توسعه فضای استارتآپی کشور و شرکتهای دانشبنیان طی نیمه اول دهه ۹۰ این انتظار را…
۹ آبان ۱۴۰۳
موضوع احراز هویت در فضای مجازی موضوع جدیدی نیست، از زمانی که قدمهای اولیه برای ارائه سرویسهای الکترونیکی بر بستر اینترنت و فضای مجازی برداشته شد موضوع احراز هویت در این فضا نیز به میان آمد. موضوعی که هنوز هم با گذشت بیش از ۱۰ سال مانع ارائه بسیاری از سرویسهای الکترونیکی به شمار میآید.
هویتی که روزی با ارائه کارت شناسایی معتبر از قبیل شناسنامه و گواهینامه احراز میشد و پس از آن احرازش با کارت ملی نیز پذیرفته شد حال قفلش باید در فضای مجازی گشوده شود. فضایی که ترس از مواجهه شدن با آن مانع ارائه بسیاری از سرویسهای نو شده؛ اما حالا در دوره بحران به فراخور نیاز به تدریج بر این ترسها و محافظهکاریها غلبه میشود.
پس از تصویب قانون تجارت الکترونیکی و پیشبینی امضای الکترونیکی و پذیرش آن از سوی قانون، عده بسیاری امیدوار بودند با امضای الکترونیکی امکان احراز هویت افراد در فضای مجازی فراهم شود. ارائه این سرویس به بخشهای خصوصی و دولتی این روند را سریع پیش برد اما به دلایل مختلف اجرایی شدن این بخش از قانون نیز معطل ماند. شاید دلیل اصلی معطل ماندن اجرای چنین قانونی که میتوانست- و هنوز هم میتواند- مشکل بسیاری از بخشها را مرتفع کند سهمخواهی بخشهای مختلف حاکمیت باشد که هر کدام به فراخور توانشان سعی کردند اجرای آن را منوط به تسلط خود بر آن بدانند؛ اما نتیجه تمامی این سهمخواهیها طی ۱۵ سالی که از تصویب قانون تجارت الکترونیکی میگذرد، اجرا نشدن اَبَرپروژهای است که اگر و فقط اگر در یکی از بخشهای پرمخاطب مانند شبکه بانکی اجرا شده بود، سرعت توسعهاش بیشتر از چیزی بود که این روزها شاهد هستیم. درست مانند اتفاقی که برای احراز هویت مشتاقان ورود به بورس افتاد؛ زمانی که به دلیل تلاطمهای اقتصادی بسیاری از بازارها رنگ و لعاب خود را از دست دادند بورس بیشتر از سایر بازارها جذاب و درخشنده جلوه میکرد و مردم نیز به سمت این بازار سرازیر شدند.
بازاری که تا پیش از آن بیشتر در اختیار افراد خاص و علاقهمند به بازار سرمایه بود به یکباره تبدیل به بازاری جذاب برای عموم مردم شد، بازاری که با آزادسازی سهام عدالت از یک سو و عرضههای اولیه سهام برخی از شرکتهای دولتی از سوی دیگر، برای افرادی که تا دیروز به سکه و طلا و دلار گرایش داشتند جذاب شده بود، به صورت ناگهانی مورد استقبال افرادی قرار گرفت که برای ورود به این عرصه نیازمند طی کردن مراحل خاص از جمله احراز هویت و دریافت کدبورسی بودند. همین امر نیز آنان را سرازیر دفاتر پیشخوان دولت کرد. دفاتری که تاکنون شاید روی ۱۰ نفر را برای بورس احراز هویت میکردند به صورت ناگهانی روزانه با سیل جمعیتی مواجه شدند که در دوره کرونا رعایت فاصلهگذاری اجتماعی را نیز ناممکن میکرد. قرار گرفتن تمامی این حوادث پشت سر یکدیگر راه چارهای جز احراز هویت دیجیتالی پیش پای مسئولان امر قرار نداد؛ روشی که هرچند در شرایط فعلی به کمک بورس آمده است اما هنوز قفل استفاده از آن در بخشهای دیگر شکسته نشده است. شاید بخشهای دیگر هم باید منتظر هجوم کاربران به سمت خود باشند چراکه فقط در این صورت است که محافظهکاری مسئولان تا حدودی مرتفع میشود و گره ارائه بسیاری از سرویس باز.
شاید احراز هویت دیجیتالی نیازمند یک «شورش بیدلیل» است؛ شورشی که از حاشیه بر متن وارد میشود.