در حالی که مفهوم فرهنگ به نظر کیفی میآید و برای بسیاری از مدیران یا کارآفرینان مبهم است، تحقیقات در زمینه تاثیر فرهنگ بر سازمانها بسیار مشخص، واضح و بر اساس دادههاست. شرکتهایی که کارکنانش مشارکت بالایی دارند بهرهوری بیشتر، مشتریان راضیتر و سود بزرگتری را به خود اختصاص میدهند. پیتر دراکر برای خلاصه کردن و جمعبندی تاثیر بالقوه فرهنگ آن را اینطور تعریف میکند: «فرهنگ استراتژی را میبلعد.» پیچیدگیهای تغییر سازمانی مزایای فرهنگ شرکتی قدرتمند بسیار است و جای تعجب ندارد که اکثر شرکتها در سراسر جهان در تلاش برای ایجاد فرهنگهای مناسب در سازمانهای خود با هر هزینهای هستند. مشکل اینجاست که فرهنگ شرکت، درست مثل فرهنگ که از طریق جامعه نفوذ میکند، مبتنی بر مجموعهای از فرضیات، قوانین اجتماعی، سنتها و قوانین نانوشته است که نشان میدهند کارها واقعاً چطور در شرکت انجام میشوند. در نتیجه، تصمیمگیرندگان اغلب میزان چالشبرانگیز بودن فرهنگ را دستکم میگیرند. اینفوگرافی ترسیمشده را توربن ریک (Torben Rick)، مشاور اجرایی، طراحی کرده و از کوه یخ برای نشان دادن تغییر فرهنگ سازمانی، که سبب از دست رفتن بسیاری از شرکتها میشود، استفاده میکند. در لایه بالایی این کوه یخ بخشهای قابل مشاهده فرهنگ دیده میشود، اما در لایه زیرین آن که بزرگتر است توده غیرقابل مشاهده وجود دارد؛ این توده مفاهیم فرهنگی غیرقابل تغییر را در بر دارد که تاثیرگذاری بر آنها بسیار دشوار است. همانطور که توربن ریک نشان میدهد کوه یخ «روشی را که ما کارها را انجام میدهیم» در مقابل روش معمولی که «کارها واقعاً انجام میشوند» به تصویر میکشد. به عبارت دیگر مدیرانی که به طور مثبت بر تغییر فرهنگی اثر میگذارند نه تنها به بخش بالایی کوه یخ توجه میکنند (بینش، ماموریت، ارزشها و غیره)، بلکه آنها باید به تاخت و تاز لایه زیرین کوه یخ نیز توجه کنند که بیشتر از 90 درصد فرهنگ واقعی سازمان را...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.