توسعه فضای استارتآپی کشور و شرکتهای دانشبنیان طی نیمه اول دهه ۹۰ این انتظار را…
۹ آبان ۱۴۰۳
پاییز سال 1383 در روزهایی مثل این روزها، در شهری که با همه زشتیهایش پاییزهای زیبایی دارد، جنب و جوشی در شمال شهر در جریان بود. چند ماه زودتر شهردار محمود احمدینژاد از محمدباقر قالیباف فرمانده نیروی انتظامی خواسته بود تا نمایشگاه بینالمللی تهران را پلمب کند. علت آن ترافیکی بود که در زمان برگزاری نمایشگاهها، نیمه شمالی شهر را فلج میکرد. بدهبستانهایی انجام شد تا قفل از در تنها مرکز نمایشگاهی پایتخت برداشته شود.
در جایی دیگر از شهر، سهیل مظلوم رئیس انجمن شرکتهای انفورماتیک و مسوول برگزاری الکامپ دهم، با امیرحسین سعیدی رئیس سابق که مدیریت نمایشگاه الکامپ را بر عهده داشت، در تب و تاب برگزاری و چانهزنی با حسین اسفهبدی مدیرعامل شرکت سهامی نمایشگاهها بودند. نصرالله جهانگرد دبیر شورای عالی اطلاعرسانی در تلاش بود در این نمایشگاه تصویر درخشانی از دستاوردهای طرح تکفا را به نمایش بگذارد. ناصر سعادت مدیر کمیسیون اینترنت انجمن با طرح جانمایی برخط غرفهها نوید تحولی در صنعت بیمار نمایشگاهداری در کشور را میداد. طرح سعادت برای اینترنت وایرلس رایگان در تمام سطح نمایشگاه، بزرگترین پروژه اینترنت فضای باز کشور بود. کاظم آیتاللهی مدیر کمیسیون سختافزار انجمن، همکاران را به مشارکت در نمایشگاه تشویق میکرد و پرویز رحمتی نایبرئیس و مدیر فکور انجمن راهبردها را ترسیم میکرد. کمی آنسوتر هم حسن روحانی در سعدآباد مشغول چانهزنی با اروپاییها برای برونرفت از بنبست هستهای بودند.
نمایشگاه که تمام شد، اختلاف در مورد محاسبات موسوم به ارزیریالی بین انجمن و نمایشگاه بالا گرفت. سال قبل، انجمن بخشی از درآمد نمایشگاه نهم را به شرکتکنندگان برگردانده بود که نمایشگاه را خوش نیامده بود. قرار ملاقاتی با مظلوم در پنجشنبهای ترتیب داده شد، در حالی که حکم جلب رئیس انجمن و خزانهدار آن در جیب نمایندگان نمایشگاه بود. مظلوم دستگیر و با دستبند روانه زندان شد. خزانهدار در دسترس نبود. لذتی که در گرفتن حکم جلب در پنجشنبهها هست در سایر روزهای هفته نیست. مذاکرات جهانگرد و قالیباف نتیجه داد و با تامین وجه ادعایی نمایشگاه از طرف انجمن، مظلوم آزاد شد.
چند ماه بعد شرکتها در هتل سیمرغ جمع شدند و با ادبیاتی آتشین رای به تحریم الکامپ دادند. از آن روز تا به حال 9 الکامپ برگزار شده، هر سال توسط گروهی موافق و مخالف اما دیگر الکامپ، الکامپبشو نبود. در حالی که رقیب منطقهایمان «جیتکس» هر روز بزرگتر و باشکوهتر میشود، هنوز طلسم نفرین از پای این نمایشگاه باز نشده است.
از آن خزان دلانگیز 10 سال میگذرد. آدمها همانهایی هستند که بودند و البته 10 سال پیرتر و حتما داناتر. جایگاهها عوض شده. فرمانده پلیس شده شهردار، رئیس شورای عالی اطلاعرسانی شده رئیس سازمان فناوری اطلاعات، انجمنیها بُر خورده و سازمانی شده و جای همدیگر نشستهاند، مذاکرهکننده هستهای هم شده رئیسجمهور. تنها مدیر نمایشگاه سر جای قبلیاش برگشته است؛ همان مردی که فرمان دستگیری را داد. برای شهردار سابق هم فعلا کسی دلتنگی نمیکند.
با وجود زمان اندک باقیمانده تا الکامپ بیستم و دگرگونی در روشهای بازاریابی، باید برای نتیجه منتظر ماند. همه 10 سال فرصت داشتهاند تا درباره 10 سال زمان ازدسترفته بیندیشند. هر چند عامل فتنه -همان مقررات ارزیریالی، مار خفتهای است که اگر بیدار شود، برای چند ریالی بیشتر مفتونمان میکند- هنوز سر جایش است. خوشبین باشیم که آموخته باشند منافع ملی مقدم بر هر چیزی دیگری است.
تا پایان این افسانه و سرنوشت این افسون، میمانیم.
ده روزه مهر گردون، افسانه است و افسون
نیکی به جای یاران، فرصت شمار یارا (حافظ)