وزیر ارتباطات: در حوزه اپراتورها کیفیت فدای سرعت توسعه نشود
وزیر ارتباطات گفت که شرکت مخابرات ایران نگاه خود را از سیم و کابل به…
۴ دی ۱۴۰۳
۵ دی ۱۴۰۳
زمان مطالعه : ۶ دقیقه
این مصاحبه با ابوالحسن فیروزآبادی، مدیرعامل زعیم و رئیس سابق مرکز ملی فضای مجازی زمانی انجام شد که قرار بود چند ساعت بعد شورای عالی فضای مجازی در مورد فیلترینگ تصمیم بگیرد و شنیده میشد که قرار است گوگل پلی و واتساپ رفع فیلتر شود؛ همین اتفاق نیز افتاد مصوبه خروج از فیلتر این دو پلتفرم بزرگ در نهایت به تصویب رسید اما موضوعی که طی روزهای گذشته و همچنین این روزها بارها از سوی تصمیمسازان شنیده میشود، الزام به ایجاد دفتر یا فعالیت رسمی پلتفرمهای خارجی و پرکاربرد در ایران است موضوعی که در سند شبکه ملی اطلاعات نیز به آن اشاره شده است اما آیا اجرایی کردن این بند در شرایط فعلی امکانپذیر است و وجود این بند در سند به معنای ادامه دار شدن فیلترینگ پلتفرمهای بزرگ نیست؟ ابوالحسن فیروزآبادی میگوید تا زمانی که پلتفرمها به دلیل تحریمها امکان فعالیت اقتصادی در کشور را ندارند، نمیتوان درخواستی مبنی بر تاسیس نمایندگی از آنها در ایران را داشت و بهتر است به فکر حذف این بند در سند شبکه ملی اطلاعات بود. متن کامل این گفتوگو را بخوانید:
سال ۹۷ که در یادداشتی در دفاع از رویه فیلترینگ نوشته بودید اما حالا تغییر موضع دادهاید و فیلترینگ را به نفع کشور نمیدانید چه عاملی باعث این تغییر رویه شده است؟
یادداشت را به خاطر نمیآورم. اما فیلترینگ در تمام جهان جزو یکی از ابزارهاییاست که کشورها از آن استفاده میکنند. بحث سر شدت استفاده از فیلترینگ و مدت زمان فیلترینگ است. به نظر میآید هم شدت و هم مدت زمان فیلترینگ در کشور ما بالا رفته است و به نوعی این برداشت ایجاد شده است که به صورت نامحدود فیلترینگ باید برقرار باشد.
در بحث شورای عالی فضای مجازی در دولت آقای روحانی، ایشان گفتند تلگرام از انحصار سکوی ارتباطی و رسانهای مردم ایران خارج شود. حتی ایشان موافق فیلترینگ نبودند. در واقع درست هم میگفتند که تمهیداتی اتخاذ شود که تلگرام انحصار ۹۵، ۹۶درصدی نداشته باشد. در واقع حدود ۹۶ درصد کاربرانی که از سکوهای پیامرسان استفاده میکردند، سکوی انتخابیشان تلگرام بود.
عدهای گفتند میتوانند جایگزین تلگرام را با تمام قابلیتهای تلگرام فراهم میکنیم. همان موقع هم مرکز ملی فضای مجازی در بررسیهای خود متوجه شد که این امر امکانپذیر نیست. خوشبینانهترین حالت این بود که بتوانند ۱۰ میلیون کاربر را پاسخ بدهند.حرف و پیشبینی ما هم درست درآمد و از سه میلیون که رد شد پلتفرمها فیلد کردند.
در واقع ضریب نفوذ جهانی در پلتفرمها مهم است. ممکن است یک سکوی چینی یک میلیارد کاربر داشته باشد، در اصل یک میلیارد چینی در جهان از آن سکو استفاده میکنند. این فرق دارد که سکوی یک میلیاردی با کاربرانی از تمام جهان اسلام یا فارسی زبانان غیرایرانی داشته باشیم. ضمن اینکه باید مردم پلتفرمها را انتخاب کنند. در اصل فضای مجازی بحث انتخاب مردم مهم است نه فقط دولت و حکومت، بلکه نوعی توافق باید صورت بگیرد.
به نظر میرسد حالا آلترناتیو مهیا شده و اینکه در جمع سکوهای ایرانی بتوانند نیاز مردم را رفع کنند هم شکل گرفته و موانع رفع شده است. عقیده من عوض نشده است. به اضافه اینکه عدهای گفتند میتوانیم فیلترینگ را صد درصدی اجرا کنیم، اما مشخص شد که امکان اجرای صد در صدی فیلترینگ نیز وجود ندارد و در شرایط فعلی فیلترینگ عمل لغوی است و در عمل موجب اذیت و آزار مردم و موجب افزایش هزینههای مردم شده است. همه اینها باعث شده صراحتا اعلام کنم با این نحوه فیلترینگ موافق نیستم. از سویی توجه کنید دو رئیس جمهور آمدند و قول دادند که رفع فیلتر کنند؛ روسایی که با آرا مردم انتخاب شده و وقتی نتوانند خواستهای در این حد را تامین کنند برای جمهوری اسلامی زیبا نیست.
برخی میگویند رفع فیلترینگ مختص دولت و وزارتخانه نیست و آنها به تنهایی نمیتوانند رفع فیلتر کنند بلکه باید نگاه حاکمیتی باشد و به نظر میرسد نگاه حاکمیتی برای رفع فیلتر ایجاد نشده است.
من بارها گفتم ما قانونی درمورد فیلترینگ نداریم به جز قانون تعیین کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه، در کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه هر سه قوه عضو دارند. یک راه رسیدگی در همینجاست. راه دیگر تمهید مقام معظم رهبری است که شورای عالی فضای مجازی است. باز تمام جریانهای قدرت و حکومت در آن حضور دارند. حالا دیگر آلترناتیو فراهم شده و شبهه انحصار هم وجود ندارد با این نگاه به نظرم قاعدتا باید رای به بازگشایی به بعضی پلتفرمها بدهند.
در سند شبکه ملی اطلاعات که به تصویب رسید موضوعی مطرح شد که صاحبان پلتفرمهای خارجی باید در ایران دفتر داشته باشند و این بهانه دستاویز فیلترها قرار گرفت. اما در واقع وقتی ما با آنها رابطه سیاسی، اقتصادی و سیاسی نداریم حتی اگر بخواهند هم نیز به دلیل تحریمهای بینامللی نمیتوانند در ایران دفتر بزنند چرا باید چنین بندی در سند شبکه ملی اطلاعات گنجانده شود؟
همین حالا هم به دلیل تحریمها مجبوریم خیلی قوانین در حوزه اقتصاد را زیرپا بگذاریم و دور بزنیم. یکی از این موارد تدبیر رهبری بوده که به سران سه قوه اختیارات ویژه داده است. اختیارات مهمی هم در اختیار شورای عالی امنیت ملی قرار دارد. حتی همان مصوبه شورای عالی فضای مجازی هم توسط خود شورا قابل نسخ است. آیا ما اجازه میدهیم در کشور ما سکوها به امر اقتصادی بپردازند که از آنها میخواهیم در ایران دفتر بزنند. در ترکیه، پاکستان، اندونزی و کشورهای اسلامی که اعمال سیاست روی پلتفرمهای خارجی صورت میگیرد به پلتفرمها اجازه فعالیت اقتصادی داده میشود. در آنجا گوگل و واتساپ درآمد دارند که به حرف دولتها گوش میدهند. ما هم اجازه نمیدهیم تجارت کنند و هم اینکه شرایط جهانی و تحریمها باعث شده هزینه همه چیز در کشور افزایش پیدا کند. هزینه پول، هزینه کالا هزینه زندگی بالا برود. چگونه میخواهیم که از خدمات سکوی یوتیوب استفاده کنیم و منتفع یکطرفه باشیم و نظرات خود را دیکته کنیم.
پس به نظر شما امکان چشمپوشی از آن بند وجود دارد؟
بله به نظر من امکانپذیر است.
به نظر میرسد در ذهن کاربران نهایی یا شهروندان تنظیمگری و حاکمیت فضای مجازی با واژه فیلترینگ گره خورده است. چرا که هر گاه صحبت از حاکمیت فضای مجازی یا تنظیمگری این فضا میشود نتیجهای جز فیلترینگ نداشته است. فیلترینگ و تنظیمگری چه تفاوتهایی با هم دارد؟
فیلترینگ یکی از دهها ابزار تنظیمگری است. اگه تنظیمگری در فیلترینگ خلاصه شود یک خطای فاحش لغوی صورت گرفته است که من فکر میکنم برخی آقایان به عمد این خطا را مرتکب میشوند. تنظیمگری در واقع تنظیمگری بازار است و این بحث از خارج وارد کشور ما شده است.
وقتی با توافق نمایندگان مردم، مصرفکننده دولت و جامعه با هم توافق کنند و بازار را تنظیم کنند تنظیمگری صورت گرفته است. اما اینجا بحث سیاسی و ایدئولوژیک است، حتی اخلاقی نیست، حتی فرهنگی هم نیست. اینجا به نظرم واژه تنظیمگری درست نیست. فیلترینگ در واقع یکی از ابزارهای تنظیمگری است که حالا از آن ذیل موضوع دیگری که موضوع سیاسی است استفاده میکنند.