بایدن کارخانههای نیمهرسانا را از بازبینیهای محیطزیستی مستثنی کرد
جو بایدن، رئيس جمهور آمریکا، روز جمعه قانونی را به امضا رساند که براساس آن…
۱۲ مهر ۱۴۰۳
۸ مرداد ۱۳۹۸
زمان مطالعه : ۷ دقیقه
تاریخ بهروزرسانی: ۳۰ آذر ۱۳۹۸
وزارت دادگستری آمریکا پرونده ضدانحصار علیه ۵ غول فناوری را در شرایطی به جریان انداخته است که مشابه آن را در دهه نود، علیه مایکروسافت به جریان انداخته بود. امروز با گذشت بیش از دو دهه از پرونده پیشین، پروندههای مشابهی با اتکا به قوانین ضدانحصار علیه مایکروسافت و چهار شرکت بزرگ فناوری آمریکایی دوباره به جریان افتاده است.
به گزارش پیوست اگر آن زمان مایکروسافت توانست با به تعویق انداختن تصمیم نهایی دادگاه تا انتخابات بازی را به نفع خود برگرداند؛ آیا در این دوره نیز این ۵ غول بزرگ فناوری میتوانند دوباره با به تعویق انداختن تصمیم نهایی دادگاه نتیجه دادگاه را به نفع خود تغییر دهند؟
فیسبوک، گوگل، اپل، مایکروسافت و آمازون پنج غول فناوری آمریکا دقیقا مثل همدیگر نیستند و متفاوت با یکدیگرند، اما مسلما شباهتهایی بین آنها وجود دارد. ارزش سهام بازار این شرکتها، آنها را به بزرگترین شرکتهای ایالات متحده آمریکا بدل کرده است.
با این حال، هر کدام از این پنج شرکت با چالشها و مسائل گوناگونی درگیرند و پرونده پیشین مایکرسافت، صرفا مقایسهای در زمینه تشابهها است و نقشهراه جامع و کاملی را در مورد مسیر پیشرو ارائه نمیدهد، اما میتوان با بررسی آن، برخی نکتهها را متوجه شد. همیشه، مسائل جدید و متفاوت وجود دارند، بهویژه در فضای اینترنت.
در سال ۱۹۹۸ وزارت دادگستری و دادستانهای بیست و یک ایالت آمریکا پروندهای را علیه مایکروسافت در زمینه انحصار این شرکت آغاز کردند. مایکروسافت در آن زمان روش کار مشتریان و کسب و کارها را در رایانهها کنترل میکرد. سیستم عامل آن زمان، ارتباط بین همه نرمافزارها و واحدهای پردازش مرکزی را فراهم میکرد. نرمافزار آفیس در اکثر کارها حیاتی بود.
به گزارش مدیوم، مساله اصلی دعوی این بود که مایکروسافت عمدا از شیوههایی استفاده میکرد که مانع از فعالیت رقیبی جدید به نام Netscape میشد. نرمافزار مرورگر Netscape به کاربران رایانههای دسکتاپ امکان میداد که به کالاها، خدمات و اطلاعات از طریق وب دسترسی داشته باشند. بیل گیتس در سال ۱۹۹۵ متوجه شد که Netscape، چالشی برای سیستم عامل ویندوز است. او رقابتی را پیشبینی کرد که محصولات مایکروسافت را مورد تهدید قرار میدهد. به این ترتیب مایکروسافت در واکنش به این امر، مرورگر Internet Explorer را راهاندازی کرد و در نهایت ماجرا به «جنگ مرورگرها» شهرت یافت و باعث شد قانون، پا پیش بگذارد. .
ممکن است این ایده به ذهن خطور کند که شکایت علیه مایکروسافت آغاز تلاش برای کنترل روشها و رشد شرکتهای بزرگ فناوری بود و از سوی دیگر، شاید دلیل پیشرفت شرکتهایی مثل گوگل شد، اما اینطور نبود. FTC (کمیسیون تجارت فدرال) در سال ۲۰۱۱ سراغ گوگل رفت و بعد از دو سال تحقیق و بازرسی، هیچ اتهامی علیه گوگل اثبات نشد و به جای آن، توافقی غیررسمی مبنی بر تغییر برخی از اقدامات گوگل، شکل گرفت.
به این ترتیب، فیسبوک، گوگل، اپل، مایکروسافت و آمازون در طی زمان با مالکیت شرکتهای دیگر و توسعه کسب و کارهای بنیادین و اصلی خود، رشد کردند. در سال ۲۰۱۷ این پنج شرکت از نظر ارزش سهام بازار به بزرگترین شرکتهای ایالات متحده آمریکا بدل شدند. یک دهه قبل، فقط یک شرکت، پیشتاز بود: مایکروسافت.
در حال حاضر، با افزایش دغدغههای دولت و مردم در زمینه قدرت این شرکتهای فناوری، سازمانهای اجرایی آمریکا تصمیم گرفتهاند تغییراتی در این وضعیت، ایجاد کنند. وزارت دادگستری مسئولیت بازرسی اپل و گوگل و FTC مسئولیت فیسبوک و آمازون را عهدهدار شده است. علاوه بر این، گزارش شده است که تعدادی از دادستانهای ایالاتها به دنبال یافتن مسالهای برای شکایت از این شرکتها هستند.
در پرونده دهه نود مایکروسافت، پیش از اینکه وزارت دادگستری وارد ماجرا شود، FTC مایکروسافت را دوبار بررسی کرد و در نهایت به بنبست خورد. بعد از آن بود که وزارت دادگستری وارد ماجرا شد. تحقیقات پنج سال طول کشید و در نهایت در سال ۱۹۹۸ مذاکراتی انجام شد. مایکروسافت به اتهامات معترض بود و درخواست تجدیدنظر کرد. فرایند سه سال دیگر طول کشید و در نهایت اقدامات اصلاحی بعدی، حدود ده سال زمان برد. در مجموع، پرونده مایکروسافت بیست و یک سال زمان برد و در سال ۲۰۱۱ بسته شد. حالا با اضافه شدن چهار شرکت دیگر، ممکن است فرایند بازرسی، چهار برابر زمانبر باشد.
سازمانهای اجرایی باید در این پرونده، متمرکز عمل کنند. در مورد پرونده مایکروسافت، آنها با ویندوز و Word مواجه بودند. هر دوی این محصولات، انحصاری بودند و دانستن اینکه اهمیت کدامیک بیشتر است، دشوار بود. درست است که این دو محصول را میشد در شکایت از مایکروسافت، علیه این شرکت استفاده کرد، اما در پروندهای واحد، باید محدودتر عمل میشد. به این ترتیب بود که شکایت علیه Word لغو شد.
شرکتهای اصلی فناوری عموماً محصولاتی انحصاری دارند، مثلا اندروید و Maps گوگل؛ اما باید توجه داشت که حل و فصل پروندههای پراکنده برای قضات و دادگستریها دشوار است. آنها باید تصمیم بگیرند که چه مسالهای اهمیت بیشتری دارد و کدام مساله را میتوان نادیده گرفت.
به گزارش پیوست، شکایت علیه شرکتهای فناوری بزرگ، صرفا مبارزهای در دادگاه نیست. وزارت دادگستری آمریکا پیش از اینکه وارد پرونده دهه نود خود علیه مایکروسافت شود، از حمایت بازیکنان سیاسی کلیدی مثل سن ارین هچ (Sen. Orrin Hatch) برخوردار بود که به طور عمومی از مایکروسافت انتقاد میکرد. برخی شرکتهاکه قربانی عملکرد مایکروسافت بودند، میخواستند علیه این شرکت شهادت دهند؛ برخی دیگر مثل Dell از مایکروسافت حمایت کردند. در میانه دعوی قضایی، مایکروسافت با کنگره لابی کرد تا بودجه وزارت دادگستری را کاهش دهد، اما وزارت پشتیبانی کافی داشت و این اتفاق رخ نداد.
امروز نیز فشارهای سیاسی شدید خواهد بود و ممکن است این فشارها ـ بهویژه در فضای سیاسی فعلی آمریکا ـ باعث شوند فقط علیه یکی از این شرکتها، پرونده شکایت ایجاد شود و چهار شرکت دیگر از ماجرا رهایی یابند. این فشارها احتمالا پیش از همهچیز بر متمم اول قانون اساسی ایالات متحده آمریکا تاکید خواهند کرد و در ادامه آن را به امنیت ملی و مسائل کسب و کار ارتباط خواهند داد. به نظر میرسد سازمانهای اجرایی آمریکا در حال حاضر پشتیبانی سیاسی کافی برای اقدام علیه این شرکتها را دارند.
در مورد پرونده دعوی قضایی مایکروسافت در گذشته، نیاز به همکاری بین مقامات فدرال و ایالاتی مطرح بود، اما مسیر همکاری هموار نبود و در نهایت منجر به شکست شد. مساله این است که آیا این قدرتها این بار میتوانند بهتر عمل کنند و تحقیقات و مسئولیتهای خود را با یکدیگر هماهنگ سازند و با هم همکاری کنند؟
به نظر میرسد اخیرا دغدغههایی در مورد نبود هماهنگی بین این ارگانها وجود داشته است. ده ایالت فقط پروندهای علیه ادغام اسپرینت (Sprint) و T-Mobile تشکیل دادهاند، بدون اینکه منتظر تصمیم وزارت دادگشتری بمانند.
از سوی دیگر، وزارت دادگستری تلاش کرده است در پرونده FTC علیه کوالکوم (Qualcomm) مداخله کند. استدلال وزارت دادگستری این بوده است که FTC توجه کافی به ماجرا و جزییات آن ندارد. هر دو این اقدامات، بیسابقهاند؛ سوالی که مطرح میشود این است که آیا این سازمانها در نهایت به جای تمرکز بر پروندهها، علیه یکدیگر به پا نخواهند خاست؟
مایکروسافت در زمان پرونده پیشین خود، محصولات جدید را بهسرعت توسعه داد و این امر برای دولت چالشبرانگیز بود. تحلیلگران میگفتند مایکروسافت در زمانه اینترنت، عمل میکند، ولی دولت درگیر قانون است و این امر باعث میشود متوقف کردن شرکت، دشوار شود. اما مشخص شد این تحلیل، بهنوعی نادرست بوده است و علیرغم نسخههای جدیدی که به طور مداوم از سوی مایکروسافت ارائه میشد، محصولات اصلی یعنی سیستمعاملها و مرورگرها هنوز با گذشت بیست سال همانقدر اهمیت دارند.
در واقع، شاید بتوان گفت آنچه باعث میشود این شرکتهای فناوری مشکلساز شوند، ثبات و دوام آنها در بازار است؛ فیسبوک با شبکه اجتماعی MySpace نابود نشده است؛ موتور جستوجوی داکداکگو (DuckDuckGo) جایگزین گوگل نشده است؛ والدین هنوز از آمازون پوشاک میخرند، هرچند Diapers.com خردهفروش تخصصی در زمینه پوشاک مدتها است راهاندازی شده است.
مایکروسافت بهدرستی پیشبینی کرده بود که اگر بتواند تصمیم نهایی دادگاه را تا انتخابات به تعویق بیندازد، احتمالا دولت جرج دبلیو بوش برخورد دوستانهتری نسبت به دولت کلینتون خواهد داشت. در نهایت همین اتفاق هم رخ دارد و مصالحه ـ علیرغم اعتراض منتقدان ـ صورت گرفت.
بار دیگر، انتخابات ریاستجمهوری آمریکا با پروندههای شرکتهای بزرگ فناوری همزمان شده است و پیشبینی اینکه این مساله چه تاثیری بر روند پروندهها خواهد داشت، دشوار است. در شرایط فعل حتی نمیتوان پیشبینی کرد که ترامپ میماند یا نه.