مشکل فنی بانکی موجب تاخیر در تسویه پرداختیارها شد
براساس اطلاعیه پرداختیارهای زرینپال، وندار و جیبیت، تسویه پرداختیاری امروز، یکم آذر ۱۴۰۳، با تاخیر…
۱ آذر ۱۴۰۳
به مناسبت ۳۰ سپتامبر روز جهانی پادکست
۹ مهر ۱۳۹۹
زمان مطالعه : ۷ دقیقه
تاریخ بهروزرسانی: ۱۹ مهر ۱۳۹۹
ظهور وب ۲.۰ و امکان خلق مفهومی بهنام تولید-مصرفکننده بهجای مصرفکننده یا تولیدکنندهی صرف، باعث شکلگیری نوع جدیدی از فرمتهای رسانهنوین شد. فرمتهایی که از یک رسانهی اصیل مثل رادیو سرچشمه میگرفتند؛ بهعنوان مثال کتاب صوتی که از رسانههای مکتوب سرچشمه گرفته و در فرمتی جدید عرضه میشود. بهطور کلی در عصر همگرایی شکلگیری این نوع از فرمتهای نوین امری رایج و معمول است. پادکست نیز فرمتی جدید از محتوای رادیویی است. پدیدهی پادکست دیگر امروزه برای عموم افرادی که سبد مصرف رسانهای متنوعی دارند، ناشناخته نیست. دیگر پادکست جای خود را در میان بخش مهمی از تولید-مصرفکنندگان محتوای رسانهای در جهان پیدا کرده است. اما این پدیده از کجا آمده است؟
اگر بخواهیم مقداری به عقب بازگردیم و سیر تاریخی شکلگیری این فرمت رسانهای را بجوییم، باید به دهۀ 1980 بازگردیم؛ زمانی که پدیدهای به نام audioblogging، بروز پیدا کرد؛ موردی که به یک معنا میتوان آن را ریشۀ شکلگیری پادکستها دانست. پس از حدود ۲۰ سال از این پدیده و با دسترسی بشر به اینترنت با پهنای باند بالا و پخشکنندههای دیجیتال صدا نظیر آیپد، زمینههای ظهور رسمی پادکست، فراهم شد (ویکیپدیا، ۲۰۲۰). همواره از دو تن به نامهای آدام کری و دیو واینر بهعنوان پدران پادکست، یاد میشود. آدام قصد داشت نرمافزاری بسازد که هرچه در فهرست اشتراک کاربر است، دانلود کند؛ دِیو نیز بهدنبال پلتفرمی برای بهاشتراکگذاری محتوا ازطریق اینترنت بود. سرانجام، در تابستان ۲۰۰۴، آدام تصمیم گرفت اولین پادگیر را با اسکریپتهای اپل، توسعه دهد. این برنامه، RSS (همنشری سراسری ساده) را دریافت میکرد و صوت را میخواند. در واقع، این دو نفر، نخستین افرادی بودند که برنامهای تحتعنوان «ipodder» نوشتند که میتوانست رادیوهای اینترنتی را از آیپدهایشان، دانلود کند (پنجهشیری، ۱۳۹۸).
ورود غولهای تکنولوژی به این حوزه نیز سبب شد تا پادکستها، بیشتر در کانون توجه قرار گیرند. برای مثال، در ژوئن ۲۰۰۵، اپل، در نسخۀ جدید iTunes ، بخش جدیدی برای پادکستها تدارک دید که در آن میشد به اشتراکگذاری، بارگذاری و سازماندهی فایلهای صوتی، پرداخت. استیو جابز و اپل، ظهوری باشکوه در حوزۀ پادکست داشتند؛ او در سال ۲۰۰۶، ویدئویی در مورد پادکست بیرون داد و در آن، ضمن آموزش نحوۀ ساخت پادکست، این پدیده را آیندۀ محتوای صوتی دانست. ورود اپل به بازار عرضۀ پادکست، کیفیت کار را افزایش داد و همچنین با بهوجود آمدن نرمافزارهای مشوّق ساخت پادکست نیز این عرصه گستردهتر شد(پنجهشیری، ۱۳۹۸).
در طی این سالها، پادکستها رقیب سرسختی برای برنامههای رادیویی شدهاند اما اگر بخواهیم از منظر همگرایی نگاه کنیم، رقابت معنای چندانی ندارد و پادکستهای درواقع «امتدادهای» مهمی از رسانهی اصیل رادیو شدهاند. آنها همواره به رشد خود ادامه داده و بهجز مقاطعی کوتاه (مثلاً سالهای ۲۰۱۲ یا ۲۰۱۳)، همواره در حال رشد در میزان مخاطب بودهاند. در آوریل ۲۰۱۹، پژوهشگرانی به نامهای نیِلسِن و ادیسون، دریافتند که بیش از ۷۰۰هزار پادکست فعال به بیش از ۱۰۰ زبان زندۀ دنیا موجود است(ویکیپدیا، ۲۰۲۰).
در سالیان اخیر، پادکستها تبدیل به بستری جهت تبلیغات شرکتها شدهاند؛ بهطوریکه در سال ۲۰۱۷، ۳۱۴ میلیوندلار، صرف تبلیغات پادکست شد. مجلۀ WIRED، پادکست را جامی زرین دانست و شرکت میدرولمیدیو نیز طی پژوهشی اعلام کرد که شنوندگان پادکست، بهطور میانگین، حدود ۹۰ درصد از آن را میشنوند و معدود افرادی هستند که تبلیغات را رد میکنند و به آن گوش نمیدهند (پنجهشیری، ۲۰۲۰).
آمارها نشان میدهند که ۵۳ درصد مردم کرهی جنوبی به پادکستها گوش میدهند. اسپانیا، ایرلند، سوئد و آمریکا، در ردههای بعدی قرار دارند (ریچر، ۲۰۲۰). همچنین شاهد رشد فزایندۀ محبوبیت پادکست در کشورهای حوزۀ اسکاندیناوی هستیم (آرمسترانگ، ۲۰۲۰).
بیایید نگاهی به پادکست در سه کشور آمریکا، چین و کرۀ جنوبی، بیندازیم. آمریکا و چین بهدلیل مدلهای درآمدی منحصربهفردشان در این صنعت و کرۀ جنوبی، بهخاطر محبوبیت بالای حوزۀ پادکست در آن توجه زیادی را به خود جلب میکنند.
اگرچه نحوۀ کسب درآمد پادکستها از سه طریق «تبلیغات»، «حق عضویت» و «فروش محصولات جانبی» است اما میتوان بهطور کلیتر، دو نوع مدل درآمدی برای پادکستها، نام برد: مدل غربی و آمریکایی و مدل چینی.
تمرکز مدل چینی، روی حق اشتراک است و با استفاده از مبلغی که از ثبتنام کاربران به دست میآورد، درآمدزایی میکند. در مقابل، مدل آمریکایی را داریم که غالباً با تبلیغات و اسپانسرینگ، تلاش میکند تا درآمد کسب کند؛ بدینمعنا که تولیدکنندگان پادکست با جذب اسپانسر به درآمدزایی میپردازند و یا پلتفرمهای میزبانی پادکست و پادگیرها ازطریق تبلیغات درون پلتفرم، کسب درآمد میکنند.
این تفاوت در نحوۀ درآمدزایی، خودش را در اختلاف ارزش صنعت پادکست چین و آمریکا نشان میدهد؛ در سال ۲۰۱۷، چین، حدوداً ۷.۳ میلیارد دلار درآمدزایی از طریق پادکست داشته؛ رقمی ۲۳ برابر ارزش صنعت پادکست در آمریکا (گرنت، ۲۰۱۸).
در مقایسۀ صنعت پادکست بین آمریکا و چین، پیشبینی میشود که صنعت پادکست در چین میتواند سالانه تا ۸ میلیون دلار درآمدزایی کند. درحالیکه محبوبترین پادکست آمریکا، یعنی Serial، در سال نخست، با ۱۹میلیون دانلود، تنها ۵۰۰ هزار دلار، کسب درآمد کرد (همان). یکی از ویژگیهای بارز تولید پادکست در چین، غلبۀ پادکستهای غیرحرفهای بر حرفهای در چین است؛ پادکستهای آماتور، از سمت کاربران عادی تهیه میشود و نشان از عمومیت پادکست بین مردمان چین دارد. البته یکی از دلایل توسعه، پیشرفت و حرفهایگری بیشتر پادکست در غرب، همین مورد محسوب میشود. دو دلیل را میتوان برای این موفقیت سودآوری پادکست در چین، برشمرد:
اما همانطور که در آمارها بیان شد، چرا پادکست در کرۀ جنوبی، تا این میزان، پا گرفتهاست؟ شاید در نگاه اول، اختلاف درصدی که کرۀ جنوبی با دیگر کشورها دارد، عجیب به نظر برسد، اما ذکر این نکته حائز اهمیت است که کرهایها، از صاحبان بازار در عرصۀ تکنولوژی با برندهایی چون سامسونگ و ال جی هستند و طبیعتاً هنگامیکه یک پدیدۀ جدید در این فضا وارد میشود، زودتر با آن خو میگیرند. همچنین، یکی از نکات قابلتوجه، سرعت اینترنت بالا در کرۀ جنوبی تلقی میگردد که در ترغیب مردم این کشور بهسمت رسانههای نوین، نقش بهسزایی ایفا میکند (پلشوک و کولین، ۲۰۱۹). طبق بررسیها، مردم کرۀ جنوبی، حدود ۲.۵ ساعت از روز را به تماشای برنامههای موردعلاقهشان یا گوشدادن به محتوای محبوب خود، اختصاص میدهند. هدف آنها، تنها سرگرمی نیست و شنیدن پادکست، بیشتر برایشان جنبۀ آموزشی دارد (همان)! مسئلهای که در چین نیز مشابه است. درحالیکه در آمریکا، پادکستهای اجتماعی، خبری، کمدی و…، رایج هستند، در چین، بیشتر شاهد رواج پادکستهای آموزشی با موضوعاتی متنوع نظیر تاریخ، ادبیات، اقتصاد، مدیریت و… هستیم.
قطعاً پادکست یکی از محتواهای ثابت سبد رسانهای افراد بهطور مستقیم و غیرمستقیم خواهد بود؛ جایگاهی که تابهالان نیز تاحد زیادی شکل گرفته و خود را اثبات کرده است. پادکست دیگر یکی از ترندهای نسبتاً ثابت جهانی در این چند سال شده و در سال جدید میلادی نیز بهعنوان یکی از ترندهای صنعت صوت و تصویر در جهان برشمرده میشود. بر این مورد باید بحران کرونا و تأثیر آن بر بخشهای مختلف صنعت صوت و تصویر را نیز افزود(اکبری نوری،1399: 14). بهطور کلی این فرمتهای جدید، سپهر رسانهای آینده را شکل خواهند داد همانگونه که سرویسهای ویدئویی رسانههای اصیلی چون تلویزیون و سینما را امتداد میدهند.
منابع استفاده شده در این مطلب:
سلام. خسته نباشید. در متن به منابعی ارجاع داده شده که در پایان متن نیست. لطفا اگر دارید اضافه بفرمایید. خیلی ممنون
سلام. ممنون. منابع اضافه شدند.
سلام. خسته نباشید. در متن یادداشت ارجاعاتی هست که در اخر متن به عنوان منابع نیامده. لطفا اگر هست اضافه بفرمایید.