مراقبت و بازیهای الکترونیکی مسیر درست اصلاح و بازپروری
امروز پنجاهمین روزی است که بهصورت پیوسته در نرمافزار دولینگو فعالیت میکنم و زبان آلمانی…
۱ اسفند ۱۴۰۳
۲۸ بهمن ۱۴۰۳
زمان مطالعه : ۵ دقیقه
فعالان اقتصادی در رویداد از هوش مصنوعی تا تحول دیجیتال تاکید کردند منافع هوش مصنوعی زمانی قابل دستیابی خواهد بود که بهطور مشترک در فرآیندهای مختلف سازمان بهکار گرفته شود.
به گزارش پیوست، در رویداد از هوش مصنوعی تا تحول دیجیتال که توسط مرکز نوآوری و تحول اتاق بازرگانی تهران برگزار شد، فرزین فردیس، عضو هیات رئیسه این اتاق درمورد اهمیت فناوری هوش مصنوعی در مرحله اجرایی گفت: یکی از مهمترین اقداماتی که سازمانها باید برای بهرهگیری از هوش مصنوعی انجام دهند، ارتقای مهارت و آموزش نیروی انسانی در همه سطوح است. بسیاری از سازمانها هنوز با ابزارها، فرآیندها و مفاهیم دنیای مبتنی بر هوش مصنوعی آشنا نیستند، بنابراین آگاهیبخشی و آموزش در این حوزه باید بهعنوان یک اولویت در نظر گرفته شود.
او در ادامه بحث خود درباره آموزش گفت: این یادگیری نباید صرفاً به کارکنان محدود شود، بلکه مدیران نیز باید در این فرآیند مشارکت فعال داشته باشند. فرستادن کارکنان به دورههای آموزشی کافی نیست؛ زمانی که مدیران خود نیز در این جلسات حضور پیدا کنند، علاوه بر تقویت فرهنگ یادگیری، درک دقیقتری از نقاط قوت و ضعف سازمان پیدا خواهند کرد.
فردیس درمورد ادامه مسیر این فناوری در سازمانها گفت: فراتر از آموزش، لازم است فرهنگ نوآوری و بازآفرینی در سازمانها نهادینه شود. اگر فضایی برای آزمونوخطا وجود نداشته باشد، هیچ نوآوری پایداری شکل نخواهد گرفت. در بسیاری از سازمانهای ایرانی، اشتباهکردن بهشدت جریمه میشود، درحالیکه در محیطهای نوآورانه، خطاها بخشی از یادگیری و رشد هستند. سازمانهایی که اجازه تجربهکردن و پذیرش ابهام را ندارند، در مسیر تحول دیجیتال و استفاده از فناوریهای جدید دچار چالش خواهند شد. علاوه بر این، سازمانها باید به این نکته توجه داشته باشند که بهرهگیری از هوش مصنوعی تنها محدود به یک واحد خاص نیست. ارزش واقعی این فناوری زمانی مشخص میشود که دادهها و دانش بین بخشهای مختلف سازمان به اشتراک گذاشته شود و تیمهای مختلف بتوانند بهصورت همافزا از آن استفاده کنند.
عضو هیات رئیسه اتاق بازرگانی تهران در ادامه گفت: بسیاری از سازمانها هنوز بهصورت جزیرهای عمل میکنند، درحالیکه هوش مصنوعی زمانی تأثیرگذار خواهد بود که بهعنوان یک ابزار مشترک در فرآیندهای مختلف سازمانی به کار گرفته شود. ایجاد این یکپارچگی، نیازمند تغییر نگرش و مدیریت تحول در ساختار سازمانی است. هوش مصنوعی فرصتی است که میتواند فرآیندهای تکراری را بهینه کرده و سازمانها را متحول کند. اما برای بهرهبرداری مؤثر از آن، باید گامبهگام پیش رفت، یادگیری را مستمر کرد و به نیروی انسانی میدان داد تا همراه این تغییر باشند. تحول سازمانی باید هم تأثیرگذاری بالا داشته باشد و هم در کوتاهمدت نتایج ملموس ایجاد کند. بسیاری از افراد در مراحل اولیه پذیرش تغییر، صبر کافی ندارند، بنابراین پروژهها باید اولویتبندی شوند و اهداف کلان سازمان بهدرستی تعریف گردد. تغییرات نباید پراکنده اعمال شوند، بلکه باید بر بخشهایی که بیشترین نیاز و آمادگی را دارند متمرکز شد.
فردیس در مورد اقدامات زیرساختی گفت: هر تغییر نیازمند زیرساخت مناسب است. سازمانها باید پیش از سرمایهگذاری در فناوریهای جدید، دادههای موجود را بررسی و پردازش کنند، زیرا دادههای نامناسب میتوانند مانعی جدی برای موفقیت پروژههای تحلیل داده و هوش مصنوعی باشند. استخدام نیروهای متخصص مانند دانشمندان داده بدون آمادهسازی زیرساخت و فرهنگ سازمانی، منجر به عدم تطبیق و ترک سازمان از سوی این افراد میشود. بنابراین، ابتدا باید فرهنگ سازمانی متناسب باشد و سپس نیروهای متخصص جذب شوند.
به اعتقاد او تحولات سازمانی باید موجب بهبود محصولات و خدمات شوند. نمونههای اولیه موفق، سایر بخشها را به پذیرش تغییر ترغیب میکند. در عین حال، بازآفرینی محصولات قدیمی و در نظر گرفتن تجربه مشتری ضروری است، زیرا تغییرات سریع ممکن است باعث سردرگمی مشتریان شود. ارائه گزینههای انتقالی میتواند این چالش را کاهش دهد.
عضو هیات رئیسه اتاق بازرگانی تهران در مورد توجه به قوانین در بهکارگیری فناوریهای جدید گفت: قوانین داده، مانند GDPR، باید رعایت شوند تا از آسیب به اعتبار سازمان جلوگیری شود. علاوه بر الزامات قانونی، استفاده اخلاقی از فناوری نیز اهمیت دارد و نباید منجر به نقض حریم خصوصی مشتریان شود. سازمانها باید به یادگیری مداوم و پایش تغییرات متعهد باشند و در صورت نیاز، اولویتهای خود را بازبینی کنند. همچنین، نگرانی کارکنان درباره از دست دادن شغلشان به دلیل فناوریهای جدید باید مدیریت شود. آموزش و توسعه مهارتهای جدید، نقش کارکنان را ارزشمندتر میکند. در نهایت، سازمانها باید تصمیم بگیرند که آیا هوش مصنوعی و فناوریهای نوین را صرفاً برای بهبود فرآیندهای موجود به کار میگیرند یا از آن بهعنوان ابزاری برای ایجاد ارزش افزوده پایدار بهره میبرند. دیدگاه استراتژیک مدیران ارشد در این زمینه میتواند به کاهش هزینهها، افزایش کارایی، بهبود تجربه مشتری و حتی حفظ محیطزیست کمک کند.
بابک حسین خلج، عضو هیات علمی دانشگاه شریف در سخنان خود گفت: گشایشهای اقتصادی و تغییرات مثبت در معیشت مردم نه از طریق توافقات سیاسی، بلکه با اصلاحات ساختاری و تغییر نگرشهای مدیریتی امکانپذیر است. او گفت: «توافقات سیاسی تنها زمانی میتوانند تأثیر واقعی بر اقتصاد داشته باشند که با تغییرات عمیق در ساختارهای اقتصادی و مدیریتی همراه شوند.«
او همچنین به اهمیت مدیریت علمی و تصمیمگیریهای مبتنی بر داده اشاره کرد و افزود: «بدون داشتن یک برنامهریزی دقیق و علمی، هیچ توافقی نمیتواند مشکلات اقتصادی کشور را بهطور پایدار حل کند. حل مشکلات اقتصادی نیازمند نگاه بلندمدت و برنامهریزی استراتژیک است. باید از نگاه کوتاهمدت و مقطعی پرهیز کنیم و بهجای انتظار برای گشایشهای ناگهانی، به اصلاحات ریشهای در ساختار اقتصادی کشور بپردازیم.
خلج همچنین بر لزوم شفافیت در سیاستگذاریهای اقتصادی تأکید کرد و گفت: «مردم زمانی به آینده امیدوار میشوند که ببینند سیاستهای اقتصادی بهصورت شفاف و منطقی تدوین و اجرا میشوند.» او افزود که برای عبور از چالشهای اقتصادی، باید تعامل مؤثری میان نخبگان، سیاستگذاران و فعالان اقتصادی برقرار شود تا تصمیمات مبتنی بر واقعیتهای اقتصادی اتخاذ شود.