کتاب معمای هوش مصنوعی: درک عمیق فناوری که جهان را متحول میکند
کتاب «معمای هوش مصنوعی» نوشته کالب بریگز و رکس بریگز، اثری است که با نگاهی…
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴
زمان مطالعه : ۹ دقیقه
در حالی که فناوری هوش مصنوعی با سرعتی بیسابقه در حال گسترش است و وعده دگرگونیهای انقلابی در جوامع را میدهد، نگرانی در مورد تاثیرات منفی آن بر نابرابریهای اجتماعی-اقتصادی نیز افزایش یافته است. بسیاری از متخصصان، از جمله دارون عجماوغلو، برنده جایزه نوبل از دانشگاه MIT، هشدار دادهاند که گسترش ناعادلانه مزایای هوش مصنوعی میتواند نابرابریهای درآمدی را تشدید کند. در ایالات متحده نیز بخش زیادی از نیروی کار نگران جایگاه شغلی خود در برابر این فناوری هستند.
به گزارش پیوست، مقالهای از هاروارد بیزینس ریویو (HBR) میگوید بهرغم پیشرفتهای فنی قابلتوجه، اعتماد عمومی به هوش مصنوعی کاهش یافته است که یکی از عوامل تاثیرگذار در نابرابری مصنوعی یا شکاف در بهرهمندی اقشار و بخشهای مختلف جهان از این فناوری است.
اصطلاح «نابرابری مصنوعی» (artificial inequality) اشاره به پدیدهای دارد که براساس آن پیشرفتهای هوش مصنوعی، نابرابریهای موجود در جامعه را تشدید میکنند. این پدیده شش شکاف کلیدی را در بر میگیرد: شکاف داده، درآمد، استفاده، جغرافیا، صنعت و انرژی. در بسیاری از موارد شاهد تلاقی این شکافها هستیم و در نتیجه تاثیرات منفی هردو یا چند مورد بیش از پیش تقویت میشود.
به عنوان مثال، افرادی که بیشتر تحت تاثیر معرض سوگیری دادهها قرار دارند، معمولا کمتر از دیگر افراد بهرهای از ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی میبرند و از سوی دیگر بیشتر از دیگر افراد نیز تحت تاثیر افزایش هزینههای انرژی قرار میگیرند.
با توجه به اولویتهای سیاسی فعلی در ایالات متحده و برخی کشورهای دیگر، بعید است که به این زودیها شاهد نظارت و مقررات رسمی برای کنترل اثرات منفی هوش مصنوعی باشیم. بنابراین شرکتها باید ابتکار عمل را در دست بگیرند و برای کاهش این شکافها گامهای موثری بردارند. شرکتها در این مسیر سه اهرم کلیدی را در اختیار دارند: فناوریها، نهادها و بازارها.
دادهها پایه و اساس عملکرد هوش مصنوعی هستند. متاسفانه، بسیاری از دادهها با سوگیریهایی همراه شدهاند و این سوگیریها به مدلها نیز منتقل میشوند. این امر میتواند باعث تبعیض در عصر هوش مصنوعی شود.
شرکتها میتوانند با استفاده از اهرمهایی که در اختیار دارند برای جلوگیری از تبعیض دست به کار شوند.
با وجود اینکه هوش مصنوعی میتواند بهرهوری برخی از کارگران را افزایش دهد، اما باعث از بین رفتن یا کاهش اهمیت برخی از مشاغل میشود. این مسئله میتواند شکافهای درآمدی را بزرگتر کند.
شرکتها برای جلوگیری از افزایش شکاف درآمدی در عصر هوش مصنوعی میتوانند از اهرمهای خود به طرق کمک بگیرند.
تحقیقات نشان میدهد که سطح اعتماد به هوش مصنوعی در میان اقشار مختلف جامعه متفاوت است. معمولا افراد با تحصیلات و درآمد بیشتر، اعتماد بیشتری به این ابزارها دارند و همچنین بیشتر از دیگر اقشار از این فناوری استفاده میکنند.
تفاوت در میزان استفاده بدون شک میتواند باعث افزایش نابرابری در عصر هوش مصنوعی و به ویژه افزایش شکاف درآمدی شود.
از این رو بهتر است که شرکتها با اهرمهای در دسترس خود برای کاهش شکاف استفاده در میان اقشار مختلف تلاش کنند.
طبق رویه فعلی و همانند آنچه در فناوریهای پیشین از جمله اینترنت شاهدش بودیم، کشورهای پردرآمد بیشترین بهره را از هوش مصنوعی میبرند. این در حالی است که کشورهای در حال توسعه و فقیر احتمالا از این جریان و در نتیجه فواید احتمالی آن عقب میمانند.
چنین شکافی به ویژه در رابطه با فناوری هوش مصنوعی که در حدود دو سال گذشته با پیشرفت شگرف بسیاری را شگفتزده کرده است، شکاف درآمدی و اطلاعاتی را بیش از پیش افزایش میدهد و ممکن است در نهایت به روندی منتهی شود که ثروت بیش از پیش در جغرافیای کشورهای پردرآمد متمرکز گردد.
از این رو شرکتها میتوانند با ارائه فناوری و تکیه بر اهرمهای نهادی و بازاری، به کاهش این شکاف در سطح جهانی کمک کنند. از جمله راهکارهای مهم این بخش ارائه بازارهای متنباز است که شرکت متا پیشتازی آن را در اختیار دارد و همچنین دیپسیک چین و چندین شرکت چینی دیگر با رویکرد مشابه به دنبال افزایش نفوذ هوش مصنوعی در کشورهای کمتر توسعه یافته و فقیر هستند.
شاید یکی از مهمترین شکافهای موجود که با شکاف جهانی تلاقی پیدا کرده است، شکاف صنعتی باشد. شرکتهای بزرگ فناوری که بیشتر در آمریکا و سپس چین متمرکزاند، بر زنجیره ارزش هوش مصنوعی تسلط دارند و همین امر باعث میشود تا شرکتهای کوچکتر بیش از حد وابسته شرکتهای بزرگ باشند و با محدودیت روبرو شوند.
از این رو فعالان صنعتی میتوانند با راهکارهایی به کاهش سلطه شرکتهای بزرگ بر زنجیره عرضه کمک کنند و گزینههای بیشتر و گاه بهینهتری را در اختیار فعالان کوچک بگذارند.
مصرف بالای انرژی یکی از مهمترین مشکلات بخش هوش مصنوعی است. این فناوری به زیرساخت گستردهای نیاز دارد و به همین دلیل منابع عظیمی از انرژی و آب را مصرف میکند. مصرف بالای شرکتهای هوش مصنوعی در صورت عدم مدیریت صحیحی، میتواند اهداف پایداری شرکتها را به خطر اندازد.
از این رو شرکتها میتوانند با روشهای زیر برای کاهش تاثیر این مشکلات دست به کار شوند.
در غیاب سیاستگذاری موثر دولتی، مسئولیت کاهش نابرابریهای ناشی از هوش مصنوعی بر دوش رهبران تجاری خواهد بود. شرکتها میتوانند با اقدامات متعددی بر شکافهای موجود فائق آیند و راه را برای بهرهبرداری عادلانهتر از پتانسیلهای هوش مصنوعی هموار کنند. اگر صنعت هوش مصنوعی تدابیر مناسب را اتخاذ کند، این فناوری میتواند به ابزاری برای رشد فراگیر، کاهش نابرابری و تحقق اهداف توسعهای بدل شود؛ در غیر این صورت ممکن است به محرکی برای تشدید شکافها و تضعیف انسجام اجتماعی بدل گردد.