۹ آبان ۱۴۰۳
مرز کودکانگی و بزرگسالی در خانواده دیجیتالی کجاست؟
آنچه امروز در خصوص رسانههای جدید اهمیت دارد محدود به پیشرفتهای تکنولوژیک نمیشود. برای تشریح بعد دیگری از آن که همان فرهنگ دیجیتالی است باید به این مساله نگاه کنیم که رابطه رسانههای جدید با ما چیست. در پی سوال رسانههای جدید چیستند باید بپرسیم رسانههای جدید چه چیز جدید برای جامعه دارند؟ ما با رسانههای جدید چه میکنیم و رسانههای جدید با ما چه میکنند؟ همیشه یکی از گروههای اجتماعی مورد توجه در پاسخ به این سوالها کودکان هستند. تکنولوژیهای دیجیتالی به طرز غیرقابل انکاری زندگی آنها را متاثر ساختهاند و در بسترهای متفاوت فرهنگی موجب بروز فرهنگهای دیجیتالی کودکانه خاصی شدهاند که بهرغم تفاوتها در برخی کلیات مشترکاند. شاید بتوان گفت ورود رسانهها به فضای خانواده فضای کودکانگی در خانواده را به نفع فضای بزرگسالانه تغییر داد. با گسترش فناوریهای ارتباطی و به ویژه فراگیر شدن تلفنهای همراه هوشمند، به عنوان ابزار رسانهای شخصی مشترک میان کودکان و بزرگسالان، این ابهام میان مرزهای کودکانگی و بزرگسالی بیش از پیش تشدید شد. به بیان دیگر فضای زیست کودکان بیش از پیش بزرگسالانه شد. این امر عواقبی را به دنبال دارد از جمله: دموکراتیزه شدن اطلاعات در خانواده امروز محتوای رسانهای توسط کودکان به طور فعالانه مصرف میشود و دیگر کودکان مصرفکننده محتوایی که برای ایشان انتخاب میشود نیستند. فراتر از این کودکان، گاه پیشگامتر از والدین، در مصرف رسانه دیجیتالی حرفهای عمل میکنند. در نتیجهی این مهارت در استفاده از فناوریهای دیجیتالی اینترنت و تلفن همراه کودک توسط والدین و بزرگسالان تحسین میشود. گیدنز در این رابطه به دموکراتیزه شدن حوزه خصوصی اشاره میکند: دگرگونی تاریخی صمیمیت که به کودک حق تعیین و تنظیم ارتباط خود را میدهد. در این میان وظیفه والدین این است که از ایشان مراقبت کنند، آنها را در تصمیمگیریهای کلیدی شرکت دهند، به آنها و دیگران پاسخگو باشند، به آنها احترام بگذارند و انتظار...