میزگرد اولویتها و انتظارها از معاونت جدید فناوریهای نوین بانک مرکزی: توسعه نباشد، امنیت نیز نداریم
در نخستین روزهای پاییز سال جاری نوشآفرین مومنواقفی به معاونت جدید فناوریهای نوین بانک مرکزی…
۹ آبان ۱۴۰۳
علیرضا ماهیار نزدیک به یک سال است که بر صندلی مدیرعاملی شرکت ملی انفورماتیک تکیه زده است؛ شرکتی که قبلاً عضو هیات مدیره آن بود و زمانی به عنوان مشاور در آن فعالیت میکرد. ماهیار برنامه تحولی برای شرکت ملی انفورماتیک و شرکتهای زیرمجموعه آن در سر دارد و میخواهد این هلدینگ بزرگ حاکمیتی را بر ریل اصلی برگرداند، ریلی که در مسیر تحول و توسعه، سدهای متعددی در سر راه دارد. با این حال، ماهیار معتقد است با وجود تحریمها، بحران سرمایهگذاری و محدودیتهای رگولاتوری باید از تفکر خودتحریمی پرهیز و مسیر توسعه را از یک جایی شروع کرد. مدیرعامل شرکت ملی انفورماتیک ضمن پذیرش انحراف از مسیر توسعهای در برخی از شرکتهای زیرمجموعه شرکت ملی انفورماتیک، از آنها دفاع میکند و از برنامههای پیش رویشان میگوید و همچنین سندباکس را مسیری برای قانونگذاری و اجرای عملیات در شبکه پولی و مالی کشور میداند.
سه دهه از فعالیت شرکت خدمات انفورماتیک میگذرد و به نظر میرسد این شرکت در حوزه نوآوری درجا زده و بخش عملیاتی آن کل ساختار را تحتالشعاع قرار داده است.شرکتهایی که کار توسعه و عملیات را در کنار هم دارند معمولاً هدف اصلی را فراموش میکنند. در واقع، بعد از مدتی توسعه کمرنگتر و بیشتر درگیر روزمرگی و عملیات میشود. اما شرکت خدمات انفورماتیک قرار نیست کار عملیات را انجام دهد. پس ما بزرگترین دغدغه را از شرکت خدمات انفورماتیک گرفتهایم. هدف شرکت نوآوری، خلق ایدههای جدید و توسعه نگاههای نو است به طوری که بتواند در این زمینه کسبوکاری به شبکه بانکی کمک کند. این رویکرد تا حالا وجود نداشته است. نکتهای که شما به آن اشاره کردید، بخشی از آن درست و بخشی از آن قابل دفاع است. از تاسیس شرکت خدمات انفورماتیک ۳۰ سال گذشته است؛ من جملهای در جشن ۳۰ سالگی شرکت خدمات گفتم که اینجا دوباره آن را بازگو میکنم: ۳۰ سالگی ما را یاد بازنشستگی میاندازد و جشن ۳۰ سالگی شرکت خدمات نیز یادآور این احساس است. اما دنبال تدوین برنامههای جدید برای شرکت خدمات هستیم و تنظیم راهبردی و استراتژیهای این شرکت را به طور ویژه دنبال میکنیم. در شرکت خدمات باید تفاوت نگاه و رویکرد ایجاد کنیم. معتقدیم نیروی انسانی و مدیران بسیار باتجربه و قویای داریم و در عین حال نیروهای جوان خوبی هم این مدت جذب کردهایم، ولی پل ارتباطی میان این دو باید تقویت بشود تا بتوانیم از تمام منابع انسانیمان و ظرفیتهای بالقوه و بالفعل شرکت بهخوبی استفاده کنیم. از همین روست که تصمیم به تاسیس شرکت مشاوره گرفتهایم.
این شرکت مشاوره مستقل از شرکت ملی انفورماتیک فعالیت خواهد کرد؟در این شرکت دنبال این هستیم که در کنار بانک مرکزی به بانکهای تجاری سرویس مشاوره ارائه کنیم. در شرکت مشاوره، ما صرفاً در پی ارائه ایده به شرکتها نیستیم؛ بلکه تلاش داریم ایدهها از سمت خود مجموعهها اجرایی شود. ما در کشور شرکتهای مشاور مانند «دیلیوت» یا «مکنزی» نداریم در نتیجه طرح تحول دیجیتالی بانکها فقط سمت راهاندازی پروژههای نرمافزاری و سختافزاری رفته و کمتر به ساختار و فرایند توسعه کسبوکار توجه شده است. در صورتی که در برنامه هفتم هدف تحول ساختار است.
این مدلهای مختلف عملکردی و درآمدی برای شرکت مشاوره دیده شده است؟در زمینه بحث شرکت مشاوره باید تاکید کنم در حال حاضر پروژههایی در دست داریم که پروژههای یکی دوماهه نیستند، بلکه پروژههای بلندمدت و ادامهدارند. برای مثال تحول دیجیتالی در بانکی مانند بانک ملی پروژهای یکساله نیست و پروژهای است که نیاز به بازنگری دائمی در فرایندها و چینش ساختارهای تحولی دارد. گروهی که برای این کار انتخاب کردیم تیم کاربلدی است و دارای تجربههای جهانی است. به همین خاطر، میتواند مدلها و الگوهای جدیدی طراحی کند. در واقع ما برنامه نمینویسیم که تا پنج سال جلو برود، این برنامه هر سه ماه یکبار رویت و بررسی میشود و هر شش ماه یکبار نگاه میکنیم که در حقیقت چهکار کردهایم.
در شرایط تحریمی، بحران سرمایهگذاری و محدودیتهای تنظیمگرانه میتوان به نوآوری فکر کرد؟به خاطر برنامه استراتژیک ما، بهجز من به عنوان مدیرعامل، اعضای هیات مدیره هم درگیر این جلسات بودند؛ زمانی که ما اسناد بالادستی را میخواندیم این موضوع در ۶ جلسه هیات مدیره و تیمی که داشت به بحث گذاشته شد. ما فرصتهای بینهایت خوبی در حوزه سرمایهگذاری داریم. حتی خوب شناسایی میکنیم ولی یک جاهایی درگیر رگولاتوری میشویم. به نظر من ما دچار خودتحریمی شدهایم. برای مثال دوستی که مثل شما در حوزه نوآوری فعالیت میکند، طرحی را با من در میان گذاشت. من به او گفتم: «انجامش بده.» او گفت: «مجوز ندارم.» گفتم: «چه مجوزی!» این تفکر که هیچ ممنوعیت و خط قرمزی در طرح ندارید ولی باز به فکر مجوز هستید، باعث حساسیت بیشتر در بخشهای مخالف شده است. بخش نوآوری و اکوسیستم نوآوری باید در این مساله کمککننده باشد. ما این فرصت نوآوری را ایجاد کردهایم و سندباکس نمونه آن است.
شما از نوآوری صحبت میکنید این در حالی است که همچنان حوزه رمزارزها بلاتکلیف است و کمتر ارادهای برای تعیین تکلیف در این حوزه دیده میشود. در مورد رمزارز در قانون جدید بانک مرکزی بهصراحت تکلیف شده است و خبر خوشحالکنندهای که به شما بدهیم اینکه، رئیس کل بانک مرکزی هفتگی این موضوع را پیگیری میکند. اما کشور ما شرایط خاصی دارد؛ نهفقط در بحث تنظیمگری حوزه داخل، بلکه باید ببینیم میتوانیم از رمزارز برای استخراج و احیاناً رفع موانع ناشی از تحریمها و حوزههای دیگر استفاده کنیم. مثلاً در این حوزه میتوانیم از ریال آفشور و ریال دیجیتالی و CDBC به عنوان جایگزین استفاده کنیم؟ اینها مواردی است که معمولاً یادمان میرود اما در این حوزه سریعاً بحث به مساله مجوز برمیگردد.
یعنی معتقدید تحریمها با دوری از تفکر خودتحریمی رفع میشود؟به نظرم ما در حوزه سختافزار دچار تحریم هستیم. اما در حوزه نرمافزار اصلاً تحریم نداریم؛ مگر خودتحریمی. ما بهترین ایدهها را در زمینه کیف پول، ارائه card-not-present (CNP)، روشهای نوین پرداخت و غیره داریم. ما در حوزه احراز هویت در بازار سرمایه بهترین عملکرد را در آن سالها داشتیم؛ یادش بهخیر آقای دکتر ستاری معاونت فناوری ریاستجمهوری بودند. به هرکس میگفتیم ما داریم احراز هویت غیرحضوری برای بازار سرمایه انجام میدهیم میگفت: «تو احتمالاً از زندگیت سیر شدهی.» ولی این اتفاق افتاد و آن سیستم فراگیر همچنان مورد استفاده است.
احراز هویت غیر حضوری طرح موفقی بود اما بسیاری از طرحهای نوآورانه در شبکه بانکی به دلایل مختلف متوقف شدهاند. باید از یک جایی شروع کنیم و نمیتوانیم بگوییم تجربههای گذشته تلخ بوده پس آینده هم تلخ است. آینده را بالاخره باید درست کنیم و بسازیم. ما برای اینکه طرحهای جدید و نوآور امکان حضور و پذیرش در فضای کسبوکاری را پیدا کنند، در سندباکس به طور جدی پیگیر هستیم و جلسات مستمری در این زمینه داریم.
یکی از شرکتهای زیرمجموعه شرکت ملی انفورماتیک، شرکت کاشف است. یکی از موضوعاتی که مطرح میشود این است که کاشف قرار است اپراتور امنیت کشور شود.من مخالف این هستم که کاشف اپراتور امنیت کشور شود ولی با اینکه کاشف اپراتور امنیت شبکه پولی و بانکی و در مرحله بعد مالی باشد کاملاً موافق هستم. پس ما دنبال این فضا هستیم. آیا در هشت سالی که کاشف کار کرده، از مسیر برنامه انحراف نداشته است؟ بله! قطعاً انحراف داشته است. مهم این است که ما به ریل درست برگردیم و تلاشمان را میکنیم تا این مهم عملی شود.
شرکت کاشف نیز چنین رویکردی در اهداف خود داشت اما میتوان گفت موفق به سودآوری نشده است. این احتمالاً به مشکل مدل درآمدی کاشف برگردد. در شرکت کاشف و کلاً در حوزه امنیت هدف نباید کسب درآمد باشد، بلکه باید دنبال آرامش باشیم. ما با سودی حداقلی در کاشف میتوانیم به وضعیت قابل قبولی برسیم ولی اگر خدایی نکرده یک حفره امنیتی در نظام بانکی اتفاق بیفتد و شرکت کاشف نتواند از آن جلوگیری کند، این آرامش دچار اختلال میشود. اما مدل درآمدی که ما برای شرکت کاشف داشتیم نیاز به بازنگری دارد. اول برای بخشی کارمزد گرفتیم، این برای کارهای حاکمیتی خوب و کافی بود اما وقتی شما از کاشف انتظار ارائه خدمات به بانکهای و شرکتهای فناوری اطلاعات بانکی دارید، قطعاً با مدل درآمدی قبلی نمیتواند به جلو حرکت کند یا اینکه باید کاشف را یک شرکت صرفاً حاکمیتی ببینیم و حوزه رقابت را در شرکت دیگری متمرکز کنیم. این کاری است که ما شروع کردیم و در سند راهبردی شرکت، مدلهای مختلف را برای کاشف در نظر گرفتهایم.
حوزه فعالیتی کاشف درگیریهای جدیای با بخش خصوصی دارد.سوال این است: آیا کاشف باید تنها فضای فعالیتی حاکمیت را داشته باشد یا میتواند در تعامل با بخش خصوصی وارد رقابت شود؟ ما راهحل دوم را انتخاب کردهایم. ما شرکتهای افتایی خوبی داریم که این کار را میکنند. اما آیا گزارش این شرکتهای افتایی بهتنهایی، قابل اتکا و اعتماد است؟ اگر این شرکتها بنا بر هر دلیلی دچار مشکلی شوند و ما متوجه آن مشکل بشویم، مجموعههای بالاسری آن شرکت مثل شورای عالی فضای مجازی، افتای ریاستجمهوری در ممیزی یا صدور گواهی باید با آن شرکت برخورد کنند؟ قطعاً جواب این سوال بله است.
در واقع، نوعی خلأ در فعالیت این مجموعه وجود دارد؟خلأ در تعامل بوده و رفع این فاصله از طریق تعامل با مرکز ملی فضای مجازی، افتا و پلیس فتا امکانپذیر است و این تعامل باید در هر مرحله بهتر بشود. کمااینکه برای برقراری این تعامل با این مراکز به صورت مستمر جلسه داریم. در واقعیت، انتخاب تیم مدیریتی جدید شرکت کاشف بر مبنای همین بود که ما بتوانیم تعاملمان را با مراجع مختلف بهتر کنیم. مراجعی که در حوزه امنیت انصافاً زحمتی زیادی را بر عهده دارند. ما در کشوری زندگی میکنیم که در معرض تهدیدات فیزیکی قرار داریم ولی تهدیدات سایبری هزاران برابر بیشتر از تهدیدات فیزیکی است. در همین دو هفتهای که انتخابات ریاستجمهوری برگزار شد تمام پرسنلمان آمادهباش بودند و خود من به عنوان مدیرعامل هلدینگ کلیت فرایندها را رصد میکردم. همچنین همراهی کاشف در این دوره با نظام بانکی کشور اگرچه مسبوق به سابقه بوده، در این مدت پررنگتر بوده است. این حضور پررنگتر دلیل عمدهاش تعامل مستمر با مراجع امنیت کشور بود. تمام این جلسات با مراجع بالادستی، جلسه برای جلسه نبوده، جلسه برای عمل بوده است. از طرفی، درباره کاشف نکته دیگری باید ذکر کنم: ما بعضاً در داخل هلدینگ هم خیلی اوقات ترجیح میدادیم بسیاری از کارها را به جای کاشف با یک شرکت دیگر کار کنیم. شرکت خودمان بوده ولی میگفتیم سرشلوغ است و در حال انجام تکالیف بانک مرکزی است. ما در جایگاه هلدینگ وظیفهمان این بود این را تکلیف کنیم و در مجامع تمام شرکتها تکلیف کردیم که در حوزه امنیت اولویت کاشف است و همین باعث تقویت کاشف شده است. ورود کاشف به شبکه آسیبپذیر صرافیها از همین جنس بوده و این اتفاق افتاد و نتایج آن قابل بررسی است.
یکی از پروژههایی که شرکت ملی انفورماتیک پیگیری میکرد اجرای سندباکس بانکی کشور بود، این طرح نیز هنوز خروجی مشخصی نداشته است.در سندباکس به سه خروجی رسیدهایم و بحث مدیریت نقدینگی و دارایی یکی از آنهاست. بعضی از افراد میگویند توکنایز کردن املاک من میگویم نه، این زیرمجموعه مفهومی به نام AMC مدیریت نقدینگی و دارایی است. این مدیریت داراییها میتواند املاک را به چشم یک دارایی ببیند یا چیزهای دیگر را به عنوان دارایی ببیند. خب این طرح در دور دوم سندباکس در کنار چند مجموعه دیگر آمد و طرح یکی از این مجموعهها، در مرکز نوآوری ما مستقر شده است. ما دنبال این نیستیم که یک طرح بیاید و از آن صرفاً قانون دربیاوریم بلکه در کنار قانون و مقرراتگذاری میخواهیم اجرا و عملیات نیز اتفاق بیفتد.
پس این طرح در خروجی سندباکس قرار گرفته است.در کشور ما بحث اموال و املاک مازاد بانکها عدد بسیار سنگینی است اما سامانهای برای مدیریت آنها نیست. ما باید اول خودمان را باور کنیم بعد به دوستانمان این باور را منتقل کنیم. واقعیت این است که در یک بانک یک سامانه رونمایی کنیم و بعد از رفتن مدیرعامل بگوییم تمام شد و سامانه خوابید. ما باید یک فرهنگ، سیاست کلان و راهبرد کلی در این زمینه ایجاد کنیم و آن را در نظام پولی و مالی کشور و بهویژه شبکه بانکی درونی کنیم. در بانکهای کشور کمیتههای مدیریت دارایی-بدهی ALM داریم اما در واقعیت، در مساله لیکوئید کردن دارایی (نقدپذیر کردن دارایی) دچار ضعف هستیم. این طرح در دوره دوم سندباکس آمد و با همکاری بسیار خوب معاونت اقتصادی و معاونت نظارت و معاونت فناوریهای نوین در این طرحها به نتایج خوب و محسوسی خواهیم رسید و امکان تعمیم به شبکه بانکی را دارند.
صورتهای مالی شرکت ملی انفورماتیک نشان از افزایش سرمایه دارد، این افزایش سرمایه به دلیل مرکز مبادله ارز و طلا بوده است؟ثبت رسمی مرکز مبادله ارز و طلا در فروردین امسال صورت گرفت و در تهیه فضا و مکان برای این مرکز، مدل مالی در قالب افزایش سرمایه طراحی شد. ما یک سود انباشته مجامع داشتیم و قاعدتاً باید به نحوی این سود انباشته را تعیین تکلیف میکردیم. در داخل شرکت خودمان سود انباشته برای نگهداشت در قالب سرمایه آوردیم و به افزایش سرمایه شرکت منجر شد. شرکت ملی انفورماتیک حدود پنج سال افزایش سرمایه نداده بود و سرمایه شرکت از هزار و ۸۹۰ میلیارد تومان به پنج هزار میلیارد تومان رسید.
شرکت فرادیس گستر کیش مقرر شد به صورت تخصصی در حوزه هوش مصنوعی فعالیت کند، دلیل این تصمیمگیری چه بود؟سال گذشته هیات عامل بانک مرکزی و شورای پول و اعتبار به شرکت ملی انفورماتیک تکلیف کرد تا مرکز تخصصی هوش مصنوعی راهاندازی کند. شاید اینجا من مانند بخش خصوصی فکر کردم و به جای اینکه اول سازمان تاسیس کنم، این مرکز را در قالب یک واحد کسبوکار استراتژیک (SBU) ذیل هلدینگ ببینم، چراکه معتقدم از این راه میتواند شکل بگیرد، برنامهریزی کند و به محصول برسد. ما سند ملی هوش مصنوعی در کشور داریم اما نقشه راه در زمینه هوش مصنوعی در شبکه بانکی نداریم. در سند ملی کمترین نقش متعلق به بخش بانکی و پرداختی کشور است؛ اما ما این واحد کسبوکار استراتژیک را شکل دادیم و به خروجی رسیده و آماده است تا در قالب یک شرکت به بانک مرکزی و نظام بانکی خدمات و سرویس ارائه دهد.
احتمالاً این شرکت نیاز به سرمایهگذاری دارد.بله، سرمایهگذاری در این حوزه از دو جنس است: یکی سرمایهگذاری نرم و دیگری سرمایهگذاری سخت. سرمایهگذاری نرم شامل تدوین نقشه میشود که عدد خاصی نبود و خودمان آن را انجام دادهایم اما در زمینه سرمایهگذاری سختافزاری با دکتر سرافزار جلساتی داشتیم و پیشنهادمان این بود که اگر سرمایهگذاری انجام شود، به طور مشترک باشد و در محوریت برنامههای سازمان هوش مصنوعی باشد و کل حوزه پولی و مالی را دربر گیرد.
در شرکت کاشف و کلاً در حوزه امنیت هدف نباید کسب درآمد باشد، بلکه باید دنبال آرامش باشیم
تا جایی که میدانم در سازمان به فکر راهاندازی چند اپراتور هستند، قاعدتاً ما میتوانیم یکی از این اپراتورها باشیم و کل شبکه بانکی، بیمه و بورس را در آن سهیم کنیم و یک اپراتور هوش مصنوعی برای ارائه سرویس و خدمات مالی، بانکی و پرداختی دیده شود. ما مجوز را از سازمان هوش مصنوعی میگیریم اما میتوانیم مدلی مانند شاپرک طراحی کنیم که همه بانکها در آن سهیم باشند و از نقش حاکمیتی شرکت ملی انفورماتیک برای ارتباط با سازمان هوش مصنوعی استفاده کنیم. تاکنون هفت بانک در این زمینه اعلام آمادگی کردهاند و اگر بانکهای دیگر نیز آماده باشند، بعد از استقرار دولت جدید، این آمادگی از سمت ما وجود دارد تا در زمینه هوش مصنوعی نیز این سرمایهگذاری را انجام بدهیم و در حوزه هوش مصنوعی در راستای اهداف عالی کشور حرکت کنیم.