با امضای تفاهمنامهای بین ایران و ژاپن تاسیس شد و تا پیروزی انقلاب، زیرمجموعه دانشگاه تهران بود. در زمان وزارت سیدمحمود قندی بود که این مرکز با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی به وزارت پست و تلگراف و تلفن واگذار شد، هرچند سخنی از ساختمان این پژوهشگاه در خیابان امیرآباد تهران به میان نیامد؛ ساختمانی که شاید در تهران خلوت آن روزها، چندان اهمیتی نداشت اما چند دهه بعدتر، در پایتخت متراکم و کمجای ایران، به مهمترین محل مناقشه بین دینفعان بدل شد. سالها بعد با تغییر نام وزارت پست و تلگراف و تلفن...