آنچه گذشت و آنچه پیشِ روست روزگاری را تخیل کردیم که در همجواری و همزیستی انسانِ مدرن، انبوهی از ماشینها و رباتها نه در قامت ابزار که به عنوان همزیست مشغولِ بودن هستند. در ادامه همین تخیل بود که در یادداشت هشتم (بندهای ۶۱-۷۱) به تعریفی از «شخصیت» در حقوق پرداختیم و انواع آن به بحث گذاشته شد. مساله به اینجا رسید که آیا صرف تفکیک شخصیت به حقیقی و حقوقی میتواند برای انسانِ آینده کفایت کند؟ یا ما نیازمند ایجاد انشعابی جدید هستیم و پاسخ به این رسید که ما ناگزیر از شناسایی شخصیتی متناسب با زایش مصنوعی هستیم (زایش مصنوعی در یادداشت هفتم محل بحث بوده است) و در این سفر رسیدیم به عنوان «شخصِ مصنوعی». یادداشت نهم (از بند ۷۲) با این بحث آغاز میشود که چرا شخصِ حقوقی در مفهوم کلاسیک آن نمیتواند نیاز ما را مرتفع کند و لذا ناگزیر از تعریف انشعابی جدید در شخصیت حقوقی هستیم. در بند ۶۳ تعریف «شخص» در حقوق ارائه شد و سپس از بند ۶۸ به سیری پرداختیم که جامعه انسانی را ناگزیر از تعریف شخصِ فرضی- یا شخص اعتباری- کرد که در ادامه آن، عنوان «شخص حقوقی» پای بر میدانِ جامعه نهاد. و حال ادامه سخن با این پرسش که آیا نخست آدمی در عمل به نیاز میرسد و سپس در نظر و ذهن به تعریف میپردازد یا نیاز در ذهن خلق میشود؟ مساله عمل ۷۲. انسان ابتدا «عمل» را تجربه کرده است و سپس خیال را. ۷۳. آنچه در بند ۷۲ آمد میتوانست نتیجه حاصل از مقدمات مفصلی باشد اما به فراخور موضوعی که اکنون درباره آن مشغول گفتوگو هستیم مفروض دارم که «عمل» بر «خیال» مقدم است و ما نخست خود را در میانه زندگی درمییابیم و سپس به تجهیز ذهن میپردازیم. بهاینترتیب آنگاه که در مورد حقوق صحبت میشود نیز همین قاعده جاری است....