۹ آبان ۱۴۰۳
معاون علمی و فناوری ریاستجمهوری:
استارتآپها نیاز به متولی ندارند
ساختمان پر از گل و گیاه معاونت علمی و فناوری ریاستجموری، در یکی از کوچههای دنج خیابان شیخبهایی شمالی، جایی است که بعد از ماهها پیگیری موفق میشویم با سورنا ستاری مصاحبه کنیم. مصاحبهای درباره اکوسیستم استارتآپی کشور و نقش معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری در تولد یونیکورنهای این اکوسیستم. برخلاف باور بسیاری که این معاونت را یکی از ضلعهای تولیگری اکوسیستم استارتآپی کشور تلقی میکنند، ستاری در این گفتوگو تاکید میکند استارتآپها نیازی به متولی ندارند و خودشان میتوانند سیستم را مدیریت کنند. هرچند این معاون رئیسجمهور یکی از مقدمات رسیدن به یونیکورنها را ایجاد اکوسیستم مناسب کسبوکاری و نه تزریق پول به بازار عنوان میکند، اما انتقادی جدی نسبت به تعدد نهادهای متولی این حوزه نیز دارد. موضوعی که خروجی آن تاکنون چیزی جز موازیکاری و متضرر شدن کسبوکارهای موجود نبوده و میتواند مانعی جدی بر سر راه یونیکورنها باشد. در ادامه شرح این گفتوگو را میخوانید.
دولت دوازدهم امیدوار است تا پایان این دوره در حوزه استارتآپها سه تا چهار تکشاخ در کشور داشته باشیم. به نظر شما با توجه به واقعیتهای این حوزه، تا چه اندازه این هدف دستیافتنی است؟ سالی که من وارد معاونت علمی و فناوری شدم پروژهای مطالعاتی به دانشجویان استنفورد و کسانی که در سیلیکونولی مشغول بودند سفارش دادم. نتیجه این مطالعات در قالب کتابی در سال ۹۴ توسط دانشگاه شریف منتشر شد. بحث اصلی آن این بود که چرا سیلیکونولی فقط در آمریکا ایجاد شده است؟ چرا در دوبی نیست؟ جواب آن یک کلمه است: اکوسیستم. در سالهای اخیر گمان میکردیم با اختصاص بودجه و وام مشکل اشتغال حل میشود. هنوز هم برخی از مسئولان کشور همین اشتباه را میکنند، در صورتی که سیستم آموزشی ما باید تغییر کند، باید به جوانان نحوه کارآفرینی را بیاموزیم. باید اکوسیستم را شکل دهیم. از بدو ورود به معاونت علمی و فناوری بحث من بر سر شکلدهی اکوسیستم بود. در معاونت علمی پول زیادی خرج نشده و بودجه ما از بودجه دانشگاه هم کمتر بوده است. هرچند سیاستهایی نیز در نظر گرفته شده است؛ مانند تشکیل صندوق نوآوری. مشکل ما در تشکیل اکوسیستم مشکل فرهنگی است. پس میتوانیم نتیجه بگیریم چون اکوسیستم نداریم با تشکیل تکشاخ فاصله زیادی داریم؟ ما در حوزههای مختلف مانند اقتصاد، آموزش و در دانشگاهها، مفاهیم جدیدی را تجربه میکنیم. دانشگاههای ما تغییر جهت دادهاند. تعداد دانشجوی داخلی کشور نسبت به سال اول انقلاب ۲۷ برابر و تعداد دانشجوی خارجی نصف شده است. سوال اصلی این است که چرا این ۲۷ برابر شدن تعداد دانشجویان داخل کشور در GDP (تولید ناخالص داخلی) ما اثر نگذاشتهاند؟ در هر کشوری وقتی ۲۰ درصد تعداد دانشجویان افزایش مییابد تاثیر آن چهار سال بعد در تولید ناخالص داخلی قابل مشاهده است. علت این مشکل همان بحث فرهنگی است که اشاره کردم. مدل ایجاد...