رئیس سازمان فناوری اطلاعات: همه مراکز دولتی ذیل ابر دولت فعالیت میکنند
گرفتن زمان مصاحبه آن هم در آخرین روزهای سال چندان ساده نیست، در میانه یک…
۳ فروردین ۱۴۰۴
صندوق نوآوری و شکوفایی پس از تجربه ناموفق سرمایهگذاری مستقیم در شرکتهای فناوری، به سمت نهادهای خصوصی و شتابدهندهها حرکت کرده است. اما چالشهای بوروکراسی دولتی و چالشهای بورس در حوزه سرمایهگذاری خطرپذیر، مسیر این صندوق را ناهموار کرده است. حالا صندوق با تغییر استراتژی به سمت VC و CVC، در تلاش است نقش موثرتری در اکوسیستم فناوری ایفا کند. صندوق نوآوری با ارائه تسهیلات به شرکتهای دانشبنیان، نقش مهمی در توسعه فناوری بازی میکند. به نظر میرسد یکی از خطرات ارائه تسهیلات به شرکتها ایجاد انحصار است؛ اما محمدصادق خیاطیان، رئیس صندوق نوآوری و شکوفایی، معتقد است مشاورههای بازاریابی و تنظیمگری میتواند از این اتفاق جلوگیری کند. ۷۰ درصد شرکتهای دانشبنیان، نوپا هستند و فروشی زیر پنج میلیارد تومان دارند. به گفته مدیرعامل صندوق نوآوری و شکوفایی، ارائه تسهیلات به این شرکتها بدون حمایتهای جانبی میتواند بهجای کمک، به آنها آسیب برساند. حالا صندوق درصدد افزایش سهم سرمایهگذاری خطرپذیر برای حمایت از این شرکتهاست.
صندوق چگونه میتواند شرکتهای دانشبنیان را در مسیر اقتصاد دیجیتالی قرار دهد و آیا صندوق روند رشد شرکتها را بررسی میکند؟صندوق نوآوری یک نهاد مالی است و وظیفهاش تامین مالی شرکتهای دانشبنیان است. حالا اینکه تامین مالی در توسعه شرکتها چه وزنی دارد، جای بحث دارد. تامین مالی اهمیت زیادی دارد اما تنها عامل توسعه نیست و عوامل دیگری دخیل است که یک شرکت دانشبنیان بتواند توسعه پیدا و در اقتصاد نقش ایفا کند. اقتصاد دانشبنیان جزئی از اقتصاد کلان یک کشور است؛ اما در همین اقتصاد کلان، اقتصاد دانشبنیان میتواند خیلی پررنگتر باشد. مهمترین رکن اقتصاد دانشبنیان نیروی انسانی است و ایران بر اساس گزارشهای داخلی و بینالمللی از نظر نیروی انسانی کشور پرظرفیتی است.
یکی از نهادهای بینالمللی که گزارشهای خاصی در مورد هوش مصنوعی و ظرفیت نیروی انسانی تهیه میکند، کشورها را رتبهبندی کرده است؛ ایران در بعد هوش مصنوعی در بخش نیروی انسانی رتبه هفتم دنیا را دارد؛ اما در سایر ابعاد هوش مصنوعی و اقتصاد دانشبنیان ضعف دارد. صندوق نوآوری از شرکت دانشبنیانی که معاونت علمی تشخیص میدهد حمایت میکند.
صندوق نوآوری چگونه عملکرد شرکتهای دانشبنیان را در حل مسائل کلان کشور ارزیابی میکند؟ آیا این ارزیابی فعال و مستمر انجام میشود یا بر اساس گزارشهای ارائهشده از سوی شرکتها؟در این مورد باید به رویکرد اکتیو یا پسیو بودن توجه شود. در حال حاضر ۱۰ هزار شرکت دانشبنیان وجود دارد و ما باید به آنها خدمات بدهیم؛ این رویکرد پسیو است زیرا ما در صندوق نشستهایم که شرکتها سراغمان بیایند و ما تطابق شرکتها و ابزارها را تشخیص بدهیم. این روند حدود چهار سال پیش طبیعی بود زیرا یک کلونی بزرگ دانشبنیانی شکل نگرفته بود و اکوسیستم رشد نکرده بود در نتیجه لازم بود شرکتها مدام حمایت شوند و به بلوغ برسند تا وارد مرحله جدید شوند. الان زمانی است که رویکرد اکتیو باید فعال شود؛ به این معنا که ما نیازمند اولویتگذاری هستیم. ما این رویکرد را از دو سال پیش در صندوق نوآوری شروع کردهایم.
گاهی مسائلی در کشور پیش میآمد که راهحل تکنولوژیک داشت و دانشبنیانها ورود میکردند. مثلاً در دوره کرونا اگر ظرفیت دانشبنیانها نبود، مشکلات بزرگی پیش میآمد. صندوق در آن زمان از شرکتهایی که دستگاه ونتیلاتور (تنفس مصنوعی) داشتند حمایت میکرد. در حال حاضر انتظاری که از صندوق نوآوری میرود این است که نقش شرکت دانشبنیان را در حل مساله و توسعه فناوری مشخص کند. در واقع مشخص شود یک شرکت یک مساله را طی چه دورهای حل میکند. ما خواستار حمایت از سایر بخشها هستیم اما انتظار داریم بالای ۵۰ درصد منابعمان وارد اولویتها شود. یکی از اولویتها توسعه فناوری است، البته این اولویتها را ما تعیین نکردهایم و بر اساس نیازهای کشور پیش میرویم. سه حوزه را مساله قرار دادهایم؛ یکی موضوع انرژی و ناترازیهاست.
البته تاکید ما بیشتر روی بهرهوری انرژی است و در برخی موارد تولید را نیز دنبال میکنیم. مورد دیگر امنیت غذایی است که این چالش جهانی را فناوری میتواند مرتفع کند. مورد سوم نیز آب و محیطزیست است که کمتر به آن پرداخته میشود. در مساله ناترازی انرژی یکی از اتفاقات خوبی که افتاد این بود که موتورهایی که روی کولرهای آبی سنتی نصب هستند و به موتورهای القایی معروفاند، جایگزین این موتورها، موتورهای BLDC پربازده کممصرف است؛ این موتورها تا ۵۰ درصد باعث کاهش مصرف برق و ۳۰ درصد کاهش مصرف آب میشود. وزارت نیرو نیز اعلام کرده است اگر ۲۰ میلیون کولر آبی را با کولرهای BLDC جایگزین کنیم، حدود پنج هزار مگاوات از مصرف برق کاسته میشود. در پیک مصرف برق در تابستان گفته میشود بین ۶ تا ۱۰ هزار مگاوات کمبود برق داریم؛ اما فقط با همین طرح که سرمایهگذاری بزرگی نمیخواهد این چالش حل میشود. در حال حاضر حدود هشت شرکت دانشبنیان داریم که موتورهای BLDC تولید میکنند و ما به اینها تسهیلات دادهایم که ظرفیتشان افزایش پیدا کند، با حمایتهای صندوق ظرفیت تولیدی این شرکتها به چهار میلیون در سال میرسد که اگر بازار باشد، امکان افزایش نیز وجود دارد.
آیا صندق وظیفه تشکیل بازار برای دانشبنیانها را دارد و اگر صندوق به برخی از شرکتها تسهیلات دهد باعث ایجاد انحصار نمیشود؟درباره این موضوع نمیشود مطلق حرف زد، بحث رویکرد کشور به مسائل نیز در میان است. ما بازاریابی نمیکنیم اما برای خدمات توانمندسازی شرکتها مشاوره میدهیم. مجموعههایی بیرون صندوق هستند که وظیفهشان مشاورههای بازاریابی است و البته اگر شرکتهای دانشبنیان از این مشاوران خدمات دریافت کنند، بخشی از هزینهها را صندوق پرداخت میکند. این حمایت به این دلیل است که اگر شرکتی تسهیلات از صندوق دریافت کند اما نتواند فروش داشته باشد، پول صندوق را نیز نمیتواند برگرداند و این کار ناقصی است. در طرح BLDC ما طرف عرضه را حمایت کردیم اما آنها چالش بازار دارند زیرا قیمت کولرهای جدید گرانتر است و از نظر تنظیمگری، کولرساز نیز اجباری نداشته که از اینها خرید کند. ما به سازمان استاندارد گفتیم که این کار را اجباری کنند. اگر فناوری ورود نکند، نتیجه میشود تعطیلی به دلیل ناترازی انرژی. ما به منظور حمایت، طرح لیزینگ را برای این موتورها اجرا کردهایم.
کار دیگری که میخواهیم شروع کنیم، طرح تعویض موتورها با استفاده از پلتفرمهای دانشبنیان است؛ برخی از پلتفرمها که مردم با آنها سروکار دارند در این طرح همکاری میکنند؛ پلتفرمهایی مثل آچاره و دیجیکالا موتورهای BLDC را روی سامانه خود میگذارند و مردم از آنجا دریافت میکنند و صندوق پول را به شرکت دانشبنیان میدهد و مردم به صورت اقساطی پرداخت میکنند. با این طرح حدود دو سال بار برق کمتر میشود؛ این موضوع در جهت الگوی مصرف برق است. فعلاً یک پلتفرم اعلام آمادگی کرده اما هرچه پلتفرمهای بیشتری وارد شوند بهتر است.
فعالیت دیگر در بحث تولید و انرژی تجدیدپذیر خورشیدی است. در این حوزه نیز ظرفیت دانشبنیانی خوبی در پنل خورشیدی وجود دارد. برای افزایش ظرفیت دانشبنیانها و پاسخ به نیاز بازار از این شرکتها حمایت میکنیم و از طرفی برای افرادی که میخواهند خرید کنند نیز مشوق میگذاریم؛ این موضوع برای شرکتهای تولیدی و صنعتی بسیار کاربردی است. در حوزه تکنولوژی، انسولین و پلاسما، ۲۰۰ میلیون دلار ارزبری دارد. ما از ظرفیت دانشبنیانها استفاده کردیم و امیدواریم ظرف دو سال ۹۰ درصد نیاز کشور را در این دو حوزه برطرف و بحث امنیت ملی و اقتصاد را مرتفع کنیم.
با توجه به تجربههای قبلی صندوق نوآوری در سرمایهگذاری مستقیم در شرکتها، استراتژیهای فعلی صندوق در حوزه سرمایهگذاری چیست؟موضوع سرمایهگذاری خطرپذیر خیلی مهم است؛ اما حوزه دانشبنیان و فناوری از ابزار سرمایهگذاری خطرپذیر کمتر استفاده کرده و منتفع شده و در صندوق نوآوری به این سرویس نگاه جدی شده است. قبلتر خود صندوق نوآوری مستقیم در یک شرکت فناوری سرمایهگذاری میکرد، اما بعد از بررسی متوجه شدیم این رویکرد دستاورد خیلی خوبی نداشته است زیرا صندوق نهاد دولتی است و به دلیل بوروکراسیای که وجود دارد، چابکی شرکتها از بین میرود. وقتی به این نقطه رسیدیم که این رویکرد پاسخگو نیست، به سمت نهادهای غیردولتی رفتیم.
ما به این نهادهای دولتی عاملیت دادیم که به نیابت از صندوق سرمایهگذاری کنند؛ از دل این رویکرد همسرمایهگذاری با صندوقهای پژوهش فناوری درآمد. در یک فرمولی به صندوقها سرمایهای دادیم و صندوقها سرمایهگذاری کردند و بخشی از منابع مالی را ما پرداخت کردیم. اما طبق تجربهای که کسب شد، این رویکرد موفق نبود. در همان زمان سراغ شتابدهندهها رفتیم زیرا در این حوزه موضوع مشاوره و منتورینگ اهمیت زیادی دارد اما صندوقهای پژوهش فناوری فقط پول میدادند در حالی که شتابدهندهها فضای مشاوره هم داشتند و از صندوقها نیز موفقتر بودند. در گام بعدی سراغ سرمایهگذاری خطرپذیر رفتیم.
البته در همان برهه سراغ نهادهای بورسی رفتیم و آنجا چند مورد موفق داشتیم اما به طور کلی برآیند مثبتی نبود زیرا در بورس به معنای سرمایهگذاری خطرپذیر کمتر توجه میشود چون مردم دنبال سودآوری هستند؛ لذا پولهای ما آنجا حبس شده است و نتوانستیم سرمایهگذاری جدی کنیم، در نتیجه آنجا هم موفقیت زیادی کسب نشد، به همین دلیل کار را با نهادهای تخصصی خصوصی سرمایهگذاری جلو میبریم که برخی از آنها دانشبنیان هستند. البته ما هم شروطی داریم. در واقع مدل کار صندوق در صندوقهای پژوهش فناوری تغییر کرده است و در بعد سرمایهگذاری سراغ CVC و VC میرویم اما در بعد تسهیلات و ضمانتنامه همچنان با صندوقهای پژوهش فناوری کار میکنیم، البته در سایر حوزهها هم درِ همکاری را نبستهایم اما با سختگیری کار میکنیم و توانمندی و تجربه برایمان مهم است.
آیا VC یا CVC خاصی مد نظرتان است؟VC یا CVC که دانشبنیان باشد، مقدار سرمایه، تجربه سرمایهگذاری موفق، شبکه منتور مشخص داشته باشد. همچنین فراخوانی عمل میکنیم. در هر طرحی VC یا CVC هم علاوه بر صندوق پول میگذارد. احتمالاً از اول سال جدید شروع این کار رقم میخورد.
چقدر از منابع صندوق درگیر این پروژه میشود و چقدر را خودتان تسهیلات میدهید؟ساختار صندوق درآمد هزینه است. ما یک بودجهای داریم که هر سال درباره آن با هیات امنا به نتیجه میرسیم و درباره جزئیاتش تصمیمگیری میکنیم. عدد دقیقی نمیتوان ارائه کرد اما وزن تسهیلات همچنان بیشتر است. صندوق نوآوری حدوداً پنج برابر سرمایهگذاری، تسهیلات میدهد. اما تسهیلات ما فقط از منابع صندوق نیست و از شبکه بانکی هم استفاده میکنیم. در حال حاضر به دلیل اینکه فرهنگ شرکتهای دانشبنیان اینگونه است که تسهیلات را بیشتر میپسندند، طبیعی است که وزن تسهیلات بیشتر باشد، اما امیدوارم وزن سرمایهگذاری بیشتر شود زیرا شرکتهایی که مبتنی بر VC هستند توانستهاند توسعه پیدا کنند.
افزایش سرمایه صندوق به ۵۰ همت به همین موضوع ارتباط داشت؟افزایش منابع صندوق به سرمایه ارتباطی نداشت زیرا سرمایه را باید جلو ببریم. سال ۱۳۸۹ که صندوق فعالیتش را آغاز کرد، سه هزار میلیارد تومان سرمایه داشت، سه هزار میلیارد تومان معادل سه میلیارد دلار بود. این عدد در دنیا جزو صندوقهای کمنظیر بود اما به دلیل اینکه منابع تزریق نشد این عدد کم شد. اما در دو سال اخیر این عدد افزایش پیدا کرد و اخیراً به ۵۰ هزار میلیارد تومان رسیده است. در واقع صندوق ۹۰۰ میلیون دلار سرمایه دارد. هنوز تا ایدهآل فاصله زیادی داریم. البته نمیگویم که ما باید منابع دانشبنیان را تامین کنیم ولی توانستیم نقش تکمیلکننده و مکمل برای دسترسی شرکتهای دانشبنیان به منابع مالی را ایفا کنیم.
بانک با اعتماد ما به شرکتهای دانشبنیان سرویس میدهد این در شرایطی است که بسیاری از شرکتهای کوچک، دسترسی راحتی به منابع مالی نداشتهاند. سال گذشته برنامهای تحت عنوان رشد تولید ترتیب دادیم، در این طرح اعلام شد شرکتهای دانش بنیانی که بتوانند نسبت به سال قبل دو برابر رشد فروش داشته باشند، صندوق تامین مالی میکند. در همین خصوص با سه بانک مذاکره کردیم که ما شرکتها را تضمین میکنیم و از شرکتها هم تعهد گرفتیم. در این طرح حدود پنج هزار میلیارد تومان از طریق بانک به شرکتها تسهیلات دادیم. در همین خصوص سرمایه در گردشی که در اختیار شرکتها قرار گرفت منجر به رشد ۷۰ هزار میلیاردی در شرکتهای دانشبنیان شد.
چالشی که با بانک داشتید چگونه پیش رفت؟فرایند ساده نیست زیرا بانک سازوکارهای خودش را دارد اما بهمرور خیلی بهتر شده است، اعتماد کردند و نتیجهاش را هم دیدند. امکان دارد تاخیر پیش بیاید، اما ادعای ما این است که شرکت دانشبنیان خوشحساب است و اگر موردی هم پیش آمد که شرکت نتوانست پول را پس بدهد، صندوق پول را داد. اما همچنان برخی از بانکها دنبال وثیقه هستند و ما هم با چنین بانکهایی کار نمیکنیم. در حال حاضر بانکها هم علاقهمند هستند که با دانشبنیانها کار کنند.
حضور شرکتهای فناور در منابع صندوق محدود است؛ دلیل این موضوع چیست؟ما طرحها را به صورت شفاف فراخوان میکنیم. نرخ پذیرش ما حدود ۴۰ درصد است؛ یعنی ۴۰ درصد از تقاضایی که سمت ما میآید تاییدیه میگیرند. به طور کلی در حوزه فناوری اطلاعات ضریب خدمات پایین است و این یک ضعف است. یکی از دلایل این موضوع این است که پلتفرمها خیلی بزرگ هستند و این اعداد برایشان مناسب نیست. از طرفی ما روی محصول دانشبنیان متمرکز هستیم و نمیتوانیم کل فروش یک شرکت را در نظر بگیریم زیرا کارمزد اهمیت دارد.
۷۰ درصد شرکتهای دانشبنیان نوپا هستند یعنی فروششان زیر پنج میلیارد است، گاهی تسهیلات برای این نوع دانشبنیانها سم خالص است زیرا اگر نتوانند بازارشان را توسعه دهند وام به کارشان نمیآید. به همین دلیل پیشنهاد ما برای شرکتهای کوچک سرمایهگذاری است که شرکت ریسک را بپذیرد یا اینکه شرکت قراردادهایی را که بسته است ارائه دهد. در غیر این صورت تسهیلات به درد شرکتهای کوچک نمیخورد. حمایت از شرکتهای کوچک به کمکهای مالی محدود نمیشود، بلکه باید شرکتهای کوچک را کمک کرد تا در مسیر شرکتهای بزرگتر قرار بگیرند.
صندوق چگونه میتواند به شرکتهای کوچک دانشبنیان کمک کند و اعطای تسهیلات چقدر زمانبر است؟این موضوع برای ما اهمیت زیادی دارد. ما یک داشبوردی به نام ضریب نفوذ صندوق داریم؛ ضریب نفوذ صندوق حدود ۶۵ درصد است؛ یعنی ۶۵ درصد شرکتهای دانشبنیان توانستهاند حداقل یک خدمت از صندوق نوآوری دریافت کنند. ضریب این موضوع در تسهیلات کاهش پیدا میکند. اگر ضریب نفوذ در یک استان پایینتر باشد صندوق در یک سفر استانی فراخوان میدهد و این چالش را حل میکند و هدف نیز بیشتر شرکتهای کوچک هستند. در چنین سفری شرایط ارزیابی و هزینه همانجا پرداخت میشود. یک ابزار قانونی داریم که چند سالی است در بودجه آمده است، بحث تسهیلات تکلیفی است که به عنوان اشتغال به شرکتهای دانشبنیان داده میشود؛ این فرایند با معرفی صندوق انجام میشود و بانکها مکلف به پرداخت آن هستند.
در این بخش با بانکها چالش داریم اما به دلیل اینکه قرضالحسنه چهارساله است تمام تلاشمان این بوده که شرکتهای کوچک از این خدمات استفاده کنند. ما برای این کار کارگزار گرفتیم. باید به این نکته توجه کنیم که گاهی با ارائه خدمتی که مناسب شرکت نباشد، به آن شرکت آسیب میزنیم بنابراین بعد سرمایهگذاری باید قوی شود. ما با شرکتهای دانشبنیان سرمایهگذار خطرپذیر برنامهای داریم که با شرکتهای دانشبنیان نوپا سرمایهگذاری کنند؛ با این فعالیتها دسترسی به منابع مالی افزایش پیدا میکند.
آیا در قانون بودجه به چالشهای صندوق و سرمایهگذاری توجه شده یا نه؟صندوق در سال ۱۳۸۹ که تصویب شد، علاوه بر سه هزار میلیاردی که در منبع صندوق بود، ذکر شده بود که سالی نیم درصد از بودجه عمومی هم باید به صندوق اختصاص پیدا کند اما این کار هیچوقت انجام نشد. در سال ۱۴۰۳ عدد کمی در بودجه مشخص شد اما در سال ۱۴۰۴ این عدد حذف شد. در قانون جهش دانشبنیان ۱۴۰۱، به سمت دریافت منابع پایدارتری بودیم که موضوع عوارض مواد خام بود گذاشته شد و همین منابع پایدار صندوق نوآوری شد و امیدواریم این روال ادامهدار باشد تا ما شرمنده شرکتهای دانشبنیان نباشیم. نتیجه این اتفاق را کشور میبیند زیرا حفظ و نگهداشت نیروی انسانی و رشد اقتصاد دانشبنیان از نتایج اصلی این کار است. دولت نباید این پول را به چشم هزینه ببیند زیرا هر عددی که در این حوزه وارد شود، نوعی سرمایهگذاری محسوب میشود. از طرفی وقتی شرکتها بزرگ شوند مالیاتی که پرداخت میکنند نوعی درآمد برای دولت است.